امام سجّاد علیه السلام:
وَ أمّا حَقُّ اُمِّکَ فَأنْ تَعلَمَ أنَّها حَمَلَتکَ حَیثُ لایَحتَمِلُ أَحَدٌ أَحَدا و أعطَتْکَ مِن ثَمَرَةِ قلبها مالا یُعطِی أحَدٌ أحَدا؛
حقّ مادرت بر تو این است که بدانى او تو را در جایى حمل کرده است که هیچ کس دیگرى را حمل نمیکند و از میوه دلش آن به تو داد که هیچ کس به دیگرى نمیدهد.
امالى صدوق ، ص453
25 فرودین مراسم جشن هسته ای در دانشگاه امیرکبیر برگزار شد. این برنامه البته با حاشیه هایی نیز همراه بود؛ حاشیه هایی که تداعی گر اغتشاشات فتنه 88، وقایع انتشار نشریات موهن در اردیبهشت 87 و اغتشاشات مراسم های نقد دانشگاه آزاد در سال های گذشته بود.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
إذا تَجَهَّزوا لِغَزوِهِم باهَى اللّهُ بهم المَلائِکَةَ، فَإِذا وَدَّعَهُم أهلوهُم بَکَت عَلَیهِمُ الحیطانُ وَالبُیوتُ؛
ـ در مقام مجاهدان ـ هر گاه خود را براى جهاد، تجهیز و آماده کنند، خداوند به وجود آنان بر فرشتگان، مباهات میکند و چون خانوادهشان با ایشان خداحافظى نمایند، دیوارها و خانهها براى آنان گریه میکنند.
بحار الأنوار : ج 100 ص 12 ح 27
امام جواد علیه السلام:
إِنّما تَکون الشَهواتُ مِن ضَعفِ القَلبِ. ومَنِ انقادَ إلَى الطُّمَأنینَةِ قَبلَ الخِبرَةِ فَقَد عَرَّضَ نَفسَهُ لِلهَلَکةِ، وَلِلعاقِبةِ المُتعِبةِ؛
هوسها زاییده ضعف قلب است وآن که پیش از آزمودن اطمینان کند، بیگمان خود را در معرض هلاکت و فرجامى سخت قرار داده است.
الدرّة الباهرة : ص 40، ح 116 إلى 118
ما براى اوقات خواب خود افسوس مى خوریم که چرا براى نماز شب بیدار نمى شویم، در صورتى که اوقات بیدارى را به غفلت مى گذرانیم! زیرا اگر در بیدارى به توجّه و بندگى مشغول بودیم، توفیق بیدارى شب را نیز براى تهجّد و خواندن نافله ى شب و تلاوت قرآن پیدا مى کردیم.
در مجلس اوّل ملاقات مرحوم علاّمه طباطبایى با استاد اخلاقى خود مرحوم آقا سیّد على قاضى، مرحوم قاضى به ایشان فرمود: فرزندم! اگر دنیا مى خواهى نماز شب بخوان، اگر آخرت هم مى خواهى نماز شب بخوان. در روایت هم آمده است:
«هر کس نماز شب بخواند و در روز بگوید که گرسنه هستم یا غذا و روزى ندارم او را تکذیب کنید.»
سیّد مرتضی آن آیت عظمی (برادر سیّد رضی) که ایشان هم از آیات عظام و بزرگان ما بودند و هر دوی آن سیّدین نیّرین، شاگردان حضرت شیخنا الاعظم، حضرت مفید عزیز(بودند) راجع به وجود مقدّس استاد عظیمالشّأنشان، حضرت شیخنا الاعظم میفرمایند: همه وجود ایشان، از نوک پا تا فرق سر، به عنوان تقوا بود و اصلاً او تقوا بود، «مِن رجله إلی رأسه، فهو التّقوی».
یعنی شیخنا الاعظم، حضرت مفید عزیز تقوای مجسّم بودند. حالا معلوم است چنین کسی که این حال را دارند، همه مسائل در ید قدرت ایشان است و براساس همین است که علمها هم تفهیم میشود و مطالب را میفهمند و همینطور از خودشان چیزی نمیگویند و هر چه که بیان میکنند، مِن ناحیة الحجّه(عج) است.
کما اینکه در مورد اوّلین فتوایی که حضرت شیخنا الاعظم، اوّل مرجع دین، دادند، بیان میشود: زن بارداری از دنیا رفته بود، محضر شیخنا الاعظم آمدند و عرضه داشتند: این بانو، باردار بوده و از دنیا رفته است، آیا باید شکم زن را شکافت و طفل را بیرون آورد و یا به همان حالت او را دفن کنیم؟ فرمودند: او را به همین حالت دفن کنید. آن مرد برگشت، ولی متوجّه شد، سواری از پشت سر میتازد و میآید، وقتی نزدیک او رسید، گفت: ای مرد! شیخ میگوید: شکم آن زن را بشکافید و طفل را بیرون بیاورید، بعد او را دفن کنید؛ این، اهانت به میّت نیست.
مرد روستایی همان کار را کرد و پس از مدتی، ماجرای آن سوار را برای شیخ نقل کردند. شیخ فرمودند: من کسی را نفرستاده بودم. معلوم است آن شخص، نماینده حضرت صاحب(عج) بودهاند، حالا که ما در احکام شرعی اشتباه میکنیم، همان بهتر که دیگر فتوا ندهیم. لذا در خانه خود را بست و بیرون نیامد. امّا از ناحیه مقدّسه حضرت صاحب(عج) توقیعی برای شیخ صادر شد که بر شماست فتوا دادن و بر ماست که نگذاریم شما در خطا واقع شوید.
امام علی علیه السلام:
ما رَفَعَ امرَأً کَهِمَّتِهِ، ولا وَضَعَهُ کَشَهوَتِهِ؛
هیچ چیز همچون همّت، آدمى را بلندمرتبه نمیگردانَد و هیچ چیز مانند شهوت او را خوار نمیکند.
عیون الحکم والمواعظ: ص 484 ح 8928