امام کاظم سلام الله علیه :
لیسَ مِنّا مَن تَرَکَ دُنیاهُ لدِینِهِ، أو تَرَکَ دِینَهُ لِدُنیاهُ؛
از ما نیست آن که دنیاى خود را براى دینش و دین خود را براى دنیایش ترک گوید
دنیا و آخرت از نگاه قرآن و حدیث: ح 152
پس از آنکه مدتی پیش گل شیفته فراهانی بازیگر فراری ایران عکسی برهنه از خود را در رسانه های آمریکایی منتشر کرده بود، بار دیگر تصویر نیمه برهنه خود را برروی جلد یکی از مجلات کشور فرانسه انتشار داده است. این بازیگر خارج نشین که پس از خروج از ایران اقدام به بازی در فیلم های هالیوودی و انتشار تصاویر برهنه خود در رسانه های غربی کرده است، در تازه ترین اقدام خود عکسی را بر روی جلد یکی از مجلات فرانسه منتشر کرده که در آن لباسی به تن دارد که در دهه 90 یکی از خوانندگان فراماسونری و آمریکایی با آن لباس شهرت داشته است.
هرچند بهزاد فراهانی پدر گلشیفته فراهانی پس از انتشار تصاویر قبلی دخترش، صحت آنها را زیر سوال برده بود اما باید منتظر ماند و دید، موضع گیری خانواده فراهانیدر قبال انتشار تازه ترین عکس دخترشان چگونه است.
به هیچ عنوان تلفن محل کار یا همراهتان را برای تماس گرفتن در اختیار کسی که نمیشناسید قرار ندهید
کنونی) رسیدیم راننده یک مغازه طلا فروشی را نشان داد و گفت «صاحب بدبخت
این مغازه الان زندانه»>>>>آنگونه که راننده تاکسی تعریف می کرد چند ماه
پیش دو نفر وارد این مغازه شدند و چند سرویس طلا انتخاب کردند که قیمت
آنها حدود0 15 میلیون تومان شد. مشتری مذکور به صاحب مغازه گفته که پول
همراه ندارد آیا امکانش هست پول سرویس های طلا را به حساب
صاحب مغازه واریز کند.>>>>صاحب مغازه هم که به چیزی مشکوک نشده بود
شماره حسابش را به آنها می دهد و می گوید بعد از واریز وجه به حساب سرویس
ها را تحویل خواهد داد.>>>>مشتری وانمود می کند عجله دارد و می گوید من
همینجا می مانم تا دوستم که در بانک است پول رابه حساب شما واریز کند
.>>>>مشتری از تلفن مغازه با دوستش تماس می گیرد و شماره حساب صاحب مغازه
را به کسی که ادعا می کرده دوست وی است اعلام می کند .>>>>بعد از چند
دقیقه صاحب مغازه با بانک تماس می گیرد و بانک هم تائید می کند که کل
مبلغ به حساب وی واریز شده است. مشتری هم طلاها را تحویل می گیرد و از
مغازه
خارج می شود .>>>>هنوز 2 ساعت از خروج مشتری نگذشته بود که چند اتومبیل
پلیس جلوی مغازه طلا فروشی توقف می کند. دو مامور مسلح وارد مغازه طلا
فروشی شده و صاحب مغازه را به جرم آدم ربایی دستگیر می کنند.>>>>در
بازداشتگاه مشخص می شود که چند روز قبل از آن یک آدم ربایی رخ داده و آدم
ربا ها با خانواده فرد ربوده شده تماس گرفته بودند و گفته بودند در فلان
روز شماره حسابی را به آنها می دهند تا 0 15 میلیون تومان به آن حساب
واریز کنند.>>>> تلفن خانواده فرد ربوده شده در روز مذکور توسط پلیس تحت
شنود بوده و طبق اسناد پلیس تماس تلفنی از مغازه طلافروشی گرفته شده و
شماره حساب بانک هم متعلق به صاحب طلا فروشی بوده با این حساب صاحب طلا
فروشی متهم ردیف اول است و....>>>>الان چند ماهی است این طلا فروش بخت
برگشته به همین اتهام در زندان مشغول نوشیدن آب خنک است.....>>>>>>
وقتی مهدی 15 ساله شد، سه ماهی بود که درس و مشق را رها کرده و رفته بود جبهه. بعد از چند وقت فقط دوستانش به مادر خبر آورده بودند که مهدی در جزیره مجنون در حالی که تیر به صورتش خورده بود، ماند.
این مادر سال های سال مجنون وار، یوسف زهرا(س) را صدا می زد و دنبال مهدی اش می گشت. سه روز پیش به او خبر می دهند، که بالاخره مهدی برگشته است او را از بین کانالی در جزیره مجنون پیدا کرده اند.
امروز که سراغ این مادر شهید را گرفتیم، نای حرف زدن نداشت. آخر 26 سال به تنهایی در به در دنبال یک عزیز گشتن کم نیست...
مهدی آمده بود؛ مهدی که پدرش هم دو سال دنبالش گشت و سرانجام در عملیات مرصاد، پسرش را در جمع شهیدان پیدا کرد.
نیره اعظم محمداسماعیل مادر شهید «مهدی عابدی تهرانی« و همسر شهید »غلامرضا عابدی تهرانی« است. بخشی از خاطرات این مادر شهید که بعد از 26 سال انتظار، فرزندش 15 ساله اش را در آغوش کشیده، را باهم می خوانیم.