اجر و مزد گریه برای آن حضرت بسیار عظیم و بزرگ است و خداوند خود ضامن آن میباشد. گریه برای آن حضرت سختیهای زمان احتضار را از بین میبرد.
امام سجّاد(ع) میفرمایند: "هر مؤمنی که چشمانش برای کشته شدن حسین(ع) گریان شود به طوری که اشک بر گونههایش سرازیر گردد، خداوند به سبب آن، او را در غرفههای بهشتی جای دهد که روزگاران درازی را در آنها به سر برد1".
امام صادق علیهالسّلام به مسمع بن عبدالملک فرمودند: "آیا مصائب آن جناب (امام حسین علیهالسّلام) را یاد میکنی؟ عرض کرد: بلی والله مصائب ایشان را یاد کرده و گریه میکنم. حضرت فرمودند: آگاه باش که خواهی دید در وقت مردن پدران مرا که به ملکالموت وصیت تو را میکنند که سبب روشنی چشم تو باشد. همچنین فرمودند: ای مسمع گریه بر احوالات حسین (ع) سبب میشود که ملک الموت بر تو مهربانتر از مادر گردد.
گریه بر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) باعث راحتی در قبر، فرحناک و شادان شدن مرده، شادان و پوشیده بودن او در هنگام خروج از قبر است در حالی که او مسرور است، فرشتگان الهی به او بشارت بهشت و ثواب الهی را میدهند. اجر و مزد هر قطره آن این است که شخص همیشه در بهشت منزل کند2".
امام رضا(ع): "بر کسی چون حسین باید که گریندگان بگریند؛ زیرا که گریستن بر او گناهان بزرگ را میزداید. حضرت سپس فرمود: چون ماه محرّم میرسید کسی پدرم را خندان نمیدید. غم و اندوه بر او چیره بود تا آنکه 10 روز میگذشت. روز دهم روز سوگواری و اندوه و گریه او بود و میفرمود: این روزی است که حسین علیهالسلام در آن کشته شد3".
منبع:
1- ثواب الأعمال: 108 / 1 منتخب میزانالحکمة: 380
2- بحارالانوار، ج44، ص289 و کامل الزیارات باب32، ص101
3- وسائلالشیعه: 10 / 394 / 8 منتخب میزانالحکمة: 382
راسم سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفای آن حضرت امشب(پنجشنبه) با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
امام صادق سلام الله علیه
مِن دینِ الأئمّةِ الورعُ و العِفّةُ و الصّلاحُ... و انتظارُ الفَرَجِ بالصّبرِ.
پارسایى، پاکدامنى، درستى ... و صبورانه در انتظار فرج بودن جزء دین امامان است.
ابو مرهم ازدی
از لشگریان عمر بن سعد و قاتل محمد فرزند مسلم بن عقیل.
مادر محمد کنیزی بود و پدرش حضرت مسلم که قبل از نهضت کربلا قیام کرد و با بی وفایی کوفیان روبرو شد و سپس دستگیر و به شهادت رسید.
در روز دهم محرم سال 61 هـ.ق که حسین بن علی علیه السلام با یزیدیان به جنگ پرداخت پس از اینکه عده ای از یارانش شهید شدند، بنی هاشم به صحنه آمدند. امام محمدباقر علیه السلام و برخی از مورخین گفته اند که:
بعد از شهادت عبدالله بن مسلم، فرزندان ابوطالب دسته جمعی به لشگر دشمن حمله کردند. حضرت سیدالشهداء علیه السلام که چنین دید، به ایشان فریاد زد: صبرا علی الموت یا بنی عمومتی ... ای عموزادگان من، صبر و مقاومت پیشه خود سازید و ...
هنوز از میدان برنگشته بود که در این حمله، محمد بن مسلم از بین آنها به زمین افتاد و به دست «ابومرهم ازدی» و «لقیط بن ایاس جهنی»، به شهادت رسید. ابن شهرآشوب، نام او را (ابومریم الازدی) و مجلسی در «جلاءالعیون» ابوجرهم اسدی گفته اند.
منابع:
1- منتهیالامال
2- ابصار العین
3- موسوعةالامام الحسین به نقل از: مقاتل الطالبین، اسرارالشهادة، بحارالانوار مجلسی
حجار بن ابجر
حجار بن ابجر بن ... عجلی، از بزرگان شهر کوفه و از دشمنان حسین بن علی (ع) (امام سوم شیعیان) که در واقعه قیام آن حضرت، به همراه عده ای برای امام نامه نوشت و او را به کوفه دعوت کرد!! حجار، زمان پیغمبر را درک کرده و پدر او مسیحی بود!! «ابن درید» در «اخبار المنشور» حدیثی آورده که حجار به پدرش که مسیحی بود گفت: می بینیم که هر کس به این دین در می آید، بزرگ می شود می خواهم من نیز داخل شوم (دین اسلام). پدر گفت: صبر کن نزد «عمر بن الخطاب» می رویم تا ما را مفتخر کند و مبادا که به کمتر از عالی ترین مقامات اکتفا کنی. پس نزد عمر رفتند و حجار شهادتین گفت. عمر به پدر او گفت: چرا تو شهادت نمی دهی. پدرش (ابجر) گفت: مرا واگذار که مهمان امروز و فردایم و او به دین نصرانی، قبل از شهادت حضرت علی علیه السلام، مرد. (الاصابه)
در سال 60 هجری قمری، بعد از مرگ معاویه اولین خلیفه اموی، یزید فرزند او به خلافت رسید. وی برای تحکیم حکومتش، افرادی را مامور کرد تا از چند نفر از جمله: حسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام (امام سوم شیعیان) بیعت بگیرد و چون حسین (ع)، با یزید بیعت نکرد و علیه او به مخالفت برخاست، مردم شهر کوفه در سرزمین عراق، با خبر شده و از آمادگی حسین (ع)، برای مبارزه با فساد و ظلم و ستم یزید، مطلع گشتند از این رو، نامه ها و طومارهای بسیار زیادی برای امام حسین (ع)، فرستاده و او را دعوت به کوفه کردند که اگر به آنجا رود و بنی امیه را دفع کند، هرگونه پشتیبانی و یاری در کنار او انجام می دهند. حجار بن ابجر، از صنادید کوفه بود که در این جریان، به همراه شبث بن ربعی و یزید بن حارث و ....، نامه برای حضرت نوشت و به مکه فرستاد. متن نامه چنین بود: اما بعد، باغ ها سبز شده میوه ها رسیده و درختان به برگ نشسته اند، پس اگر می خواهی نزد ما بیا که لشگر بسیاری برای یاری تو حاضر هستند و شب و روز منتظر مقدم نو می باشند والسلام.
به نقل برخی تواریخ، وقتی قاصدان کوفه، نامه ها را آوردند، امام (ع) فرمودند: به من بگویید چه اشخاصی در نوشتن این نامه ها بوده اند (یعنی این نامه را نوشته و امضا کرده اند)، گفتند: شبث بن ربعی، حجار بن ابجر، یزید بن حارث و ... که امام چون شنید، بپا خاست و میان رکن و مقام (در خانه خدا) دو رکعت نماز خواند و از خداوند طلب خیر و صلاح کرد. نیز سال 61 هجری قمری، در قیام امام حسین علیه السلام، در روز عاشورا، زمانی که لشگر دشمن (عمر بن سعد) در مقابل لشگر امام علیه السلام قرار گرفت، حسین بن علی (ع)، با آنها محاجه کرد و بعد از حمد و ثنای الهی و معرفی کامل خود، سخنانی ایراد کرد و عده ای از کوفیان، منجمله، حجار بن ابجر، را اینگونه مخاطب ساخت و فرمود: با شبث بن ربعی، و یا حجار بن ابجر و یا یزید بن حارث و یا ... آیا شما نبودید که به من نامه نوشتید که میوه ها و باغ ها سبز شده و همه چیز آماده است تا تو بیایی، در کوفه لشگری مجهز برای تو مهیاست و او (حجار بن ابجر) و عده ای دیگر از کوفیان به دروغ انکار کرده و گفتند: نه! ما نمی فهمیم که تو چه می گویی! ما چنین ننوشتیم و امام فرمود: سبحان الله. به خدا قسم شما نوشتید و بدینگونه حجار در سپاه دشمن، مقابل لشگر امام (ع) ایستاد و به عنوان سردار لشگر عمر بن سعد، با سپاه امام جنگید. نام او در اقوال مختلفی بدینگونه آمده است، حجار بن الحرد، حجار بن حبرد، حجار بن المر، حجار بن الحر.
منابع:
1- تاریخ امام حسین (ع) به نقل از تاریخ طبری، ترجمه ارشاد، منتظم (ابن الجوزی)
2- معارف و معاریف
3- نفس المهموم
4- سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا
جمیع بن خلق اودی [اَوْدی]
از جانبان لشگر کوفه و عمر بن سعد در کربلا
بعد از آنکه لشگر عمر بن سعد در روز عاشورا سال 61 هـ.ق، حسین بن علی علیه السلام را به شهادت رساندند، به غارت لباس ها و اموال او پرداختند که شمشیر آن حضرت را، همین ملعون (جمیع بن خلق) به سرقت برد و این شمشیر غیر از شمشیر ذوالفقار است. زیرا که ذوالفقار که از ذخایر نبوت و امامت است در نزد اهل خود، مصون و محفوظ می باشد.
بعضی از مورخین گویند که اسود بن حنظله تمیمی و برخی گویند: «فلافس نهشلی» سارقی بودند که شمشیر امام علیه السلام را به سرقت برده اند.
محمد بن زکریا روایت کرده که: این شمشیر امام (ع) نزد «حبیب بن بدیل» و یا به دست دختر «حبیب بن بدیل» دیده شد.
منابع:
1- نفسالمهموم
2- ابصار العین
3- موسوعة الامام الحسین به نقل از: ترجمه لهوف (فهری)، بحار الانوار مجلسی، عوالم بحرانی، اسرارالشهادة دربندی، و بسیار منابع دیگر.
4- ناسخالتواریخ
حصین بن نمیر
حصین بن نمیر سکونی یا "حصین بن تمیم" از سران امویان و از دشمنان آل علی بن ابیطالب علیه السلام، وی از قبیله کنده و از «بنی تمیم» بود که از جنایت و شقاوت هیچ کوتاهی نکرد. پدرش: "تمیم بن اسامة بن زبیربن ورید تمیمی" همان کسی است که وقتی امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: «سلونی قبل ان تفقدونی» از من هرچه می خواهید بپرسید قبل از اینکه از میان شما نباشم، پرسید تعداد موهای سر من چه قدر است؟ البته حضرت فرمودند: به خدا قسم می دانم ولیکن کجاست برهان آن! یعنی از کجا بر "تو" معلوم کنم که عددش همانست که من می گویم. حصین از دلاوران و شجاعان عرب نیز بود و همیشه با آل البیت علیه السلام دشمنی داشت و از مخالفان سرسخت شیعه بود.
بعضی از اقدامات جنایتکارانه "حصین بن تمیم" یا "نمیر" در دوران زندگی
1- در جنگ صفین در سپاه معاویه، حاکم بنی امیه بود.
2- در زمان خلافت "یزیدبن معاویه" فرمانده گروهی از سپاه او و از دست اندرکاران حکومت بود.
3- سال 60 هجری ق، زمانی که حسین بن علی علیه السلام (امام سوم شیعیان) در مخالفت با یزید قیام کرد و از مدینه به مکه و از آنجا به طرف سرزمین عراق رفت به دستور "ابن زیاد" که کارگزار یزیدبن معاویه در کوفه بود، "حصین بن نمیر" را با لشگر انبوهی بر سر راه آن حضرت به «قادسیه» فرستاد و او پیاده و سواره اش را بین قادسیه و منطقه «حفان تا قطقطانه» و از طرف دیگر تا کوه «لعلع» در بصره مستقر کرد و در مقابل حسین علیه السلام ایستاد.
4- حصین را در قادسیه دستگیر کرد و نزد "ابن زیاد" فرستاد و در همین واقعه، قیس به شهادت رسید.
5- در دوران قیام مسلم بن عقیل قبل از عاشورا سال 61 وی رئیس پلیس "ابن زیاد" بود و ماموریت یافت برای پیدا کردن و دستگیری مسلم، خانه ها را تفتیش کرده و تمام دروازه های شهر کوفه را بست.
6- در حادثه عاشورا سال 61 هـ ق، از فرماندهان گروه تیرانداز بود که به سپاه حسین بن علی علیه السلام حمله کردند.
7- در شهادت حبیب بن مظاهر، از یاران "اباعبدالله حسین بن علی" در عاشورا 61 هـ ق، دستی داشت و بعد از شهادت آن بزرگوار، سر مقدس او را در کوفه برگردن اسب خویش آویخت تا به قصر "ابن زیاد" ببرد، به نقلی بعدها پسر حبیب بن مظاهر یعنی قاسم کمین کرد و او را کشت.
8- سال 64 هـ ق زمانی که "عبدالله بن زبیر" در شهر مکه بر ضد "یزیدبن معاویه" حاکم وقت سر به مخالفت برداشت و به کعبه پناه برد حصین بن نمیر بر کوه "ابوقبیس" منجیق گذاشت و کعبه را هدف قرار داد.
9- سال 65 هـ ق در سرکوبی نهضت «توابین» به سرکردگی سلیمان بن صرد خزاعی، حصین به عنوان فرمانده کل سپاه شام، با وی جنگید تا اینکه سلیمان "رحمه الله" کشته شد.
پایان زندگی جنایتکار تاریخ
و سرانجام سال 66 هـ ق، در نهضت خروج مختار ثقفی، بعد از کشته شدن "ابن زیاد" در جنگ با "ابراهیم اشتر"، "حصین بن تمیم" یا "نمیر" بدست "شریک بن جدیر تغلبی" در نزدیکی موصل کشته شد.
منابع:
1- نفس المهوم
2- منتهی الامال
3- فرهنگ عاشورا
4- تاریخ امام حسین
5- قیام حسینی در آئینه اسناد تاریخی
سیستم دفاع ضد موشکی برای رژیم صهیونیستی و در ادبیات نظامی این رژیم به طور جدی از جنگ با حزب الله در تابستان سال 2006 اوج گرفت. جنگ اسرائیل و لبنان که در اسرائیل به جنگ دوم لبنان و در لبنان به جنگ ژوئیه (عربی: حرب تموز) معروف است، جنگی است که به مدت 33 بین ارتش اسرائیل و حزبالله لبنان به وقوع پیوست و دامنه آن تا مرکز سرزمین های اشغالی و تا نزدیکی تل آویو کشیده شد. ادامه مطلب...
آیا از سران این کشورها در جنگ هفته گذشته صدایی در حمایت از غزه برخاست؟! آنان حتی حاضر نشدند با انتشاریک بیانیه مختصر، جنایات رژیم وحشی صهیونی را محکوم کنند! آیا می توان بدین گونه کشورها اطمینان کرد و به آنها بعنوان پشتیبان تکیه داشت؟! ادامه مطلب...