.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 273
  • بازدید دیروز : 185
  • کل بازدید : 1577866
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 04/2/9    ساعت : 12:10 ع
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
ارسال شده در پنج شنبه 89/7/8 ساعت 7:5 ع نویسنده : ایمان احمدی

بهزاد نبوی نایب رییس مجلس و عضو شاخص سازمان مجاهدین به خبرنگاران اعلام کرد که تمام تدارکات لازم برای تداوم تحصن، پیش‌بینی شده‌است و لوازم خواب و خوراک مهیا گردیده است. خاتمی هم در اظهار نظر ساده انگارانه ای مدعی شد چهره های معروف نباید رد صلاحیت شوند. گویی شهرت از شرایط احراز صلاحیت نمایندگی است

«امروز کشور بیش از هر زمان، نیازمند وحدت و همدلى مسؤولان محترم است و ملت بزرگوار نیز همین انتظار را از مدیران کشور دارند. انتخابات براى مصالح کشور و ملت ما داراى اهمیت حیاتى است و باید سالم، با نشاط و پرشور برگزار گردد. این یکى از وظایف مسؤولان و اداى دِین در برابر ملت فداکار و مجاهدات و خون هاى مطهر شهیدان است و به خاطر آن شایسته است که برخى گلایه‌هاى دستگاه ها از یکدیگر نادیده گرفته شود و همه دست در دست، این گونه وظایف بزرگ را به بهترین و سالم ترین وجه به انجام برسانند.
بار دیگر از شما آقایان محترم و نیز از شوراى محترم نگهبان و دیگر دست‌اندرکاران و مجریان انتخابات تشکر مى‌کنم و امیدوارم دعاى حضرت بقیه اللَّه ارواحنافداه شامل حال ملت ایران و مسؤولان کشور گردد.»
این قسمتی از پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه کروبی و خاتمی، رئیس مجلس و رئیس جمهور وقت، در تاریخ 18/11/82 است. خاتمی و کروبی در این نامه از اقدام شورای نگهبان در رد صلاحیت نمایندگان تندرو و رادیکال مجلس ششم با عنوان «گره ایجاد شده» یاد، و آن را به رهبر معظم انقلاب ارائه می کنند و رهبر معظم انقلاب نسبت به برگزاری به موقع انتخابات مجلس هفتم این گونه واکنش نشان می دهند.

 

 

ماجرا چه بود؟
زمانی که ملت در حال مهیا شدن برای شرکت در هفتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی می شدند، تحصن نمایندگان مجلس ششم جنجالی دوباره آفرید. این اقدام آنها در راستای جلوگیری از رد صلاحیت یاران متخلف خود بود که به دلایل گوناگون توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شده بودند؛ تحصنی که هنوز طیف‌های معتدل‌تر دوم خرداد از آن به عنوان نقطه قطع امید مردم از آنان و پاشنه آشیل دوم خرداد یاد می‌کنند.
با رخ دادن این تحصن و هم صدایی طیفی از نمایندگان مجلس ششم با رادیوهای بیگانه، مردم در حضور هوشیارانه به کسانی که هنوز به انتخابات دور دوم شوراها به دید یک اتفاق نگاه می‌کردند این پیام را دادند که به آرمان‌های نظام وفادار خواهند ماند.
تعطیلی و تحصن مجلس و تلاش برای جلوگیری از انتخابات (یعنی مهم ترین رکن دموکراسی که افراطیون اصلاح طلب در ظاهر داد آن را سر می دادند)، آخرین هنرنمایی مجلس ششم بود که با ایستادگی مردم و نظام به نتیجه دلخواه افراطیون منتهی نشد.

