درآمدهای غیرمالیاتی
1. انفال : اسلام مالکیت بخش اعظم ثروتهای طبیعی مانند جنگلها،زمینها، معادن، سواحل دریاها و رودخانهها را در اختیار حکومت اسلامیقرار داده است تا بتواند با درآمد آنها به ادارهی جامعه بپردازد.بنابر این،انفال یکی از مهمترین منابع درآمدی برای کمک به فقرا شمرده میشود.
2. موقوفات : وقف یکی از سنّتهای اسلامی است که ریشه در تاریخاسلام دارد و همراه آن رشد کرده است. پیامبر(ص) و پس وی، ائمّه اطهار (ع)بدین امر اهتمام میورزیدند. مطالعهی اجمالی تاریخ وقف بیانگر این استکه نابودی فقر و محرومیت نخستین انگیزهی وقفکنندگان بوده است. آنچهدر این بخش مورد نظر است، وقفهای عام است که بهطور معمول در اختیاردولت اسلامی قرار دارد. دولت میتواند از این موقوفات در جهت بالا بردنسطح زندگی فقیران بهره گیرد. وقفهای خاص، بهطور معمول در اختیاردولت نیست و سرپرست خاص دارد؛ ولی میتوان مردم را تشویق کرد تا بهوقف روی آورند و دارایی خود را، حتّی در قالب وقف خاص، در اختیارتهیدستان قرار دهند.
سایر درآمدها
علاوهبر درآمدهایی که ذکر شد، در جامعه امکانات بالقوهی دیگریوجود دارد که دولت میتواند با سامان دادن آنها، منابع عظیمی برای مبارزهبا فقر گرد آورد. این منابع عبارت است از:
1. صدقات مستحبّی : مراد از صدقات مستحبی کمکهایی است که مردم،بهسبب حسن نیت خویش، بهصورت پراکنده به متکدّیان و مددجویانمیدهند و بیش از همه گدایان حرفهیی از آن بهره میبرند.
2. کفّارات مالی : در دین اسلام، برای انجام بعضی از کارهای حرام و ترکبرخی از واجبات جریمههای نقدی تعیین شده است. هدف از وضع اینجریمهها، افزون بر تنبیه متخلّف، رسیدگی به فقیران است. این جریمهها،مانند کفّارهی روزه و نذر و قَسم، اکنون بهصورت پراکنده در اختیارتهیدستان قرار میگیرد.
3. نذورات : مسلمانان، بر اساس اعتقادهای دینی خود، برای برآوردهشدن حاجاتشان نذر میکنند و قسمت عمدهی نذرهای آنها مالی است.
4. وصایا : گروهی از مؤمنان هنگام مرگ خود وصیت میکنند بخشی ازداراییشان در موارد خاصی مصرف شود. این وصیتها، در حدّ یکسوّمدارایی باقیمانده از متوفّا، از جانب شرع تنفیذ شده است.
5. قرضالحسنه : سنّت قرضالحسنه یکی از ابزارهای مهمّ و شایسته برایرفع نیازمندیهای فقیران است؛ بهویژه کسانیکه توان انجام دادن کاراقتصادی دارند و میتوانند از این منابع استفاده کنند.
در مجموع چنانکه مشاهده شد، جهت اجرای سیاستهای فقرزدایی درجامعه منابع مالی بالقوه و بالفعل فراوانی وجود دارد که میتوان با برنامهریزیصحیح از آنها بهره گرفت. علاوهبراین،آیات و روایات آشکارا بیان میکندکه برخی از امور غیرمادی چون دعا، ایمان و تقوا سبب افزایش و برکت منابعمیشود. بنابراین، بالابردن روحیهی معنوی مسلمانان و مأنوسساختن آنها باخداوند در جهت زدودن فقر و رسیدن به جامعهی سالم بسیار سودمند است.
سیاستهای درمان فقر
بهطور کلی، این سیاستها در دو محور کلی قابل تبیین است.
1. فراهم آوردن زمینههای اشتغال برای تهیدستانی که توان کار و فعالیتاقتصادی دارند؛
2. تقویت و تثبیت سیستم تأمین اجتماعی برای تحت پوشش قراردادن ازکارافتادگان و... .
در محور اوّل هدف عمدهی برنامههای مبارزه با فقر خوداتکاکردن فقراوتواناساختن آنها بر کسب درآمد است. بدین منظور توجّه به چند نکتهضروری مینماید.
الف ) انجام آموزشهای فرهنگی برای تهیدستان
این آموزشها جهت افزایش روحیهی فعالیت و کار در بین آنها و نیزپاسخ به شبهاتی که سبب تسلیم آنها دربرابر وضعیت موجود میشود، انجاممیگیرد.
ب ) آموزشهای تخصصی وحرفهیی
بدیهی است افراد کم درآمد، بدون داشتن تخصّصهای لازم، تواناییانجام دادن فعالیت اقتصادیندارند. بنابراین، آموزش این افراد، در زمینه هایمختلف و متناسب با استعداد آنها، ضروری است.
ج ) ایجاد مراکز اشتغال
دولت به چند طریق میتواند برای تهیدستانی که قدرت کار دارند وآموزشهای لازم را نیز فراگرفتهاند، فرصت اشتغال پدید آورد. این راههاعبارت است از:
1ـ تأسیس کارخانهها، کارگاهها و مراکز تجاری و ... .
بیشتر منابع مالی که از آنها نام بردیم، میتوانند در این راه مورد استفادهقرار گیرند.
2ـ دادن سرمایه، بهشکل قرضالحسنه، به نیازمندان برای ایجادکارگاههای تولیدی کوچک
این کار میتواند از طریق تعاونیها نیز انجام پذیرد. بخشی از سرمایهیاین واحدها از منابع قرضالحسنه مردمی تأمین میشود.
3ـ بهرهگیری مستقیم از انفال
دولت میتواند بخشی از منابع انفال مانند معادن، زمینهای کشاورزی وامتیاز صید ماهی را بهشکل مشارکت یا واگذاری در اختیار تعاونیهایمتشکّل از نیازمندان قرار دهد.
بهطور طبیعی طرحهای این راه و نیز راه قبل در مراحل ابتدایی به حمایتدولت نیاز دارد.
در محور دوّم، یعنی تقویت و تثبیت سیستم تأمین اجتماعی، هدف تأمینزندگی بیسرپرستان و کسانی است که به دلایل مختلف برای مدتی کوتاه یاهمیشه قدرت کار کردن ندارند.
در قسمت جذب منابع مالی، چنانکه اشاره شد، دولت در بخشی از آنهابهطور مستقیم دخالت میکند و در بخشی دیگر، با تشویق انسانهای نیکوکارنقش همآهنگکننده را به عهده میگیرد. دراین جا، توجه به چند مسئله مهماست:
الف) همآهنگی میان مراکز کمکرسانی مانند کمیتهی امداد،صندوق های خیریه و بهزیستی؛
ب) تشویق عموم مردم به احیای سنّتهای اسلامی چون صدقات،موقوفات، نذورات و هدایت این درآمدهابه مسیرهای پیشبینی شده؛
ج) تصحیح سیستم مالیاتی و تقویت آن در راستای عدالت اجتماعی.
در توزیع امکانات میان از کارافتادگان و بیسرپرستان، به منظور کاهشهزینههای اجرایی، دولت باید همآهنگکنندهی نهادهای مردمی باشد.کمکها نیز، مانند آنچه در بخش پیشگیری از فقر گفتیم، متناسب با موقعیتاقتصادی جامعه بهصورت نقدی و غیرنقدی صورت میگیرد