چندی پیش کودکی به نام سید علی عزیزی که کودک پنج سالهای است به همراه پدر خود برای اقامه نماز به حسینیه امام خمینی خدمت مقام معظم رهبری رفته بود. وقتی آیتالله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اقامه نماز وارد حسینیه میشوند؛ سید علی 5 ساله دست پدر خود را رها میکند و به سمت ایشان میدود و دست رهبر انقلاب را میگیرد. سید علی که علیرغم سن کم خود حافظ 5 جزء قرآن کریم نیز هست خطاب به رهبر انقلاب میگوید: “آقا میشود چفیهتان را به من بدهید؟”. تصویر هدیه شدن چفیه رهبری واقعهای بوده که او بارها از تلویزیون آن را تماشا کرده است. مقام معظم رهبری پاسخ درخواست سیدعلی را با لبخندی داده و خطاب به همراهان خود میگویند که ” چفیه را بدهید به آقا”. پدر سید علی در خاطرهای میگوید: از آن به بعد هر وقت با این بچه هم کلام میشوم او به من میگوید که “آقا به من گفتند آقا”. در ادامه ماجرای دیدار این کودک با رهبر انقلاب در حالیکه آیتالله خامنهای دست نوازش بر سر او میکشیدند سید علی 5 ساله از ایشان میپرسد: “آقا شما که اینقدر مهربان هستید، چرا آمریکا اینقدر از شما میترسد؟” که این سؤال با لبخند دیگری از سوی رهبر انقلاب مواجه میشود. در همین هنگام یکی از همراهان رهبر انقلاب در پاسخ به سؤال سید علی میگوید: “حضرت آقا آدم خوبی است؛ و چون از خدا میترسد آنها(آمریکاییها) هم از آقا میترسند.
این افراد تنها نمونه هایی از کسانی هستند که امروز عقل سالم شان در بدن غیر سالم شان است ادامه مطلب...
یه هفته قبل از شهادت حاج احمد کاظمی باهم رفتیم خوزستان،بهم گفت: تو شلمچه میخوای چیکار کنی ؟ گفتم میخوام یه سری امکانات خدماتی برای زائرین شهدا بسازیم.
گفت : اینقدر بساز که اگه سپاه سید خراسانی آمد و خواست بره کوفه مشکل امکانات خدماتی نداشته باشه.
باخودم گفتم:ما تو عالم راهیان نوریم ببین اینا تو کدوم عالمن ؟! تمام شد،یک هفته بعد بنده نشسته بودم آقای رحیم صفوی نشسته بود و داشتیم گزارش راهیان نور رو بهشون میدادیم تلفن زنگ خورد آقا رحیم صفوی گوشی رو برداشت آقای حجازی فرمانده بسیج پشت خط بود و گفت :
حاج احمد کاظمی الان هواپیماش تو ارومیه زمین خورد و شهید شد...
خاطره ای از حاج حسین یکتا