در انتخابات سال 84 مردم خارج از ساروکار احزاب و ائتلاف ها آنقدر جدی در صحنه وارد میشوند که گزینه دولت وقت(آقای معین) با آنهمه حمایت رسمی و غیر رسمی و پشتیبانی دولتی و غیر دولتی از بین هفت نفر پنجم میشود.
یکم
شاید مهمترین تفاوت اتفاقی که در سال 84 رخ داد با آنچه هشت سال پیش در سال 76 رخ داده بود یعنی تفاوت دو حماسه سوم تیر و دوم خرداد دقیقا همان یک جمله ایست که رهبری در وصف انتخاب آقای احمدی نژاد گفتند. یکی از ویژگی های انتخاب احمدی نژاد این بود که مردم فردی را برگزیدند که خارج از سازوکار احزاب وارد انتخابات شده بود و هیچ حزب و جناحی حتی در مرحله دوم بصورت رسمی از ایشان حمایت نکرده بود. بعبارت بهتر هنر احمدی نژاد این بود که توانست بدنه مردمی انقلاب را برای یک انتخاب فراجناحی بسیج کند. تا مردم بتوانند به فردی که هیچ یک از احزاب و دسته جات سیاسی وی را معرفی نکرده بودند اعتماد کنند.
دوم
علیرضا قزوه در همایش حامیان دکتر جلیلی به روی سن که رفت اولین جملهای که گفت این بود که من تا حالا میتینگ انتخاباتی نرفته ام و اینجا بدون دعوت آمدهام و وظیفه خودم دانستم در این همایش شرکت کنم. یوسفعلی میرشکاک بعنوان فردی که تاکنون اینقدر ریز در مسایل سیاسی ورود نکرده رسما در حمایت از دکتر جلیلی شعر سروده است. در مصاحبه ای که در همایش حامیان جلیلی در شیرودی از ایشان گرفتند و دلیل حضورش در بین مردم را پرسیدندگفت من بعد از سی و چندسال یک نفر ولایتمدار واقعی را پیدا کرده ام که اخلاقمدار واقعی هم هست و …(نقل به مضمون) طیف وسیعی از قوی ترین اساتیدی که در حوزه اقتصاداسلامی و مقاومتی می شناختم با سلایق گوناگون رسما از دکتر جلیلی حمایت کرده اند. از دکتر درخشان و زاهدی وفا گرفته تا زریباف و عادل پیغامی و … آقای میرباقری رییس فرهنگستان علوم اسلامی قم در زمان دعوت از ایشان از جدی ترین ترغیب کنندگان بچههای قم و اکنون از جدی ترین حامیان ایشان است. همینطور میشود لیست بلندبالایی از اساتید اقتصادی و فکری و فرهنگی و سیاسی انقلاب را نام برد که بسیاری شان هیچگاه ورود اینچنینی حتی به سیاست نکرده اند و اکنون رسما برای حمایت از دکتر جلیلی به عرصه ورود کرده اند.
سوم
اگر این امکان بسیج توده مردمی انقلاب همچون سال 84 دوباره فراهم شود اتفاقات عظیمی رخ خواهد داد. در انتخابات سال 84 مردم خارج از ساروکار احزاب و ائتلاف ها آنقدر جدی در صحنه وارد میشوند که گزینه دولت وقت(آقای معین) با آنهمه حمایت رسمی و غیر رسمی و پشتیبانی دولتی و غیر دولتی از بین هفت نفر پنجم میشود. گزینه اصلی جناح راست(آقای لاریجانی) با همه سیل طومارها و بیانیههای احزاب و جناح ها و همایش ها و میتینگهای شهری مختلف از بین هفت نفر به عنوانی بهتر از ششم نائل نمیگردد. این نتیجه آنقدر اتفاق خطرناکی است که همه باندهای قدرت و ثروت و جبههها و جناح های سیاسی خطر تکرار مجدد آن را با همه وجود لمس میکنند. یعنی ممکن است مردم سازوکار متشکل شدن و فارغ از خواست احزاب تصمیم گرفتن را یاد بگیرند و در هر اتخابات نتیجهای را رقم بزنند که گزینهها و لیستهای مطلوب احزاب یا ناچار به بازنگری در ائتلاف ها بشوند و کنار بروند یا بمانند و رقابتهای حساس ته جدولی را برگزار کنند.
چهارم
خیلی از افرادی که تاکنون میشناختم با سلایق گوناگون و مختلف از طیف رهپویان و ایثارگران تا جبهه پایداری و حتی بدنه عدالتخواه انقلاب و یا حامیان دولت متمایل به کاندیداتوری دکتر الهام هم اکنون در خیل حامیان دکتر جلیلی در ستادهای مردمی و رسانهای ایشان مشغول فعالیت هستند. دکتر جلیلی با نحوه ورود به انتخابات که بری از عنوان هرگونه جناح و جبهه سیاسی وارد انتخابات شد و با نگاه اخلاق مدارانه در نقد جریانها و جبههها و بینش روبه جلو و وارد نشدن در حاشیهها به خوبی توانسته است بدنه وسیعی از جریان انقلاب را که تاکنون دچار اختلافات و تشتت و چنددستگیهای متعددی بودند با خود همراه سازد.
این امکان بسیج مجدد توده مردمی انقلاب نکته ای است که شایدپیش از این پایداری و جریاناتی از این قبیل که ادعای جریان سوم شدن در انتخابات را داشتند به دلیل وارد شدن در دعواهای سیاسی و نگاه گذشته گرا از انجام آن عاجز شدند. دکتر جلیلی تا اینجا به خوبی ثابت کرده درایت کافی برای پرچمداری بدنه مردمی انقلاب را دارد و در صورت امتداد هوشمندانه این حرکت می توان امید داشت یکبار دیگر بدنه انقلاب بتواند در انتخابات متشکل بشود تا منتظر نتیجه ائتلافها و توصیههای انتخاباتی نهادها و موسسات نماند و دست به کارهای بزرگ بزند.
از این رو طبیعی است که باید یک روز دکتر جلیلی را گزینه ائتلاف معرفی کرد که قرار است در انتها به نفع یک کاندیدای دیگر کنار بکشد یک روز با صد و هشتاد درجه اختلاف باید ایشان را نماینده چراغ خاموش دولت معرفی کرد تا با موج احمدی نژاد هراسی از آرای ایشان کاست. یکبار ایشان باید در مصاحبهای مورد لطف جناح راستیها قرار بگیرد و یکبار مورد نقد جدی جناح چپ. یکبار دکتر جلیلی باید متهم به نداشتن سابقه اجرایی شود یکبار متهم به نداشتن برنامه وتیم جدی. به نظر این برخوردهایی که در فضای رسانهای از جانب برخی جریانات میشود و احتمالا در برنامههای تلویزیونی و رسانهای آتی با نزدیک شدن به انتخابات شدت خواهد گرفت طبیعی ترین اتفاقاتی است که بخاطر ترس از امکان مجدد بسیج توده مردمی انقلاب برای ایستادن در برابر خواست جناح ها و موسسات و نهادهای خاص بوجود می آید.