سیّد مرتضی آن آیت عظمی (برادر سیّد رضی) که ایشان هم از آیات عظام و بزرگان ما بودند و هر دوی آن سیّدین نیّرین، شاگردان حضرت شیخنا الاعظم، حضرت مفید عزیز(بودند) راجع به وجود مقدّس استاد عظیمالشّأنشان، حضرت شیخنا الاعظم میفرمایند: همه وجود ایشان، از نوک پا تا فرق سر، به عنوان تقوا بود و اصلاً او تقوا بود، «مِن رجله إلی رأسه، فهو التّقوی».
یعنی شیخنا الاعظم، حضرت مفید عزیز تقوای مجسّم بودند. حالا معلوم است چنین کسی که این حال را دارند، همه مسائل در ید قدرت ایشان است و براساس همین است که علمها هم تفهیم میشود و مطالب را میفهمند و همینطور از خودشان چیزی نمیگویند و هر چه که بیان میکنند، مِن ناحیة الحجّه(عج) است.
کما اینکه در مورد اوّلین فتوایی که حضرت شیخنا الاعظم، اوّل مرجع دین، دادند، بیان میشود: زن بارداری از دنیا رفته بود، محضر شیخنا الاعظم آمدند و عرضه داشتند: این بانو، باردار بوده و از دنیا رفته است، آیا باید شکم زن را شکافت و طفل را بیرون آورد و یا به همان حالت او را دفن کنیم؟ فرمودند: او را به همین حالت دفن کنید. آن مرد برگشت، ولی متوجّه شد، سواری از پشت سر میتازد و میآید، وقتی نزدیک او رسید، گفت: ای مرد! شیخ میگوید: شکم آن زن را بشکافید و طفل را بیرون بیاورید، بعد او را دفن کنید؛ این، اهانت به میّت نیست.
مرد روستایی همان کار را کرد و پس از مدتی، ماجرای آن سوار را برای شیخ نقل کردند. شیخ فرمودند: من کسی را نفرستاده بودم. معلوم است آن شخص، نماینده حضرت صاحب(عج) بودهاند، حالا که ما در احکام شرعی اشتباه میکنیم، همان بهتر که دیگر فتوا ندهیم. لذا در خانه خود را بست و بیرون نیامد. امّا از ناحیه مقدّسه حضرت صاحب(عج) توقیعی برای شیخ صادر شد که بر شماست فتوا دادن و بر ماست که نگذاریم شما در خطا واقع شوید.
ارسال شده در سه شنبه 93/1/26 ساعت 3:48 ع نویسنده : ایمان احمدی