.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 118
  • بازدید دیروز : 2897
  • کل بازدید : 1509689
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 103/9/5    ساعت : 12:51 ص
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
ارسال شده در دوشنبه 91/5/2 ساعت 12:24 ع نویسنده : ایمان احمدی

زندگی جانباز شیمیایی محمدرضا پورحسن




      
ارسال شده در دوشنبه 91/5/2 ساعت 12:21 ع نویسنده : ایمان احمدی

آسوشیتد پرس به نقل از مقامات فرودگاهی مصر گزارش داد که‌ فلسطینی ها از این پس می توانند آزادانه به ‌مصر‌ وارد شوند

ادامه مطلب...


      
ارسال شده در دوشنبه 91/5/2 ساعت 12:19 ع نویسنده : ایمان احمدی

شخصی روستایی خدمت شیخ رسید و سؤال کرد: «زنی حامله فوت کرده و حملش زنده است؛ آیا باید شکم این زن را پاره کرده و طفل را بیرون بیاوریم و یا این که با آن حمل، او را دفن کنیم»؟، شیخ پاسخ داد: «با همان حمل او را دفن کنید»!

آن مرد برگشت، در میان راه دید، سواری از پشت سر می‏تازد و می‏آید، چون نزدیک رسید، گفت: «ای مرد، شیخ فرموده است که شکم آن زن را پاره کرده و طفل را بیرون آورده و زن را دفن کنید»، آن مرد چنین کرد، پس از چندی ماجرا را برای شیخ نقل کردند، شیخ فرمود: «من کسی را نفرستادم و معلوم است که آن شخص صاحب الامر(عج) بوده است، حالا که در احکام شرعیه خطا می‏کنم، همان بهتر که دیگر فتوا ندهم»، پس به خانه رفت و در خانه را بست و بیرون نیامد و پاسخ مراجعین را نمی‏داد.

تا اینکه از سوی حضرت ولی عصر(عج) توقیعی برای شیخ با این مضمون صادر شد: «وظیفه‏ شماست که فتوا بدهید و وظیفه ماست که شما را حمایت کرده و نگذاریم که در خطا بیفتید»، پس از این دستور، شیخ بار دیگر بر مسند فتوا نشست. (داستان‏هایی از زندگی علماء، تألیف محمدتقی صرفی)




      
ارسال شده در دوشنبه 91/5/2 ساعت 12:18 ع نویسنده : ایمان احمدی

در عصر شیخ مفید‌(ره)، یکی از علمای بزرگ اهل تسنّن، در بغداد مجلس درسی داشت و به نام «قاضی عبدالجبّار» معروف بود، روزی قاضی عبدالجبّار در مجلس درس خود نشسته بود، شاگردانش از سنّی و شیعه حاضر بودند، در آن روز شیخ مفید‌(ره) نیز به آن مجلس وارد شد و دم در نشست، قاضی تا آن روز شیخ مفید را ندیده بود، ولی وصفش را شنیده بود.

پس از لحظه‌ای، شیخ مفید به قاضی رو کرد و گفت: «آیا اجازه می‌دهی، در حضور این دانشمندان، سؤالی از شما ‌کنم؟»

قاضی: بپرس!

شیخ مفید: این حدیثی که شیعیان روایت می‌‌کنند که پیامبر (ص) در صحرای غدیر، درباره علی (ع) فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ»؛ «هر کس که من مولای اویم، پس علی‌ مولای اوست»، آیا این حدیث صحیح است و یا این‌که شیعه آن را به دروغ ساخته است؟

قاضی: این روایت، صحیح است.

شیخ مفید: منظور از کلمه «مولی» در این روایت چیست؟

قاضی: منظور، آقایی و اولویّت است.

شیخ مفید: اگر چنین است پس طبق فرموده پیامبر (ص)،‌ علی (ع) آقایی و اولویّت بر دیگران دارد، بنابراین، این همه اختلاف و دشمنی‌ها بین شیعه و سنّی برای چیست؟

قاضی: ای برادر! این حدیث (غدیر) روایت (و مطلب نقل شده) است، ولی خلافت ابوبکر، «درایت» و امری مسلّم است، و آدم عاقل، به خاطر روایتی، درایت را ترک نمی‌کند!

شیخ مفید: شما درباره این حدیث چه می‌گویید که پیامبر (ص)، در شأن علی (ع) فرمود: «یَا عَلیُّ حَرْبُکَ حَرْبِی وَ سِلْمُکَ سِلمِی»؛ «ای علی! جنگ تو، ‌جنگ من است، و صلح تو،‌ صلح من است».

قاضی: این حدیث،‌صحیح است.

شیخ مفید: بنابراین آنان‌که جنگ جَمَل را به راه انداختند، مانند طلحه و زبیر و غیره، با علی (ع) جنگیدند، طبق حدیث فوق و اعتراف شما به صحّت آن، باید (با شخص رسول خدا‌ (ص) جنگیده باشند) و کافر باشند.

قاضی: ای برادر! آن‌ها (طلحه و زبیر و ...) توبه کردند.

شیخ مفید: جنگ جمل، درایت و قطعی است، ولی در این‌که پدید آورندگان جنگ، توبه کرده‌اند، روایت و شنیدنی است و به گفته تو نباید درایت را فدای روایت کرد و مرد عاقل به خاطر روایت، درایت را ترک نمی‌کند.

قاضی، در پاسخ این سؤال فرومانده، پس از ساعتی درنگ، سرش را بلند کرد و گفت: «تو کیستی؟»

شیخ مفید: من خادم شما محمّد‌‌‌ بن محمّد ‌بن نعمان هستم.

قاضی همان‌دم برخاست و دست شیخ مفید را گرفت و بر جای خود نشانید و به او گفت: «اَنْتَ الْمُفِیدُ حقّاً»؛ «تو در حقیقت، مفید (فایده بخش) هستی».

علمای مجلس از رفتار قاضی رنجیده‌خاطر شدند و همهمه کردند، قاضی به آن‌ها گفت: من در پاسخ این شیخ (مفید)، درمانده شدم، اگر هر یک از شما پاسخی دارد، برخیزد و بیان کند.

هیچ کس برنخاست، به این ترتیب، شیخ مفید، پیروز شد و لقب «مفید» در این مجلس، برای او بر سر زبان‌های مردم افتاد. (مجالس المؤمنین، جلد 1، صفحه 200 و 201 )




      
ارسال شده در دوشنبه 91/5/2 ساعت 12:15 ع نویسنده : ایمان احمدی

شبی شیخ مفید در خواب دید که در مسجد «کرخ» بغداد نشسته است و فاطمه زهرا (س) دست امام حسین(ع) و امام حسین(ع) را گرفته بود و به نزد شیخ مفید آمد و فرمود: «یا شیخ! علّمهما الفقه»؛ «ای شیخ! به این دو، فقه تعلیم بده».

شیخ از خواب بیدار شد و در حیرت افتاد که این چه خوابی بود و من کی هستم که به دو امام فقه تعلیم دهم؟ از سوی دیگر دیدن چنین خوابی شیطانی نیست، وقتی صبح شد، شیخ به مسجدی که در خواب دیده بود رفت و در آنجا نشست؛ ناگهان دید که زنی جلیل و محترم در حالی که کنیزان دور او را گرفته و دست دو پسر را در دست دارد، وارد مسجد شد، وی به نزد شیخ آمد و گفت: «یا شیخ! علّمهما الفقه»، شیخ تعبیر خواب را فهمید و به تعلیم و تربیت آنان همت گماشت و بسیار به آن دو بزرگوار احترام می‏کرد، آن دو پسر کسی نبودند جز «سید رضی» معروف به شریف و «سید مرتضی» معروف به علم الهدی، که از فقهای سرامد روزگار شدند




      
ارسال شده در دوشنبه 91/5/2 ساعت 11:0 ص نویسنده : ایمان احمدی

«آقای کروبی! ما اشتباه کردیم و در دام چاله تقلب افتادیم. تقلب اصلی در جبهه خودی بود که جنس بدل را به اسم اصلاحات به ما قالب زدند».

