خبر گزاری رویترز اخیرا فهرست کاملی از تحریم های صورت گرفته علیه ایران را منتشر کرده است که تاریخ این تحریم ها به انقلاب دوم ایران یعنی اشغال لانه جاسوسی توسط نیروهای خط امام در سال 58 و در اولین سال پیروزی انقلاب شکل گرفت تابه امروز ادامه داشته است.
آخرین دور این تحریم ها که با هوشیاری مسئولین نظام در نطفه خفه شد به آشوب اسرائیلی 25 بهمن سال گذشته بر میگردد که دشمنان وضد انقلاب قصد داشتند با سریالی کردن کشته سازی های خود در هفته های مختلف یک قطعنامه دیگر علیه ایران صادر و به قول خود تیر خلاص را به ایران شلیک کنند.
اما با نگاهی به تحریم های چند سال گذشته می توان گفت که دشمنان نظام قصد دارند از طریق اقتصاد به ایران ضربه بزنند. در اولین دور تحریم ها علیه ایران در سال 58 واردات محصولات ایرانی جز هدیه های کوچک، مواد اطلاعاتی، مواد غذایی و برخی انواع فرشها به آمریکا ممنوع اعلام شد.
در سال 1995 (1374 شمسی) بیل کلینتون رئیس جمهوری آمریکا دستور داد که شرکتهای آمریکایی از سرمایه گذاری در صنعت نفت و گاز ایران و تجارت با ایران خودداری کنند. تهران نیز به دنبال مشتریهای دیگری برای نفت و گاز خود برآمد.
در همین سال، کنگره آمریکا قانونی را تصویب کرد که به موجب آن، دولت آمریکا موظف شد که شرکت های خارجی را که بالای بیست میلیون دلار در سال در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری کرده اند، تحریم کند.
این قانون در سال 2006 به مدت پنج سال تمدید شد. هیچ شرکت خارجی تا کنون به این خاطر جریمه نشده است اگر چه خیلی از این شرکتها روابط تجاری خود با ایران را کاهش دادند.
در اکتبر 2007(سال1386)، واشنگتن سه بانک ایرانی را تحریم کرد و سپاه پاسداران را به عنوان گسترش دهنده سلاح های کشتار جمعی معرفی کرد. وزارت خزانه داری آمریکا نیز، از این سال به بعد، تعداد زیادی از بانک های ایرانی را در فهرست سیاه خود قرار داد.
وزارت خزانه داری آمریکا، بر اساس قانون تحریم تجاری، 20 شرکت نفتی و شرکت پتروشیمی تحت کنترل حکومت ایران را از ادامه تجارت با آمریکا محروم کرد.
در 24 ژوئن 2010، کنگره آمریکا، تحریمهای همه جانبه شدیدی را علیه ایران تصویب کرد که هدف آن فشار به بخشهای مالی و انرژی ایران بوده و شرکتهای خارجی را که با ایران روابط تجاری دارند، دربر میگیرد.
قانون تحریم سال 2010، شرکتها و موسساتی را که در طی 12 ماه، بیش از 5 میلیون دلار فرآورده های نفتی پالایش شده به ایران بفروشند، جریمه خواهد کرد. این موسسات از سیستم مالی آمریکا و انعقاد قرارداد در آمریکا محروم خواهند شد. به موجب این قانون، اگر بانک های خارجی با بانک های ایرانی یا سپاه پاسداران رابطه تجاری داشته باشند، از ارتباط با سیستم مالی آمریکا شدیدا محروم خواهند شد.
در ماه می 2011، دولت آمریکا، بیست و یکمین بانک دولتی ایران یعنی بانک صنعت و معدن را در فهرست سیاه خود قرار داد چرا که این بانک از طرف دو موسسه مالی تحریم شده یعنی بانک ملت و بانک ایران و اروپا (EIH Bank) معاملاتی در زمینه گسترش سلاح های کشتار جمعی انجام داده بود.
دولت آمریکا همچنین شرکت نفت دولتی ونزوئلا یعنی و شش موسسه نفتی و کشتی رانی این کشور را به خاطر روابط بازرگانی با ایران و نقض قانون تحریم ایالات متحده، تحریم کرد که باعث خشم دولت هوگوچاوز شد.
اما در بین کشورهای اروپایی هم کشورهایی بودند که دنباله روی آمریکا بوده اند. دولت بریتانیا در ماه اکتبر گذشته اعلام کرد که روابط تجاری خود با بانک ملت و خطوط کشتی رانی ایران را قطع کرده است. هر دو موسسه قبلا به وسیله دولت آمریکا تحریم شده بودند .
در 12 اوت 2010، اتحادیه اروپا، تحریم های شدیدتری را علیه ایران اعمال کرد از جمله ممنوعیت ایجاد سرمایه گذاری مشترک با شرکت های ایرانی که در زمینه نفت و گاز طبیعی فعال اند.
به موجب این تحریم ها، فروش و عرضه یا انتقال تجهیزات و تکنولوژی انرژی که دولت ایران می تواند از آنها برای پالایش و معیان گاز طبیعی یا کشف و تولید آن استفاده کند ممنوع است. اتحادیه اروپا انتظار دارد که اثرات این تحریمها در طول زمان افزایش یابد.
انتقال پول های بیشتر از 40 هزار یورو نیازمند مجوز مقامات ارشد دولتی کشورهای عضو اتحادیه است. مبالغ بالای 10هزار یورو که به مواد غذایی یا بهداشت مربوط نمی شوند، باید ثبت شوند.
دور چهارم تحریم های سازمان ملل علیه ایران که در نهم ژوئن 2010 تصویب شد، همه بانک های ایرانی در خارج را که مرتبط با برنامه هسته ای یا موشکی ایران بودند، هدف قرار داد. به علاوه همه معاملات افراد و شرکتها با بانک های ایرانی از جمله بانک مرکزی ایران، تحت نظر قرار گرفت.
گفتنی است باراک اوباما هفته گذشته در یکی ار اظهار نظرهای خود گفته بود با اجرای اخرین دور تحریم ها علیه ایران، این کشور طی 6 ماه سقوط خواهد کرد.
مسئله به هیچ وجه اتفاق کوچکی نبود. آنها از شبکه ای بزرگ برخوردار شده بودند و با استفاده از موقعیتی که بودن در کنار دولت، این موقعیت را به آنها بخشیده بود توانسته بودند تا حدی هدفهای خود را به پیش ببرند. لذا قرارگیری در مقام مقابله با این باند منحرف و افشای انحرافات مختلف آنها به هیچ وجه ممکن نبود مگر با برخورداری برخی خواص و قشرهای مردمی از بصیرت و غیرت انقلابی. که البته این امر مهم به فضل الهی محقق شد و اقدام انقلابی اصولگرایان واقعی نتیجه مهمی را به منصه ظهور رساند.
در موقعیت کنونی، عمده افکار عمومی و قشرهای مختلف جامعه با منش، رفتارها و تفکرات گروه انحرافی و چهره های آن آشنا شده اند و هیچ کس نیست که آنها و تخلفاتشان را نشناسد. اما نکته مهمی که وجود دارد چشم دوختن گروه انحرافی به آوردگاه مهمی به نام انتخابات است.
اخباری موثقی که در دست است حاکی از آن است که جریان انحرافی تلاش دارد در شهرستان ها با هزینه ها گزاف عده ای را به داخل مجلس بفرستد و از این طریق اکثریت مجلس را بدست آورد.
آنها منتظرند تا نتیجه تمام اقدامات خود را طی بیش از 6 سال گذشته، در انتخابات پیش رو درو کنند و از آن پیروزی احتمالی برای خود، پله های بعدی را بسازند.
مردم باید بدانند که جریان انحرافی و گروه غلط! برای این عرصه حساس خواب های شومی دیده است که اگر بیداری مردمی در کنار روشنگریهای خواص، هم افزایی مطلوبی نداشته باشد، نتیجه تلخی عاید صاحبان اصلی انقلاب که مردم اند خواهد شد.
در واقع، جریان انحرافی، در انتخابات پیش رو ممکن است به هر دستاویزی متمسک شود تا بتواند کاندیداها یا نمایندگانی را از آن خود کند. و این خواسته که نتیجه آن جز به خطر افتادن جایگاه مهم مجلس شورای اسلامی نخواهد بود، خنثی نمی شود مگر آنکه مردم ما، با بیداری و بصیرت خود جلوی آن را بگیرند.
اینک نوبت آنهاست که پس از روشنگری و تبیین های صورت گرفته توسط خواص و چهره های مبرّز و دلسوز انقلاب و کشور، تکلیف خود را در قبال گروه انحرافی انجام دهند.
قشرهای مختلف مردم باید بدانند که تعیین مرز تمام کاندیداهای انتخابات مجلس نهم با گروه انحرافی یک ضرورت مهم است.
ضرورتی که هیچ یک از ما نباید آن را فراموش کنیم. در واقع کاندیداهایی که مطمع گروه انحرافی قرار گرفته اند شاید بتوانند در مورد تمامی مقولات روز جامعه موضعی مزوّرانه اتخاذ کنند اما اعلام ضدیّت با گروه انحرافی، تفکراتش و چهره هایش، مسئله ای است که آنان را در مظان پاسخگویی همیشگی نسبت به مقوله ای به نام "انحراف" قرار خواهد داد.
تنها با احتیاط در این مسئله است که می توان مهره های سفید و خاکستری گروه انحرافی را شناسایی و آنها را در رسیدن به اهداف غلطشان ناکام گذاشت.
در حقیقت، خطری که به واسطه حضور اینان، مجلس و در ادامه کشور را تهدید می کند، آنچنان است که برخی بزرگان و چهره های متفکر نظام نیز معتقدند، شاید یکی از بزرگترین خطراتی باشد که طی 32 سال گذشته کشور را تهدید کرده است.
و این خطر بزرگ جز با هوشیاری مردم و اهتمام قشرهای مختلف جامعه در جلوگیری از ورود عوامل گروه انحرافی به مجلس شورای اسلامی محقق نخواهد شد.
شخصی از بهجت عارفان و سالکان میپرسد: "امروز عده زیادی از مردم مشتاق آمدن امام زمان (عج) هستند، پس چرا حضرت ظهور نمیکنند؟"
این عارف بزرگوار در پاسخ میفرمایند: "امام زمان (عج) هم اگر بیاید با او همان معامله را میکنیم که با آباء طاهرینش کردیم! آیا میشود امام زمان چهارصد میلیون یاور داشته باشد و ظهور نکند؟! خدا توفیق دهد به سوی امام (عج) تیر پرتاب نکنیم!" (کتاب پرسشهای شما و پاسخهای آیةالله بهجت، جلد اول)
مرحوم آقای بهجت همچنین بسیار بر دعا برای فرج حضرت صاحبالامر تاکید داشتند و میفرمودند: "خدا میداند تعداد این دعاها باید چقدر باشد تا مصلحت ظهور فراهم آید! قطعا اگر کسانی در دعا جدی و راستگو باشند... مبصراتی خواهند داشت و قطعا مثل ما چشمبسته نیستند. باید دعا را با شرایط آن دعا کرد و توبه از گناهان از جمله شرایط دعا است، چنان که فرمودهاند: "دعاء التائب مستجاب" یعنی دعای شخصی که توبه کند، مستجاب میگردد. نه این که برای تعجیل فرج دعا کنیم و کارهایمان برای تبعید [دور کردن] و تاجیل [تاخیر انداختن] فرج آن حضرت باشد!"
سایت همبستگی ملی وابسته به مجاهدین خلق ایران(منافقین) مدعی شد استاندار قم از نیروی انتظامی خواستار سرکوب بیشتر مردم در ماه رمضان شد