 

 

غوغاسالاری برای ماندن در قدرت؛ شروع ماجرا
با آغاز بررسی صلاحیت کاندیدا های هفتمین دوره انتخابات مجلس توسط هیئت های اجرایی، زمزمه هایی از رد صلاحیت عده ای از اصلاح طلبان مقیم مجلس در میان افواه و رسانه ها پیچید. قبل بررسی صلاحیت ها روزنامه های زنجیره ای، که مترصد ایجاد فضاسازی و ایجاد یک بحران دوباره در کشور بودند، در کنار افراطیون مجلس با استفاده از فرصت پیش آمده شروع به تشویش اذهان در راستای فشار به افکار عمومی و اعضای شورای نگهبان کردند؛ شاید این دسته متوجه شده بودند که اگر اوضاع به صورت طبیعی پیش برود، آنان به دلیل تخلفاتشان توسط دستگاه های نظارتی و از آن مهم تر توسط مردم حذف خواهند شد و لذا لازم بود جنجالی بیافرینند تا شاید بتوانند موج سواری تازه ای نمایند.
ابتدا محمدرضا خاتمی و تاج زاده، دو عضو شاخص حزب مشارکت، از خود واکنش تندی نشان دادند. در آستانه‌ شروع بررسی صلاحیت‌ کاندیداهای مجلس هفتم توسط هیئت‌های نظارت، محمدرضا خاتمی پیشاپیش شورای نگهبان و هیئت‌های نظارت را به عملکرد غیر‌قانونی و مغایر قانون اساسی متهم ساخت و خواستار برخورد رئیس‌جمهور با این عملکرد گردید(!) و در ادامه نیز بدون ارائه‌ هیچ‌گونه مستندی، هیئت‌های نظارت را متهم به عدم التزام به قانون اساسی نمود: «برخی از اعضای هیئت‌های نظارت، رسماً اعلام می‌کنند که به این قانون (قانون اساسی) ملتزم نیستند» (2/10/82)
و در همین راستا تاجزاده در مصاحبه‌ای، با ادعای اینکه «جنبش اصلاحی آخرین انتخاب ملت ما در چارچوب جمهوری اسلامی است و شکست اصلاحات به معنای شکست جمهوری اسلامی است» گفت: «فضا به‌گونه‌ای نیست که شورای نگهبان جرأت کند که پانصد نفر را رد صلاحیت کند، نه اینکه دلشان نمی‌خواهد یا اگر شرایط عادی بود، این کار را نمی‌کردند، چون می‌دانند اصلاح‌طلبان در این زمینه برنامه‌هایی جدی را اجرا می‌کنند» و در ادامه نیز عملکرد شورای نگهبان را با عملکرد منافقین مقایسه کرد و آن را یکی دانست. (15/10/82)

 


این سخنان تاج زاده یا در چارچوب همان استراتژی ایجاد جنجال برای تحت فشار گذاشتن نهادهای ناظر بیان می شد و یا آنکه این عضو رأس هرم اصلاحات هنوز گمان می کرد مردم پشتیبان صد در صد آنان هستند.
گذشته از او، محسن نریمان نماینده مجلس نیز که از اقدام قانونی شورای نگهبان عصبانی بود در صحن علنی از کروبی خواست  تا از شورای نگهبان بخواهد برای حفظ نظام صلاحیت دوطلبان را تأیید کند. (15/10/82)

از همین رو بود که عده ای معتقد بودند این جنجال ها ربطی به رد صلاحیت احتمالی عده ای متخلف ندارد و عده ای از افراد افراطی می خواهند برای آنکه نظام را فاقد پشتوانه مردمی معرفی نمایند، از برگزاری انتخابات (که نمود پشتیبانی مردم از نظام بود) جلوگیری کنند. از همین رو بود که دادستان کل کشور در یک پیش بینی گفت: «دشمنان می خواهند انتخابات را به بن بست بکشانند.»

 

 

زلزله بم و نماد مردم دوستی اصلاح طلبان
اما این ماجرا ها در حالی رخ می داد که در سوی دیگر ایران زلزله ای با بزرگی بیش از 5/6 ریشتر بم را لرزانده بود و در حالیکه این زلزله نزدیک به 30 هزار نفر کشته و هزاران نفر را مجروح کرده بود، روزنامه های رادیکال اصلاح طلب یا تیتر اول خود را به چیز دیگری جز زلزله اختصاص داده بودند و یا این موضوع را به حاشیه برده بودند.
در همین زمان، بهزاد نبوی نیز برای ادامه موج فشار بر دستگاه های ناظر بر انتخابات، دو روز قبل از انتشار اطلاعیه هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات مجلس هفتم تهدید کرد: «عواقب رد صلاحیت ها متوجه نهادهای مسئول است.» (18/2/82، روزنامه ایران)
هر چه زمان به جلو می رفت مدعیان اصلاحات بیشتر مطمئن می شدند که فشارهایشان کارساز نبوده و نتوانسته اند در روند قانونی بررسی صلاحیت ها خدش های کنند لذا تصمیم گرفتند بر فشار خود بیفزایند.
بر همین اساس کروبی نیز تحت تأثیر فضای قرار گرفته و طی اظهار نظری (که از آن هم همان بوی فشار بر نهادهای قانونی به مشام می رسید) اعلام کرد: اکثریت مجلس هفتم را اصلاح طلبان تشکیل خواهند داد.

 

 

پایان رسیدگی به صلاحیت ها و شروع دور جدید جنجال
سرانجام روز 20/10/82 هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات مجلس هفتم اطلاعیه‌ای صادر نمود و ضمن اعلام پایان رسیدگی به صلاحیت کاندیداها در هیئت‌های نظارت استان‌ها، روند بررسی صلاحیت‌ها و نیز نحوه‌ اعتراض کاندیداهایی را که صلاحیت آنها رد شده یا احراز نشده بود، تشریح نمود اما افراطیون این گزارش را تاب نیاوردند و در برابر اعلام نظر هیئت‌های نظارت در مورد صلاحیت کاندیداها، موضع‌گیری تندی اتخاذ کردند. همان طور که جسته و گریخته در سخنان پیشین افراطیون هم مشاهده می شد، آنها برای مواجهه با رد صلاحیت ها هم پیش بینی هایی نموده بودند و این پیش بینی ها امروز به وقوع می پیوست و آن چیزی نبود جز تحصن.
بهزاد نبوی نایب رییس مجلس و عضو شاخص سازمان مجاهدین به خبرنگاران اعلام کرد که تمام تدارکات لازم برای تداوم تحصن، پیش‌بینی شده‌است و لوازم خواب و خوراک مهیا گردیده است. (20/10/82) سناریو کلید خورده و وارد فاز جدیدی شده بود.
خاتمی هم در اظهار نظر ساده انگارانه ای مدعی شد چهره های معروف نباید رد صلاحیت شوند. گویی شهرت از شرایط احراز صلاحیت نمایندگی است!
درحالی که مجلس به فراخور وظایف مهمی که دارد بایستی در جهت حفظ آرامش و بصیرت حرکت کند، اما در جلسه علنی مجلس، سازگار نژاد (نماینده مجلس و مسئول اداره نشست متحصنین) از رئیس مجلس در صحن مجلس خواست تا او اجازه دهد به مدت یک ساعت نمایندگان جلسه را ترک کنند.(تهدید به آبستراکسیون)
این اتفاق رخ داد و دیگر نمایندگان معترض بدون توجه به نظر رئیس مجلس، صحن را ترک نمودند و با این اقدام آنها مجلس از رسمیت خارج  شد.

 

 

آغاز تحصن
بدین شکل، ساعت 4 بعد از ظهر، تحصن در راهروی مجلس آغاز گردید. محمد رضا خاتمی و بهزاد نبوی سخنرانی های آتشینی را ایراد می نمودند که به صورت کاملاً اتفاقی اندکی بعد با پوشش گسترده رسانه های بیگانه نظیر بی بی سی مواجه می شد.
«متحصنین در حال حاضر بحث تحریم انتخابات را در نظر ندارند، اما با تمام  توان در مقابل رد صلاحیت ها خواهند ایستاد. سران جبهه اصلاحات با تأکید بر اینکه وظیفه شورای نگهبان نه احراز صلاحیت، بلکه احراز عدم صلاحیت است، نسبت به اقدام شورای نگهبان اعتراض کردند.» (بی بی سی، 22/10/82)
دیگر متحصنین هم در این زمینه فعال بودند و سعی می نمودند با سخنرانی های ضد امنیتی خود، فضا را برای آنچه فشار از پایین خوانده می شد آماده کنند؛ گرچه به نظر می رسید این بار به دلیل عدم حمایت مردم مجبور شده بودند به فشار از بالا بپردازند!
به هر حال به این شکل، تحصن عده ای از نمایندگان مجلس ششم کلید خورد و زمینه ای شد تا غیر از آشکار شدن نمودی از تئوری حاکمیت دوگانه، نقاب از بسیاری از چهره ها نیز فرو بیفتد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

 

 

سخنان و اعمال ضد امنیتی مسئولان امنیت!
در زمینه ایراد سخنان ضد امنیتی، محسن میردامادی (که دست بر قضا مسئولیت کمیسون امنیت ملی و سیاست خارجی را بر عهده داشت) جلوتر از دیگر نمایندگان متحصن حرکت می کرد. او درحالی که می دانست اقدامش کاملاً زیر نظر رسانه های مغرض است، رد صلاحیت کاندیداها را «کودتای غیر‌نظامی» اعلام کرد و گفت: «من این نوع رد صلاحیت را کودتای غیر‌نظامی و تغییر رژیم به نحوه‌ غیر‌نظامی می‌دانم.» (22/10/82)
از سوی دیگر، همفکران متحصنین در قوه مجریه هم بی کار ننشسته بودند؛ مثلاً شورای تأمین استان تهران در اقدامی تشنج زا و در حالی که هیچ نشانه ای از حمایت جامعه از افراطیون مشاهده نمی شد، شروع به بررسی عوارض رد صلاحیت ها نمود. این درحالی بود که مردم، بعد از سناریوهای گوناگون اصلاح طلب ها تازه داشتند آرامش می یافتند و هیچ میلی برای ورود به بازی های سیاسی افراطیون نداشتند.

 

 

اشتباه محاسباتی برخی اصولگرایان
همزمان با تحصن رادیکال های مجلس ششم اتفاق دیگری هم رخ داد و آن اینکه برخی چهره های اصولگرا، با تصور اینکه هنوز میل مردم به جانب گروه های دوم خردادی است به انتقاد از اقدام شورای نگهبان پرداختند؛ مثلاً محمد رضا باهنر، در 23 دی مدعی شد همه نخ هایی که ریسیده بوده اند را شورای نگهبان پنبه کرده است!

 

 

روشن نگاه داشتن چراغ اصلاحات با سخنان تشنج زا!
اما مهم ترین چیزی که می توانست تنور رو به خاموشی افراطیون اصلاحات را روشن نگاه دارد، ادامه اظهار نظرهای تند و التهاب و آفرین بود که پیروان تندرو مشی اصلاحات در آن تبحری ستودنی داشتند!
در همین روزها و در حالی که سخنگوی هیئت نظارت اعلام کرد برخی مسئولان، اعضای هیئت های اجرایی را تهدید کرده اند، فاطمه راکعی نماینده مشارکتی تهران در مجلس، با انتقاد از عملکرد شورای نگهبان، اعضای آن را به مناظره دعوت کرد. گویی شورای نگهبان یک حزب سیاسی است و می توان وظیفه قانونی او را با مناظره به چالش کشید.
همچنین بورقانی دیگر نماینده تهران رد صلاحیت ها را «بدعت آلود» قلمداد کرد و گفت: «رد صلاحیت بی سابقه نامزد های نمایندگی از سوی هیأت نظارت اقدامی اسفبار و بدعت آلود است که از مدت ها پیش دلسوزان نظام به آن هشدار داده بودند.»
جالب آنکه بورقانی، تا چندی پیش از آن، معاون مطبوعاتی مهاجرانی بود و نقش اساسی را در ایجاد بدعت نشریات زنجیره ای داشت، بدین معنا که با تعطیلی هر نشریه متخلف بلافاصله به آنها مجوز یک روزنامه دیگر می داد، البته احتمالاً این کار را هم به توصیه همان دلسوزان نظام انجام می داد!
مصطفى تاج زاده (تنها عضو همزمان مرکزیت مشارکت و مجاهدین در آن واحد) نیز از جمله عناصرى بود که مرتباً در حلقه متحصنین حضور به می یافت و آنان را دعوت به پافشارى بر مطالبات خود مى کرد. این در حالی بود که او نه نماینده مجلس بود و نه کسی از صلاحیت او سخن گفته بود، ولی در هر حال وی تندتر و پیگیرتر از بقیه به دنبال جوسازی بود.

 


او طى اظهاراتى در جمع نمایندگان متحصن، آنان را پخش کننده «صداى ملت ایران» نامید و در حالی که نمی توانست ذوق زدگی خود از توجه را رسانه های معاند و ضد انقلاب پنهان کند، با تجلیل از متحصنین به خاطر آنچه که «مقاومت در برابر تبدیل جمهوریت به سلطنت» عنوان می کرد، مدعى شد: «بعد از رحلت پیامبر ?? سال طول کشید که خلافت را به سلطنت تبدیل کردند و عده اى اکنون ?? سال بعد از پیروزى انقلاب مى خواهند جمهوریت را به سلطنت تبدیل کنند. شما این فتنه را رسوا کردید، حتى اگر نتوانید آن را شکست دهید. هیچ کس نمى تواند به نام مردم و دین و روحانیت و انقلاب و به نام امام، این مطلب را توجیه کند؛ زیرا نمایندگان رشید ملت در مقابل این فتنه ایستاده اند و امروز جهان، صداى ملت ایران را از زبان شما مى شنود و بازتاب وسیعى پیدا کرده است!»
این اظهارات در حالی عنوان می شد که اعضای دو حزب متبوع وی، مقایسه برخی اعضای آن با افرادی در صدر اسلام را خلاف اخلاق و علم و ... می خوانند.
درست در همین ایام بود که حجاریان، تئوریسین جنجالی مشارکت و عضو قدیمی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، رخ نمایاند و در جمع نمایندگان در 22 دی گفت که تحصن، راهکاری برای مقابله با رد صلاحیت های غیر قانونی است.

به نظر می رسید  این اقدام شاگردان، رضایت استاد را از درسی که سال ها در گوش آنان زمزمه نموده بود برآورده کرده است.

 

تحصن؛ زمینه ساز دخالت بیگانگان
در ادامه تحصن، «آدام ارلی» سخنگوی وزارت خارجه‌ آمریکا هم در اظهاراتی مداخله‌جویانه از دولت خاتمی خواست تا در مقابل شورای نگهبان بایستد: «ما از دولت ایران می‌خواهیم برای پیشروی نتیجه‌ انتخابات مجلس در تاریخ 20 فوریه‌ سال جاری، اقدامات شورای نگهبان را نپذیرد»(??/??/??)
این دخالت آمریکا در امور ایران را در واقع می توان برآورد مستقیم تحصن مجلس و دیگر سیگنال های ارسالی اصلاح طلبان (مبنی بر ضرورت حمایت خارجی ها از اقدامات داخلی آنان) دانست. البته کسان دیگری در دیگر دول غربی هم به همین سبک به مداخله در این امر داخلی مشغول بودند، گرچه نمی شد مخالفت چندانی با این امر در وجنات متحصنین مشاهده کرد




مطلب بعدی : « عبادت خالصانه »       


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا