کنجکاوی ایرانی ام (!) گل کرد و تلاش کردم تا از اصل قضیه سر در بیاورم . یه طرف میز انتظامات رفتم و خیلی صریح پرسیدم که چه مشکلی به وجود آمده ؟ پاسخ ایشان یرایم بسیار جالب بود .
آن مرد گفت که براساس تصمیم شورای فرهنگی دانشگاه آرایش غلیظ برای دختران از ابتدای سال تحصیلی جدید ممنوع است و متخلفان نمی توانند وارد دانشکده شوند ! جالب آنکه بر اساس قوانین این دانشگاه پوشیدن شلوار تنگ و دامن کوتاه و همچنین تی شرت آستین کوتاه هم برای دانشجویان ممنوع است .
به حرفهای مامور انتظامات اکتفا نکردم و با چند نفر از دانشجوها هم راجع به این موضوع حرف زدم . حتی یک نفر از آنها هم گلایه ای از این محدودیت ها نداشت و اصولا سوالی که من پرسیده بودم برایشان عجیب و نا معقول بود . صدالبته مدیران آن دانشگاه تمام وظایفشان …. تاکید می کنم که تمام وظایفشان …. را با نکته سنجی و ظرافت انجام داده بودند . مثلا در مورد کیفیت آموزش و خدمات هم به همان اندازه سخت گیر هستند و یا شاید هم بیشتر .
حالا در کشور ما آنقدر ایراد و مشکل مدیریتی وجود دارد که مردم حتی در برابر ساده ترین قوانین که در بسیاری از کشورهای دیگر هم رعایت می شود واکنش نشان می دهند .
به عبارت دیگر رفتارانفعالی مردم در برابر بسیاری از قوانین اجتماعی و … را باید بر اساس انباشت گلایهمندی از سایر حوزه ها تفسیر کرد و نه مخالفت محض با ذات آن مقررات . حداقل به اعتقاد من بسیاری از مردم این گونه اند .
