.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 336
  • بازدید دیروز : 554
  • کل بازدید : 1448712
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 103/2/14    ساعت : 6:8 ع
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
ارسال شده در جمعه 91/5/20 ساعت 11:40 ص نویسنده : ایمان احمدی

زید بن على مى گوید : على (علیه السلام) همواره در پنج مورد با پاى برهنه حرکت مى کرد و نعلین خود را به دست چپ مى گرفت : روز عید فطر ، روز عید قربان ، روز جمعه ، هنگام عیادت بیمار و زمان تشییع جنازه و مى فرمود : این پنج موقعیّت ، جایگاه خداست و من دوست دارم در آنها پا برهنه باشم.




      
ارسال شده در جمعه 91/5/20 ساعت 11:40 ص نویسنده : ایمان احمدی

امیرالمومنین (علیه السلام) به خاطر پاره اى از امورش وارد مکه شد . در آن جا اعرابى را دید که به پرده کعبه آویخته ، مى گوید : اى صاحب خانه ! خانه ، خانه توست و مهمان ، مهمان تو ، براى هر مهمانى از سوى مهماندارش وسیله پذیرایى مهیاست ، امشب پذیرایى از سوى خودت را نسبت به من آمرزش قرار ده .
امیرالمومنین (علیه السلام) به یارانش فرمود : آیا سخن این اعرابى را نمى شنوید ؟ گفتند : آرى ، فرمود : خدا بزرگوارتر از این است که مهمانش را از پیشگاهش دست خالى برگرداند !
چون شب دوم شد او را آویخته به همان رکن دید که مى گوید : اى عزیز در عزتت ! عزیزتر از تو در عزتت نیست ، مرا به عزّ عزتت در عزتى عزیز بدار که احدى نداند آن عزت چگونه است ! به تو روى مى آورم و به تو توسّل مى جویم . به حق محمّد و آل محمّد بر تو ، چیزى به من عطا کن که غیر تو آن را به من عطا نکند و آن چیز را از من بگردان که غیر تو آن را برنگرداند .
راوى گوید : امیرالمومنین (علیه السلام)به یارانش فرمود : به خدا سوگند ! این جملات نام بزرگ تر خدا به لغت سریانى است .
حبیبم رسول خدا (صلى الله علیه وآله) مرا به آن خبر داده است . امشب این عرب از خدا درخواست بهشت کرد ، پس به او عطا فرمود و درخواست برگرداندن آتش دوزخ از خود کرد ، پس خدا آتش را از او برگردانید !
هنگامى که شب سوم شد باز او را آویخته به همان رکن خانه دید که مى گوید : اى خدایى که مکانى او را در برنمى گیرد و هیچ مکانى از او خالى نیست ، آنکه بدون کیفیت بوده است ; به این عرب چهار هزار درهم روزى فرما .
امیرالمومنین (علیه السلام) پیش آمده ، فرمود : اى عرب ! از خدا پذیرایى خواستى ، تو را پذیرایى کرد ; بهشت طلبیدى ، به تو عنایت نمود ; بازگردانیدن آتش خواستى ، از تو بازگردانید ; امشب از او درخواست چهار هزار درهم دارى ؟
عرب گفت : کیستى ؟ فرمود : من على بن ابى طالب هستم ، عرب گفت : به خدا سوگند تو مطلوب منى و رفع نیازم به دست توست ، حضرت فرمود : اى اعرابى ! بخواه ، عرب گفت : هزار درهم براى مهریه مى خواهم و هزار درهم براى اداى قرضم و هزار درهم براى خریدن خانه و هزار درهم براى اداره امور زندگى ام ، حضرت فرمود : اى عرب ! انصاف در خواسته ات را رعایت کردى ، هرگاه از مکه بیرون آمدى به مدینه رسول بیا و در آنجا از خانه من بپرس .




      
ارسال شده در جمعه 91/5/20 ساعت 11:34 ص نویسنده : ایمان احمدی

امیرمومنان (علیه السلام) براى دستگیرى لبید بن عطارد تمیمى ـ به خاطر گفتن سخنانى ـ مامور فرستاده بود . ماموران از  کوى  بنى اسد مى گذرند که نعیم بن دجاجه اسدى برخاسته ، لبید را از قبضه ماموران رها مى کند .
امیرمومنان (علیه السلام) براى دستگیرى نعیم بن دجاجه مامورانى را گسیل مى کند که بعد از آوردن وى امام به تنبیه بدنى او فرمان مى دهد ، در این حال نعیم مى گوید : آرى ، به خدا قسم که با تو بودن خوارى و دورى جستن از تو کفر است !
امام (علیه السلام) فرمود : از تو گذشت کردیم ، خداوند مى فرماید: « به شیوه نیکو بدى را دفع کن ».
اما سخنت : بودن با تو ذلت است ، بدى بود که بدست آوردى و اما گفته است که جدایى از تو کفر است ، نیکى است که بدان دست یافتى پس این به این.

 




      
ارسال شده در جمعه 91/5/20 ساعت 11:32 ص نویسنده : ایمان احمدی

امیرالمومنین (علیه السلام) بر خرمافروشان گذشت ، ناگاه کنیزى را در حال گریه دید ، فرمود : سبب گریه ات چیست ؟ گفت : آقایم مرا با یک درهم براى خرید خرما فرستاد ، از این شخص خرما را خریدم و نزد  خانواده  آقایم بردم ، ولى نپسندید ، هنگامى که به ایشان برگرداندم از پس گرفتن سر باز زد .
حضرت به خرمافروش گفت : اى بنده خدا ! این یک خدمتکار است و از خود اختیارى ندارد ، درهمش را باز گردان و خرما را پس بگیر ، خرمافروش از جا برخاست و مشتى به حضرت زد .
مردم گفتند :  چه کردى  این امیرالمومنین (علیه السلام)است ؟ ! مرد از شدّت ترس به تنگى نفس افتاد و رنگ چهره اش زرد شد و خرما را از کنیز گرفت و درهم را به او باز گردانید سپس گفت : اى امیرالمومنین ! از من راضى شو ، حضرت فرمود : چه چیزى بیشتر از اینکه ببینم تو خود را اصلاح کرده اى مرا راضى مى کند ؟
و کلام امیرالمومنین (علیه السلام) به این صورت آمده است : من در صورتى از تو راضى مى شوم که حقوق مردم را تمام و کامل بپردازى .

 



      
ارسال شده در جمعه 91/5/20 ساعت 11:24 ص نویسنده : ایمان احمدی

 

امام على سلام الله علیه

وَاللَّهِ لَابْنُ أبی طالِبٍ آنَسُ بِالْمَوتِ مِنَ الطِّفلِ بِثَدىِ اُمِّهِ؛

به خدا سوگند که پسر ابو طالب با مرگ مأنوس‏تر است تا کودک به پستان مادرش

آینه یادها، ص 218، ح 903

 

 

 

 




      
ارسال شده در پنج شنبه 91/5/19 ساعت 10:0 ع نویسنده : ایمان احمدی

امام علی علیه السلام









      
ارسال شده در پنج شنبه 91/5/19 ساعت 6:0 ع نویسنده : ایمان احمدی

عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه مردم هیچ توقعی از هاشمی رفسنجانی برای ورود به مسائل سیاسی ندارند، گفت: من هر جای ایران که می‌روم، توقع مردم این است که هاشمی پسر و دخترش را تحویل قانون دهد.

ادامه مطلب...


      
ارسال شده در پنج شنبه 91/5/19 ساعت 6:0 ع نویسنده : ایمان احمدی

عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه مردم هیچ توقعی از هاشمی رفسنجانی برای ورود به مسائل سیاسی ندارند، گفت: من هر جای ایران که می‌روم، توقع مردم این است که هاشمی پسر و دخترش را تحویل قانون دهد.

ادامه مطلب...


      
ارسال شده در پنج شنبه 91/5/19 ساعت 5:2 ع نویسنده : ایمان احمدی

امام علی علیه السلام




      
ارسال شده در پنج شنبه 91/5/19 ساعت 8:6 ص نویسنده : ایمان احمدی

به گفته برژینسکی در اجلاس آتلانتیک، تاریخ به پیچ بزرگی رسیده است که خمینی و خامنه ای تابلوهای راهنمای آن را نصب کرده اند. نتانیاهو را می بینید که جیغ بنفش می کشد و می گوید «در خاورمیانه به هر طرف که نگاه می کنم خمینی و خامنه ای را می بینم که خیمه زده اند» و آلوین تافلر را که با تاسف! و نگرانی نظر حضرت آقا را تایید می کند «این عصر را باید عصر خمینی نامید» و...

ادامه مطلب...


      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا