آیه مورد بحث: 111 آل عمران
لَنْ یَضُرُّوکُمْ إِلّا أَذىً وَ إِنْ یُقاتِلُوکُمْ یُوَلُّوکُمُ الْأَدْبارَ ثُمَّ لا یُنْصَرُونَ
آنها [= اهل کتاب، مخصوصاً یهود] هرگز نمى توانند به شما زیان برسانند، جز آزارهاى مختصر; و اگر با شما پیکار کنند، به شما پشت خواهند کرد (و شکست مى خورند); سپس یارى نخواهند شد.
تفسیر: (تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی)
دشمنان زیانى نمى رسانند
هنگامى که بعضى از بزرگان روشن ضمیر یهود، همچون «عبداللّه بن سلام» و یاران خود آئین پیشین را ترک گفته و به آئین اسلام گرویدند، جمعى از رؤساى یهود به نزد آنها آمده، زبان به سرزنش و ملامت آنان گشودند و حتى آنها را تهدید کردند که: چرا آئین پدران و نیاکان خود را ترک گفته و اسلام آورده اند؟
آیات فوق به عنوان دلدارى و بشارت به آنها و سایر مسلمانان نازل گردید.
این آیه به مسلمانانى که از طرف قوم کافر خود تحت فشار قرار گرفته بودند و آنها را به خاطر پذیرفتن اسلام، نکوهش و احیاناً تهدید مى کردند، بشارت مى دهد که مخالفان هرگز نمى توانند زیانى به آنان برسانند، و زیان آنها بسیار جزئى و کم اثر خواهد بود، و از بدگوئى زبانى و مانند آن تجاوز نمى کند.
طبق این آیه ، یهودیان توان ضرر رساندن به مسلمانان را ندارند! حالا هی بعضی از افراد بر ناقوس فشار تحریم ها و چه و چه و چه بکوبند! اگر ذره ای به خدا ایمان داشته باشیم، در راهمان پر اراده تر و در عزممان راسخ تر می شویم و فریب حربه ی تبلیغاتی دشمن را نمی خوریم…
تاریخ پر ماجراى یهود:
تاریخ پر ماجراى یهود، آنچه را که در آیات 111 و 112 آمده، کاملاً تأیید مى کند، وضع کنونى آنها نیز گواه بر این حقیقت است.
این که در آیات فوق خواندیم: ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ: «مُهر ذلت بر آنها زده شده است» یک حکم تشریعى نیست ـ آن چنان که بعضى از مفسران گفته اند ـ
بلکه یک فرمان تکوینى و حکم قاطع تاریخ است، که هر قومى غرق در گناه شوند، و تعدى به حقوق دیگران جزو برنامه آنها باشد، و در از بین بردن رهبران نجات بشریت کوشش داشته باشند، داراى چنین سرنوشتى خواهند بود.
مگر این که، در وضع خود تجدید نظر کنند، و از این راه بازگردند و یا با وابستگى هائى که به دیگران پیدا مى کنند چند روزى به حیات خود، ادامه دهند.
حوادثى که این روزها در کشورهاى اسلامى مى گذرد، و موضع گیرى خاص صهیونیسم در برابر مسلمین و قرار گرفتن آنها در زیر چتر حمایت دیگران و عوامل گوناگونى که موجودیت آنها را تهدید مى کند، همگى شاهد گویاى واقعیتى است که از این آیات استفاده مى شود.
شاید تجربیات تلخ گذشته، و حوادثى که اخیراً مسیر تاریخ آنها را عوض کرده، سبب شود که در برنامه هاى دیرین خود تجدید نظر کنند، و از در صلح و دوستى با اقوام دیگر در آیند، و زندگى مسالمت آمیزى با دیگران بر اساس احترام به حقوق آنها، و رفع تجاوز از آنان داشته باشند
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله
المُؤمِنُ دَعِبٌ لَعِبٌ، والمُنافِقُ قَطِبٌ غَضِبٌ
مؤمن شوخ و شنگ است و منافق اخمو و عصبانى
حکمتنامه پیامبر أعظم(ص): ح 11886
ما اصلا انتظار این را نداشتیم . بعدا از مضمون نامه مطلع شدیم . پس امام با در نظر گرفتن مصلحت رفتار کردند . پس از یک جلسه طولانی و مذاکرات ایشان با سران قوا که کاملا به آنها اعتماد داشتند تصمیم گرفتند
آیه مورد بحث: 75 آل عمران
وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدینارٍ لا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ إِلّا ما دُمْتَ عَلَیْهِ قائِماً ذالِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَیْسَ عَلَیْنا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبیلٌ وَ یَقُولُونَ عَلَى اللهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ
و در میان اهل کتاب، کسانى هستند که اگر ثروت زیادى به رسم امانت به آنها بسپارى، آن را به تو باز مى گردانند; و کسانى هستند که اگر یک دینار هم به آنان بسپارى، به تو باز نمى گردانند; مگر تا زمانى که بالاى سر آنها ایستاده (و بر آنها مسلّط) باشى. این بخاطر آن است که گفتند: «ما در برابر امّیّین [= غیر یهود]، مسؤول نیستیم.» و بر خدا دروغ مى بندند; در حالى که (دروغ بودن آن را) مى دانند.
تفسیر: (تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی)
این آیه، درباره دو نفر از یهود نازل گردیده که یکى امین و درستکار، و دیگرى خائن و پست بود نفر اول «عبداللّه بن سلام» بود که مرد ثروتمندى 1200 اُوقِیِّه(1) طلا نزد او به امانت گذارد، عبداللّه همه آن را به موقع به صاحبش رد کرد و به واسطه امانت دارى خداوند او را در آیه فوق مى ستاید.
نفر دوم «فنحاص بن عازورا» است که مردى از قریش یک دینار به او امانت سپرد، «فنحاص» در آن خیانت کرد، خداوند او را به واسطه خیانت در امانت نکوهش مى کند.(2)
آیات فوق، چهره دیگرى از اهل کتاب را مشخص مى کند; زیرا جمعى از یهود عقیده داشتند: مسئول حفظ امانتهاى دیگران نیستند، حتى حق دارند امانات آنها را تملک کنند، منطق آنها این بود: ما اهل کتابیم، و پیامبر الهى و کتاب آسمانى او در میان ما بوده است، بنابراین اموال دیگران براى ما احترامى ندارد، ولى همه اهل کتاب با این طرز تفکر غیر انسانى موافق نبودند، بلکه گروهى از آنان خود را موظف به پرداخت حقوق دیگران مى دانستند.
…نشان مى دهد آن گروهى که خود را در تصرف و غصب اموال دیگران مجاز و مأذون مى دانستند، هیچ منطقى جز منطق زور، و سلطه را پذیرا نیستند، و نمونه آن را به طور گسترده در دنیاى امروز در صهیونیست ها مشاهده مى کنیم، آرى این گروه از یهود چنان هستند که در پرداخت حقوق دیگران هیچ اصلى را جز اصل قدرت، به رسمیت نمى شناسند، تصویب نامه هاى جهانى، افکار عمومى مردم دنیا، و مفاهیمى از قبیل حق و عدالت براى آنها معنى ندارد و این در حقیقت از مسائل جالبى است که در قرآن مجید در آیه فوق پیشگویى شده، و به همین دلیل، مسلمانان براى استیفاى حقوق خود از آنان، هیچ راهى جز کسب قدرت ندارند.
ـــ
1 ـ «اُوقِیِّه» یک دوازدهم «رِطْل»، معادل هفت مثقال است و جمع آن «أَواق و أَواقِّى» است.
2 ـ «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث ـ «بحار الانوار»، جلد 9، صفحه 71 ـ تفسیر «قرطبى»، ذیل آیه ـ«بحر المحیط»، ذیل آیه ـ تفسیر «فخر رازى»، ذیل آیه ـ تفسیر «کشاف»، ذیل آیه.
به نقل از ترکیه آنلاین ، فروشگاههای زنجیرهای کارفورسا در اطلاعیهای فروش کالا به بانوان محجبه را ممنوع کرد. در این اطلاعیه آمده است اگر قصد خرید از فروشگاههای زنجیرهای کارفورسا را دارید باید بدون روسری وارد فروشگاه شوید در غیر اینصورت نمیتوانید خرید کنید.
این اطلاعیه عجیب در حالی صادر میشود که پس از برگزاری رفراندوم سال 2010 ترکیه، به بانوان با حجاب ترکیه آزادیهای فراوانی داده شد که از جمله آنها لغو ممنوعیت ورود بانوان محجبه به ادارات دولتی، مدارس و دانشگاهها بود در حالی که قبل از برگزاری رفراندوم، داشتن حجاب (روسری) در مکانهای مذکور ممنوع بود.
البته بر طبق رفراندوم 2010 ممنوعیت ورود بانوان در ادارات و سازمانههای خصوصی لغو نشده است.
علی(ع) فرمود: فتح قلعه خیبر به قوه روحانی بود که متفاوت از قوه جسمانی است. قوه ولایت و قوه روحانی و قوه ولایتی با قوه بدن فرق دارد و من قوه بدن ندارم.