حضرت محسن ـ علیه السّلام ـ فرزند سقط شده فاطمه ـ سلام الله علیها ـ است که پیامبر اکرم(ص) او را محسن نامید(1) و به وسیلة ضربات، غلاف شمشیر قنفذ، خلیفه دوم(2) و در اثر ضربات پای وی، سقط شد(3).
هیچ یک از منابع معتبر تاریخی و مقاتل به محل دفن حضرت محسن(ع) اشاره نکرده اند، امّا این که حضرت محسن در پای درب نیم سوختهخانه امیرالمؤمنین(ع) دفن شده، در کتاب جامع النورین چنیننقل شده است: بعد از آن که دومی با لگد بر پهلوی آن بانوی بزرگوار زد، حضرتفاطمه(س) روی زمین افتاد، هر طور بود از جا برخاست حرکتکرد و به خانه آمد و روی زمین افتاد و صدا زد: عمر مرا کشت.
امیر المؤمنین،آن امام مظلوم جلو آمد تا حال او را در آن وضع دید، صدا زد: فضّه، فاطمه(س) را دریاب که درد او را فراگرفته است، فضّه به یاریفاطمه(س) رفت چند لحظه گذشت، به سوی امیرالمؤمنین(ع) آمد، چیزی روی دستگرفته بود، حضرت پرسید: فضّه این چیست؟
پاسخ داد: مولای من، بدن بی جان محسن است. حضرت فرمود؛ من که نمی توانم ازخانه بیرون روم و کسی را هم که ندارم او را به بقیع ببرد و به خاک سپارد،خودت او را در آستانه خانه دفن کن(4)
گرچه منابع تاریخی به این نکته اشاره نکرده اند ولی شاید با دو احتمالبتوان گفت که حضرت محسن در آستانه و پای درب نیم سوخته دفن شده باشد.
احتمال اول: با توجه به محیط خفقان و جَوّ سیاسی حاکم بر آن عصر که حضرت(ع) را در تنگنا قرار داده بودند تا برای تثبیت خلافتابوبکر حتی با زور و آتش زدن خانه فاطمه زهرا(س) از آنحضرت بیعت بگیرند؛ می توان گفت که شرایط آن عصر این اجازه را به حضرت علی(ع) نداد که حضرت محسن را در قبرستان بقیع دفن کنند.
احتمال دوم: این که اگر حضرت محسن را در قبرستان بقیع ـ قبرستان عمومیمدینه ـ دفن می کردند حتماً مقتل و تاریخ نویسان به آن اشاره می کردند، پسعدم اشاره تواریخ به قبر آن حضرت شاید دلیل بر این است که حضرت محسنمخفیانه و در خانه دفن شده است.
پی نوشت ها:
1. شیخ عباس قمی، منتهی الامال، قم، انتشارات هجرت، چاپ پانزدهم، 1382ش، ج1، ص238.
2. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، لبنان، مؤسسة الوفاء، الطبعة الثانیه، 1403ق، ج43، ص170.
3.قزوینی، سیّد محمّد کاظم، فاطمه از ولادت تا شهادت، تهران، نشر آفاق، چاپ ششم، 1381ش، ص372 به نقل از شهرستانی، الملل و النحل، ترجمه مصطفی خالق زاده، ج1، ص81 .
4. ملااسماعیل سبزواری، جامع النورین، تهران، علمیه اسلامیه، بی تا، ص206؛ و علی اصغر یونسیان، ریحانة النبی، چاپ اول، 1381ش، ص196