به دنبال بازداشت حسن فتحی به خاطر همکاری با شبکه بی بی سی، روزنامه اطلاعات ارتباط نامبرده با این روزنامه را تکذیب کرد.
روزنامه اطلاعات در واکنش به انتشار خبری در رسانه ها با این مضمون که «فتحی سردبیر بین الملل روزنامه اطلاعات بوده»، تصریح کرد: آقای حسن فتحی هرگز مسئولیتی در روزنامه اطلاعات نداشته و در اداره کارگزینی این مؤسسه هیچ سندی دال بر مدیریت یا حتی کارمندی مشارالیه وجود ندارد.
اگرچه همکاران محترممان در مؤسسه اطلاعات هرگونه رابطه استخدامی حسن فتحی با این مؤسسه را نفی کرده اند که نشانه برائت آنان از نامبرده و قابل تقدیر است ولی متاسفانه از حسن فتحی مقالات فراوانی در نشریات مؤسسه اطلاعات و عمدتا با موضوع مسائل خارجی به چاپ رسیده و آخرین نمونه آن مقاله وی با عنوان «تونس، حرکت به کدام سو» است که در شماره 25 آبان ماه 90 مجله اطلاعات هفتگی چاپ شده است.
حاج محمد اسماعیل دولابی، از اساتید بزرگ اخلاق و عرفان، حکایتی جالب و درس آموز درباره نزدیکی به خداوند متعال دارد که این روزها با عنوان "فرار به سوی خدا" در فضای اینترنت منتشر شده است. بر پایه این حکایت ایشان عنوان کرده اند:
میگویند پسری در خانه خیلی شلوغکاری کرده بود. همهی اوضاع را به هم ریخته بود.وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت.
پسر دید امروز اوضاع خیلی بیریخت است، همهی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد! خودش را به سینهی پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد.
شما هم هر وقت دیدید اوضاع بیریخت است به سوی خدا فرار کنید. «وَ فِرُّوا إلی الله مِن الله»(1)
هر کجا متوحش شدید راه فرار به سوی خداست.
روزنامه اعتماد در مصاحبه ای با علیاکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور و مدیرمسول ایران نوشت:
*ماجرای جریان انحرافی به هفت ماه اخیر باز میگردد نه دو سال گذشته. من هم همین سوال را از آنها میپرسم؛ یکی بین آنها پیدا شود و بگوید جریان انحرافی یعنی چی؟ از چه چیزی منحرفیم؟ بله؛ ما از این دوستانمان منحرفیم، از باورها و رفتارها و برداشتهای آنها منحرفیم. ما آنها را قبول نداریم. رفتار و منش آنها را قبول نداریم و از آنها منحرفیم، اینها درست است و اگر منظورشان از جریان انحرافی انحراف از باورهای خودشان باشد، تایید میکنیم.
*مگر نگفتند ما رمال یا جنگیر هستیم، چرا اثبات نکردند؟ مگر نگفتند 150 میلیون دزدی کردیم پس چی شد سندش؟
*چرا ملکزاده را 60 روز انفرادی بردند؟ چرا آزادش کردند؟ مشکل جسمی در انفرادی پیدا کرد. زنش سقط جنین کرد. چه کسی جواب این ظلم را میدهد؟*انفرادی قانونی است؟ جرم ملکزاده و بقیه افرادی که از طیف ما گرفتند چه شد؟ دادستان باید جواب افتراهایی که به ما زد را بدهد.
*کی وزارت اطلاعات در حوادث بعد از انتخابات دست ما بود؟ اگر بود که با درخواست استعفای مصلحی موافقت نمیکردیم. اژهای هم وزیر اطلاعات ما نبود.
*مشایی بازجویی نشده اما دیگر نمیگذارند تحرک سیاسی داشته باشد. چقدر آدم بیگناه به خاطر مشایی دستگیر شده؛ برای چه؟ چون مشایی را مردم دوست دارند، تخریبش میکنند؟
*آقای متکی و اژهای بهتر است ساکت بمانند. عزتشان در سکوتشان است. اگر پردهها بیفتد مردم خیلی چیزها را میفهمند.
*رییسجمهور با اژهای مناظره کند که چه؟ درست است رییس دولت با وزیر اطلاعاتش مناظره کند؟ آقای احمدینژاد که نمیتواند حرفهایش را بزند....رییسجمهور سند رو نمیکند به خاطر منافع نظام، اما بپرسند آقای احمدینژاد و آنهاچقدر دارایی و مایملک دارند؟ واقعا رسیدگی شود نه اینکه برسند به آقای x یا y ودوباره بگویند ولش کن.
*از چه میترسند؟ در ستون طنز روزنامه ایران برای اینکه قافیههای شعر درست شود نوشته شد 140 هزار سند رو میکنیم؛ وحشت کردند گفتند بروید جلوی روزنامه ایران بگیرید و اجازه ندهید منتشر شود!
*با من تماس گرفتند که پذیرش استعفای مصلحی را از روی ایرنا بردار گفتم شما کی هستید؟ گفتند ما میگوییم بردارید و نظر آقا است. گفتم نظر آقا را باید روابط عمومی یا دفتر معظم له اعلام کنند و... گفتم نه همین که ما میگوییم! گفتم عمل نمیکنم. گفتند که خودت باید با دستگاه قضایی روبرو شوی و از فردای آن روز فشارها شروع شد.
*آنها به فکر ریاستجمهوری بعدند؛ کی احمدینژاد خواست مدودف و پوتین ایرانی بشود؟ آنها هنوز نفهمیدهاند که قافیه سیاست را باختهاند!
*آخر کجای اصولگرایی اجازه میدهد دولتی که مورد تایید رهبری و مردم است دایما برایش بحران درست کنند؟ برایش مساله درست کنند و نگذارند کار کند. این همه سوال از رییسجمهور و وزرا در صحن مجلس با چه هدفی مطرح شده است؟ آنها برای این رفتار بیسابقه چه جوابی دارند؟ آن ظلمی که به مرحوم کردان کردند برای چه بود؟
* موسوی هم قبل از انتخابات یک مقبولیت نسبی داشت که قابل انکار نیست اما ایشان در دوره تبلیغات انتخابات، رفتاری از خودش نشان داد که به ایشان ضربه سنگینی وارد کرد؛ او میخواست با ایجاد فضای پرالتهاب و وارد آوردن اتهامات بیاساس به دولت و رییسجمهور، افکار عمومی را به سوی خودش معطوف کند و این تنش و التهاباتی که ایجاد کرد، نه تنها برای او سودی نداشت بلکه او را به اشتباه انداخت و پس از انتخابات رفتاری را از او شاهد بودیم که نتیجه همان آدرس دادنهای غلط بود.
*آقای اژهای هم با ما نبود. یک اتفاقی در کشور افتاد که نباید میافتاد، آقای موسوی یک رفتاری کرد که نباید میکرد، مقام معظم رهبری توصیه کردند و ایشان را فرا خواندند به رعایت مصالح کشور. رفتارهای تحریکآمیز آقای موسوی باعث شد یک عده به خیابانها بیایند و درگیری ایجاد کردند، در این درگیریها بسیاری از بچههای بسیجی و پلیس کتک خوردند و زخمی شدند. مگر نشدند؟ خب این اتفاق افتاد، طبیعی است که عدهیی بازداشت میشوند و ممکن است در یک جایی تر و خشک با هم بسوزند. اصلاحطلبان مرتکب اشتباهات بزرگی شدند و این اشتباهات را باید در جای خودش بررسی کرد اما حاضر نیستیم به خاطر اشتباهاتشان سر اینها را ببرند و بگویند اینها شایسته هر برخوردی هستند! من چنین چیزی را نمیگویم! قبول دارم که در تصمیمگیری و رویکردهایشان اشتباه کردند که این در جای خودش قابل طرح و بررسی است، اما این بحثی را که شما فرمودید اینطور پاسخ میدهم که وقتی التهاب میشود، وقتی تشنج و آشوب میشود ممکن است بعضا افراد بیگناه هم هدف برخورد قرار گیرند و عدهیی آسیب ببینند.
*آقای مطهری به آقای احمدینژاد رای داد؟ اگر به آقای احمدینژاد رای داده بود در تظاهرات آقای موسوی چهکار میکرد؟ آقای مطهری به آقای احمدینژاد رای نداد. آقای مطهری چهره شناختهشدهای نبود اما اسم ایشان در فهرست نامزدهای حامی احمدینژاد در انتخاب مجلس قرار گرفت و ایشان به مجلس راه پیدا کرد اما بعدا نمکدان را شکست و علیه آقای احمدینژاد و دولت ایشان شروع به فضاسازی و تبلیغات مسموم کرد.
روز دوشنبه هفته جاری - 23/8/1390- 122 تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی با رأی مثبت به یک استفساریه درباره تبصره 3 از ماده 71 قانون خدمات کشوری، برای خود و تمامی مقامات دارای سمت های مدیریت سیاسی - اعم از شاغل و بازنشسته- چیزی شبیه حقوق مادام العمر قائل شدند.
به گزارش جهان به نقل از «خبرنامه دانشجویان ایران»، این مصوبه در حالی است که ابتدای مجلس هشتم نیز مصوبه ای مبنی بر وام بلاعوض 100میلیونی به نمایندگان مجلس مصوب شد که با اعتراض دانشجویان منحل شد.
الف ـ آزاده اردکانی کجاست؟ کسی از سرنوشت این خانم که روزگاری معلم خصوصی زبان دکتر بقایی و دکتر مشایی بوده خبری ندارد. خانم دکتر اردکانی که با مدرک لیسانس کامپیوتر (از دانشگاه آزاد!) از سوی دکتر حمید بقایی به ریاست موزه ایران باستان منصوب شده بود، بعداً به اتهام حمایت از رئیس جمهور و پرکاری بیش از حد بازداشت شد و امروز معلوم نیست که آیا در فرانسه زندگی میکند یا بیسر و صدا مشغول یک پست دولتی دیگر است و یا هنوز در بازداشت به سر میبرد! به هر حال از یابنده تقاضامندیم که به محض مشاهده ایشان با دفتر رئیس جمهور تماس گرفته و دوستی را از نگرانی خارج کند! به یابنده مقداری از اشیاء عتیقه موجود در انبار موزه ایران باستان به عنوان مژدگانی تقدیم خواهد شد!
ب ـ این که یک تریلی «هوو» بیاید و طبق گزارش راهور ناجا در آذربایجان شرقی، 13 خودرو را در بزرگراه پاسداران تبریز در هم بکوبد؛(جمهوری اسلامی 21/8/90)، باعث نمیشود قانونگذار یا مجری قانون بیاید و یقه وارد کننده محترم این آلتقتاله را بگیرد و بگوید: عمو! خوبی؟
این که ناجا اعلام کرده این تریلی اصولاً در سیستم ترمز نقص اساسی دارد و لذا یک آلت قتاله محسوب میشود که وارد کننده محترم از ادامه واردات آن محروم شود یا به خاطر واردات این تریلی ناقص و کشته و زخمی شدن صدها نفر از هموطنان به دلیل کار نکردن ترمز این تریلیهای مرگ، مواخذه یا محاکمه شود! بالاخره مردم کشته و زخمی میشوند، اموالشان درب و داغان میشود، فوقش خسارتش را هم رانندگان بختبرگشته «هوو»ها میدهند و سود و حالش میماند برای واردکنندگان عزیز! چشمروشنیاش هم که مال عدلیه است!
ج ـ احمدینژاد: حکم قوه قضائیه در مورد مجرم بودن حمید بقایی را قبول ندارم! (اعتماد 21/8/90) رئیسجمهور است، آدم معمولی که نیست! دوست ندارد معاونش مجرم شناخته شود! آدم وقتی معاون رئیسجمهور باشد ( آن هم رئیسجمهور عدالت گستری مثل احمدینژاد) دیگر امکان ندارد مجرم باشد! اگر تاکنون در فهم عدالت مشکل داشتهاید و یا معنا و مصداق آن را ندیدهاید یک بار دیگر در این اقدام عدالتخواهانه رئیسجمهور دقت کنید!
د - جام جم (21/8/90) برداشته و نوشته اورژانسهای بیمارستانها شبها نیمه تعطیلاند! خوب میخواستی باز باشند! مگر اورژانسیها آدم نیستند که شب بیدار بمانند! مگر آنها مثل رسانه ملی بی کارند که نصف شب و ساعت 4 صبح هم برنامه پخش کنند؟ شما که شبها مریض میشوی یا تصادف میکنی، مشکل داری! آدم عاقل که روز را نمیگذارد شب مریض شود! یا تصادف کند! بهتر است عزیزان از این به بعد به صورتی برنامهریزی کنند که بیماریها یا تصادفاتشان در روز (ترجیحاً ساعت اداری!) رخ بدهد تا شبها به اورژانس مراجعه نداشته باشند که در صورت مراجعه و مواجهه با اورژانسهای نیمه تعطیل طلبکار کسی نشوند! (خودمانیم! عجب ملت پرورویی! نفری روزانه 1516 تومان از دولت یارانه مفتکی میگیرند و توقع هم دارند که بیمارستانها و اورژانسها شبها تعطیل نباشند!)