الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
همانان که خدا را [در همه احوال] ایستاده و نشسته، و به پهلو آرمیده یاد مىکنند، و در آفرینش آسمانها و زمین مىاندیشند [که:] پروردگارا، اینها را بیهوده نیافریدهاى؛ منزهى تو! پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار
Men who celebrate the praises of Allah, standing, sitting, and lying down on their sides, and contemplate the (wonders of) creation in the heavens and the earth, (With the thought): "Our Lord! not for naught Hast Thou created (all) this! Glory to Thee! Give us salvation from the penalty of the Fire
آل عمران 191
- آمده ام باز ذکری بگیرم پیرمرد ، مگر گره ای باز شود که این روزها هر لحظه ام عجین "فَمَنْ یَکوُنُ اَسْوَءَ حالاً مِنّى" شده ، باز نشسته ام دورتر از همه ، و تو که نشسته ای آن گوشه بالای سر ، ،دل ندارم جلو بیایم شاید ترسم از چشمانت است ، نفوذشان در نفس خطاکارم ، اما مگر خاطره لبخند ات میگذارد؟ پا به پا می شوم ، می بینمت ، باز در این ازدحام ، به خلوت رفته ای ؟ حدیث لبانت چیست که زمزمه ات را گوش اغیار محرم نیست ، شاید "عَطُوفاً إِلَهِی وَ رَبِّی مَنْ لِی غَیْرُکَ" میخوانی.. ، بی تابم ، حرف دارم آرام جان ، خوف ام طاقت رجا برده ، به خودم می پیچ ام از حب دنیا ، رها بخش می خواهم ... پیرمرد کدام وادی را می پیمایی؟ مانده ام در جمع ما سوختگان گناه و معصیت تویی که ندای "فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ" شنیده ای؟ ، از خجلت سر بر سینه می اندازم ، آری شنیده ای که اینگونه سر بر مهر می شوی ، من ، فرزند آدم همچنان مضطرب م ، سرگشته وادی حیرت ، درمانده تبعیدگاه زمین "وَ لاَ یُمْکِنُ الْفِرَارُ مِنْ حُکُومَتِکَ" باید گریزی جست از نفس زشت خطاکار و تو ... " فَفِرُّوا إِلَى اللَّه" می خوانی ؟ چه سجده ای بر خاک است که در عرش بالا می رود ، "وَاللَّهُ یَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلَامِ" ؟ ، میان این هیاهو به معراج رفته ای ؟ می شود کمی مرا هم "کَمْ مِنْ قَبِیحٍ" بیاموزی که هنوز نمی فهمم "اِلى مَنِ الْفِرارُ مِنَ الذُّنوُبِ"... بخوان پیرمرد ، بخوان برایم"اَنَا صاحِبُ الدَّو اهِى الْعُظْمى" ، کمی قرآن بخوان ، شاید آرام شدم
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست؟
ذاریات50 / تکویر 24 / یونس 25 / ابوحمزه / کمیل ... و یک دل تنگ گوهرشاد
* قرار نبود بعد از آیه قرآن(آل عمران) و عکس چیزی بنویسم ، قرار نبود که همان کافی بود ، ببخشید و ببخشد
(در چهارمین سالگرد عروجش صلواتی نثارش کنید ، به امید ظهور منتقم زهرا سلام الله ، امشب شبی که خدا بی حساب می بخشد باید برم نزد حاج آقا جاودان ، باید بروم )