نقش آمار در ارایه سیماى روشن از هر موضوع و حادثه، غیر قابل انکار است، ولی در حادثه کربلا و مسایل قبل و بعد از آن، با توجه به اختلاف نقلها و منابع، نمىتوان در بسیارى از جهات، آمار دقیق و مورد اتّفاق ذکر کرد و آنچه نقل شده، گاهى تفاوتهاىبسیارى با هم دارد، در عین حال بعضى از مطالب آمارى، حادثه کربلا را گویاتر مىسازد.
به همین منظور نمونههایى از آمار و ارقام واقعه جانسوز دشت نینوا از کتاب «فرهنگ عاشورا» نوشته جواد محدثی ارایه میشود که در بخش دوم به آمار سرهای شهدای کربلا و نحوه تقسیمبندی آنها اشاره میشود:
*آمارشهدایى که سرهایشان بین قبایل تقسیم شد و از کربلا به کوفه بردند
قبیله | تعداد سرها |
بنىکنده «رییس: قیس بن اشعث» | 13 |
هوازن «رییس: شمر» | 12 |
بنىتمیم | 17 |
بنیاسد | 16 |
مذحج | 6 |
افراد متفرقه از قبایل دیگر | 13 |
مجموع | 77 |
شاید این سؤال برای خوانندگان گرامی پیش بیاید که تعداد یاران امام حسین(ع) 72 تن بود، پس چگونه 77 سر به قبیلهها فرستاده شد؟!
در پاسخ باید گفت تعداد دقیق شهدای کربلا مشخص نیست اما دانشنامه امام حسین(ع) پس از بررسی منابع معتبر، از 155 شهید نام میبرد و آنها را در چهار گروه «صحابه پیامبر»، «صحابه امیرالمؤمنین(ع)»، «اهل بیت امام حسین(ع)» و «یاران امام حسین(ع)» دستهبندی میکند.
*تعداد سپاه کوفه نیز بدین صورت گزارش شده است:
نوبت | تعداد | |
اول | 22 هزار نفر | |
عمر بن سعد | 6 هزار نفر | |
سنان | 4 هزار نفر | |
عروة بنقیس | 4 هزار نفر | |
شمر | 4 هزار نفر | |
شبث بن ربعى | 4 هزار نفر | |
دوم | 11 هزار نفر | |
یزید بن رکاب کلبى | 2 هزار نفر | |
حصین بن نمیر | 4 هزار نفر | |
مازنی | 3 هزار نفر | |
نصر مازنى | 2 هزار نفر | |
مجموع | ==========> | 33 هزار نفر |
ماه محرم بار دیگر از راه رسید تا ثابت کند که عاشورا حادثهای نبود که با گذر سالها و ماهها و روزها از یادها برود.
تصاویری که مشاهده میکنید، تصاویری نادر از کربلای معلی، بارگاه مطهر حضرت سید الشهدا (ع) و قمر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس (ع) در سال 1910 میلادی یعنی یک قرن پیش است.
کربلا ضریح حضرت ابا الفضل العباس، قمر بنی هاشم
کربلا منطقه مخیم
کربلا حرم مطهر حضرت ابا الفضل العباس، قمر بنی هاشم پیش از تذهیب
کربلا نهر علقمه زیر مزار حضرت ابا الفضل العباس، قمر بنی هاشم
تصویری بسیار نادر از مزار مظهر حضرت ابا الفضل العباس، قمر بنی هاشم در 20 پایی زیر ضریح مبارک
کربلا سال 1810 میلادی
کربلا دروازه القبله بارگاه سید الشهدا
کربلا بارگاه سید الشهدا با سه مناره
کربلا بارگاه سید الشهدا
کربلا دروازه القبله بارگاه حضرت ابا الفضل
کربلا بارگاه حضرت ابا الفضل العباس
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله
أیُّهَا النّاسُ! عَلَیکُم بِالجَماعَةِ و إیّاکُم و الفُرقَةَ؛
اى مردم! بر شما باد به جماعت و بپرهیزید از جدایى
حکمتنامه پیامبر اعظم(ص): ح 3512
عبدالله بن عزره خثعمی
از قاتلان شهداء کربلا در عاشورا سال 61 هـ.ق
نامش به گونه های مختلفی چون: عبدالله بن عمرو خثعمی، عبدالله بن عروه خثعمی، عروة بن عبدالله خثعمی در تاریخ ذکر شده است.
او از طایفه «خثعم» و از نیروهای عمربن سعد در کربلا بود.
در مورد شهادت حضرت «جعفر بن عقیل» برادر مسلم بن عقیل، عده ای از مورخین همین شخص [عبدالله بن عزره خثعمی] را قاتل او می دانند. چنانکه روایتی در همین زمینه از امام محمدباقر علیه السلام است که فرمودند:
عروة بن عبدالله خثعمی، او [جعفر بن عقیل] را کشت. (مقاتل الطالبین)
و بعضی مقاتل نوشته اند که او تیر بر جعفر بن عقیل انداخته و بشر بن خوط [سوط] همدانی او را کشته است. (نفس المهموم)
برخی سیره نویسان گویند که کشنده حضرت جعفر بن عقیل، بشر بن خوط همدانی بوده که ما این مطلب را جداگانه در جای خود، ثبت کرده ایم. (کامل ابن اثیر، العبرات)
زمانیکه مختار ثقفی قیام کرد و سال 66 هـ.ق به خونخواهی حسین بن علی (ع) و شهداء کربلا بپاخاست، دستور داد تا عبدالله بن عزره یا عروه را که می گفت: من دوازده تیر بر اینان (شهداء) افکندم ولی هیچکدام کاری نشد. تعقیب و دستگیر کنند، ولی این مرد خثعمی توانست از چنگ مختار فرار کرده و به بصره، نزد «مصعب بن زبیر» رود. مختار دستور داد تا خانه اش را خراب کردند.
منابع:
1- نفسالمهموم
2- فرهنگ عاشورا
3- موسوعةالامام الحسین به نقلی از اسرار الشهادة، مقاتل الطالبین، بحار مجلسی و...
4- لهوف
آیتالله حاج سید عباس کاشانی حائری در ماه ربیعالاول 1407 قمری، برای گروهی از فضلای حوزه علمیه قم، اینگونه نقل کردهاند:
روزی در بیت آیتالله العظمی سید محسن حکیم (از مراجع تقلید در نجف اشرف) بودم، که کلیدار آستان قدس حضرت ابوالفضل(ع) تلفن کرد و گفت: سرداب مقدس حضرت ابوالفضل(ع) را آب گرفته است و بیم آن میرود که ویران شود و به حرم مطهر و گنبد و منارهها نیز آسیب کلی وارد شود، بنابراین شما کاری کنید و نسبت به تعمیر آن سرداب مطهر اقدام کنید.
آیتالله حکیم گفت: من جمعه به آنجا خواهم آمد و هر آنچه در توان دارم، انجام خواهم داد. آنگاه گروهی از علمای نجف از جمله اینجانب، همراه ایشان به کربلا و به حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس(ع) رفتیم.
آن مرجع بزرگ برای بازدید به طرف سرداب مقدس رفتند و ما نیز به دنبال ایشان بودیم، اما آیتالله حکیم همین که چند پله پایین رفتند، نشستند و با صدای بسیار بلندی که تا آن روز ندیده بودم، شروع به گریه کردند، همه ما شگفتزده و هراسان شدیم که چه شده است؟ من گردن کشیدم و در سرداب نگاه کردم، دیدم شگفتا، منظره عجیبی است که مرا هم گریان ساخت.
منظره این بود که دیدم قبر شریف حضرت ابوالفضل(ع) در میان آب، مثل جایی که از هر سو به وسیله دیوار بتونی بسیار محکم حفاظت شود، در وسط آب قرار دارد. اما آب آن را نمیگیرد! درست همانند قبر سالارش، حضرت امام حسین(ع) که متوکل بر آن آب بست، اما آب به سوی قبر پیش روی نکرد و آنجا را «حائر حسینی» نامیدند.
طبق نقل تواریخ بعد از شهادت آن حضرت، دگرگونىهایى در عالم تکوین رخ داد که خبر از وقوع حادثه عظیمى مىداد. روایات مربوط به دگرگونىهاى عالم را، شیعه و اهل سنت متفقاً نقل کردهاند از جمله: بنا به نقل سید بن طاووس در لهوف: در آن وقت غبار شدید توأم با تاریکى و طوفان سرخ فام آسمان کربلا و اطراف را فرا گرفت، سپاه ابن سعد وحشت کردند و گمان نمودند بر آنها عذاب نازل شده است. (عاشورا ریشهها، انگیزهها، رویدادها، پیامدها، آیت الله مکارم شیرازی و همکاران، ص 500) «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون» آنها که ستم کردند به زودى مىدانند که بازگشتشان به کجاست! (سوره شعرا / 227)