این مطلب را یکی از حامیان خارج نشین کروبی در نامه ای خطاب به وی نوشت. داریوش سجادی (مدیر شبکه ماهواره ای متوقف شده هما) که در انتخابات سال 88 از کروبی حمایت می کرد، با اشاره به کلاهبرداری برخی اطرافیان وی می نویسد: سال گذشته به آن سخنگوی خود خوانده و یکشبه چریک شده تان گوشزد کردم «لااقل در کسوت جدید و اپوزیسیونی تان ادعای سخنگوئی شیخ را واگذارید و روی پای خود بایستید و شیخ را به حال خود بگذارید. برای شیخ اگر چنین ماجراجوئی هائی ارزش داشت به فرزندشان امر نمی کرد که تحت هیچ شرایطی کشور را ترک نکنند! تا اینک مانند عموم اپوزیسیون خارج از کشور مبتلا به هذیان گوئی سیاسی شوند».

وی خطاب به کروبی تصریح کرد: حاجی! شیخ مهدی عزیز! ما اشتباه کردیم و در «دام چاله تقلب» بازی خوردیم. نه آن که تقلب نشد. تقلب شد اما تقلب اصلی در جبهه خودی بود! تقلب آنجا بود که به «بهانه تقلب» جنس بدل را به اسم اصلاحات و سبزینگی! به ما قالب زدند! تقلب آنجا شد که با گشاده دستی، مغرضین و معاندین و دشمنان امام و اسلام و نظام و انقلاب را به اسم «طلایه داران رأی من کو»! به جنبش اصلاح طلبی پلمپ کردند! تقلب واقعی جایگزین کردن «نه غزه- نه لبنان» به روز قدسی بود که از امام به افتخار یادگار داشتیم!

سجادی ادامه می دهد: تقلب اصلی جایگزین کردن «جمهوری ایرانی» با جمهوری اسلامی بود که بچه های خمینی از خرداد 42 تا بهمن 57 برای استقرارش مبارزه کردند از بهمن 57 تا تیر ماه 67 برایش با همه حرامیان جنگیدند و در همه سال های سازندگی و اصلاحات برای حراست اش خون دل خوردند. تقلب آنجا شد که سرایندگان آن ناساز سروده «مرگ بر اصل ولایت فقیه» را نمایندگان اصلاح طلبان در انقلابی کردند که خمینی شان برای آسیب نرسیدن به مملکت، ایشان را توصیه به طرفداری از آن کرده بود!

وی تصریح کرد: حاج شیخ مهدی عزیز: غبار فتنه بعد از سه سال اینک خوابیده. به اطراف خود بنگرید. حرامیان، واقعیت خود را با شفافیت نشان دادند. ایشان و امثال ایشان همچون «دوآلپا» برگرده شما نشستند. پشت شما سنگر گرفتند و در حالی که نه «امام» و نه «انقلاب امام» و نه «نظام امام» و نه «اسلام امام» را قبول داشتند، به دروغ شولای صلاح به بر کردند! جای شما آنجا نیست! جای شما در میانه ایشان نیست! اینها قوم «یاجوج و ماجوج»اند! به حیلت از قامت بلند شمایان بالا می روند و با گذشتن از شما و شمایان و حصول پلشتی های شان «شما» را نیز قربانی شوم خواهی شان خواهند کرد




      
ارسال شده در دوشنبه 91/5/2 ساعت 10:0 ص نویسنده : ایمان احمدی

سپاه معاویه

یک شبکه وهابی وابسته به عربستان سعودی با هدف تحریک تروریست‌های حاضر در سوریه و تمجید از آنان، این تروریست‌ها را نوادگان برحق یزید و معاویه خواند و از آنان خواست تا بارگاه حضرت زینب(ع) و حرم حضرت رقیه(ع) را تخریب کنند.

ادامه مطلب...


      
ارسال شده در دوشنبه 91/5/2 ساعت 9:6 ص نویسنده : ایمان احمدی

یک عضو مرکزیت مجمع روحانیون با 3 سال تأخیر خواستار فرو بردن خشم، اصلاح ذات البین و مقابله با فتنه انگیزی و اختلاف شد.

مجید انصاری با تاکید بر شرکت اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری آینده گفته است: دلخوری هایی که به هر دلیل در جریان انتخابات گذشته پیش آمده است و کدورت ها با یک سعه صدر و گذشت متقابل کنار گذاشته شود.

وی در گفت وگو با ایسنا افزود: نمی دانم این همه آموزه های اسلام درخصوص گذشت و فرو بردن خشم و بزرگواری و عفو در اخلاق اسلامی چه زمانی قرار است به کار گرفته شود، اگر اصلاح ذات البین به عنوان مقدس ترین کارها و عبادت هاست و منفورترین کارها فتنه انگیزی به معنای ایجاد اختلاف و خصومت بین برادران مسلمان است، چه ساز و کاری باید برای عمل کردن به این معروفات پیش گرفت.

انصاری گفت: فضای سیاسی کشور اقتضاء می کند با یک نگاه برادرانه، گذشت و اغماض، عفو و تفاهم به استقبال انتخابات ریاست جمهوری برویم و لازمه این کار این است که دست خناس ها و عناصر افراطی و جریانات مشکوک و کسانی که نان و نامشان در اختلاف افکنی و دمیدن در کوره اختلاف است، قطع شود.

وی توصیه کرد: در هر دو جبهه باید سعی کنند نسبت به افرادی که به دنبال اختلاف افکنی هستند با دیده شک و مراقبت نگاه کنند؛ گرچه می گویند باید حسن ظن داشت، ولی در فعالیت های سیاسی و در دنیایی که در معرض نفوذ سرویس های جاسوسی و منافقین هستیم، خوش باوری به همه افراد کارساز نیست، به کسانی که دنبال خبرهای نادرست و پرونده سازی های ناصحیح و اختلاف افکنی هستند و افراطی برخورد می کنند در هر دو جبهه باید با نگاه تردید و احتیاط نگاه کرد.

به رغم این اظهارات، مروری بر کارنامه برخی سران مجمع روحانیون و تندروهای همسو با آنان طی 3 سال گذشته و حتی هفته های اخیر نشان می دهد که آنها بر خلاف رهنمودهای آقای انصاری، مشغول تفرقه انگیزی و فتنه انگیزی بوده اند.

به عنوان مثال اعضای مجمع وقتی تندروی های کسانی چون موسوی و کروبی و حلقه اصلی مدیریت کننده آنها را که آلودگی های جدی به گروهک های ضد انقلاب داشتند، مشاهده کردند به جای اعتراض به روند قانون شکنی و آشوبگری با این جریان همراه شدند و به ادعای خائنانه و دروغ تقلب دامن زدند حال آن که می دانستند تقلب 11 میلیون رأیی امکانپذیر نیست. آن روز کسی در میان مجمع روحانیون به بازیگران لجوج فتنه نگفت بزرگواری به خرج دهید و خشم و هیجان خود را فرو ببرید بلکه تحریکاتی نیز صورت گرفت تا دعوت مکرر رهبر معظم انقلاب - از جمله در نماز جمعه و... - برای بازگشت به قانون و همدلی و برادری بی ثمر بماند.

آن روز اعضای مجمع و اصلاح طلبان همسو کمترین دغدغه ای نسبت به اختلاف انگیزی میان مردم نداشتند همان طور که امثال خاتمی طی هفته های اخیر نیز با تندروهایی نظیر عبدالله نوری هم پیاله شده اند، کسی که تابلوی باند مهدی هاشمی و گروهک نهضت آزادی و سازش با آمریکا و تخطئه حمایت از مقاومت فلسطین را یکجا بلند کرد و میداندار بخشی از ساختارشکنی های سازمان یافته در وزارت کشور دولت اصلاحات بود.

اصلاح طلبان اگر صداقت دارند باید اعلام کنند که در فتنه سال 88 به نام آنها خیانت بزرگی صورت گرفته و حداقل همین امروز از آن عملکرد سراسر خیانت اعلام بیزاری و برائت کنند چرا که آن اتفاقات پروژه دشمن بوده و به خاطر واقع شدن در زمین دشمن انجام گرفته است. چاره جبران نیز خارج شدن از زمین دشمن و توبه از آن عملکرد است.

طی هفته های اخیر برخی از اصلاح طلبان و مشارکتی های فراری نشست های مشترکی با عناصر تابلودار ضد انقلاب در خارج کشور داشته اند که طبق معمول و به دلایل کاملا مشخص با سکوت مطلق مجمع روحانیون و کسانی چون آقای انصاری مواجه شده است. امثال ایشان در حالی که ادعای خط امام دارند کمترین اعتراضی به نشست های هماهنگی خاتمی یا امثال عبدالله نوری که مبانی خط امام(ره) را مورد هجمه قرار دادند، نکردند و سوال این است که چگونه می توان با گروهی تا این حد آلوده به گروهک ها، نگاه خوش بینانه داشت.




      
ارسال شده در دوشنبه 91/5/2 ساعت 8:43 ص نویسنده : ایمان احمدی

فکر کردن بهترین راه برای تمرین و فعالیت کردن مغز است . نداشتن فکر جالب و مهیج به کاهش حجم مغز کمک می کند.


 

نخوردن صبحانه

افرادی که صبحانه نمی خورند میزان قند خون آنها پایین می آید و این باعث میشود مواد قندی کافی به مغز نرسد .

پرخوری

پرخوری باعث سخت شدن دیواره های رگهای مغزی شده و باعث کاهش فعالیت مغز و فکر میشود.

سیگار کشیدن

سیگار باعث کاهش حجم مغز شده و بیماریهایی مثل آلزایمر را سبب میشود.

مصرف بیش از حد شکر

مصرف زیاد شکر باعث کاهش جذب پروتئین و مواد مغذی میشود و در رشد و فعالیت مغز اختلال ایجاد میکند

آلودگی هوا

مغز یکی از بزرگترین مصرف کننده گان اکسیژن است تنفس در هوای آلوده باعث میشود اکسیژن کمتری به مغز برسد و این تاثیر نامطلوبی بر مغز دارد.

کمبود خواب

مغز در هنگام خواب استراحت می کند و نخوابیدن برای مدت طولانی به سلولهای مغز آسیب می رساند.

با سر پوشیده خوابیدن

اگر فرد در هنگام خواب سر خود را با کلاه یا چیزی شبیه این بپوشاند باعث افزایش دی اکسید کربن و کاهش اکسیژن در مغز شده و تاثیر خطرناکی بر مغز دارد.

کار کشیدن از مغز در هنگام بیماری

کار سخت یا مطالعه کردن در حین بیماری باعث میشود فشار زیادی بر مغز وارد شود و این خطرناک است.

عدم تفکر و اندیشه مهیج و جالب

فکر کردن بهترین راه برای تمرین و فعالیت کردن مغز است . نداشتن فکر جالب و مهیج به کاهش حجم مغز کمک می کند.




      
ارسال شده در دوشنبه 91/5/2 ساعت 8:42 ص نویسنده : ایمان احمدی

شاهانتشار گسترده عکس یکی از شاهزادگان آل سعود که یادآور عصر برده داری در جهان است، خشم شدید افکار عمومی عربستان سعودی را برانگیخت.

در این عکس، شاهزاده «عبدالله بن عبدالرحمن» که اخیرا به عنوان استاندار منطقه ریاض تعیین شد، دیده می شود که یک شهروند سیاه پوست سعودی را به استخدام خود در آورده که فقط چتر وی را بالای سرش نگهدارد.

این عکس به طور گسترده در سایت های خبری و صفحات سایت های اجتماعی منتشر شده و انتقادات بسیار زیادی را در پی داشته است. یکی از بیشترین نظراتی که توسط افکار عمومی عربستان در ذیل این عکس نوشته شده این است: این استاندار ریاض است یا شاه سلطان عثمانی؟!




      
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا