در غوغایی که دور امام حسین علیه السلام درکربلا ایجاد شده بود، ناگهان یکی از لشکریان یزید به نام "ابجر بن کعب" شمشیر خود را به قصد ضربه زدن به آن حضرت فرود آورد. عبدالله دست خود را سپر کرد تا شمشیر به امام اصابت نکند. شمشیر، بُـرّان و ضربه، سنگین بود و دست نوباوهی پیامبر را از بدن جدا کرد؛ آنگونه که فقط به پوستی آویخته شد. عبدالله یتیم از شدت درد نالهای برآورد و پدرش را صدا کرد.
امام حسین علیه السلام او را در بر گرفت و به سینه چسباند و فرمود:" ای فرزند برادرم! بر آنچه به تو رسیده صبر کن و آن را به حساب خیر بگذار؛ چرا که خداوندا تو را به پدران صالحت ملحق خواهد کرد."
امام حسین علیه السلام هنگام شهادت عبد الله بن حسن دست خود را به آسمان بلند کرد و فرمود: "پروردگارا! قطرات باران را از اینها دریغ بدار و برکات زمینت را از اینها باز دار؛ پروردگارا! پس اگر تا هنگام (مرگ) آنها را مهلت داده و بهرهمند میسازی، بین آنها تفرقه بینداز و هر کدام را به راهی جداگانه بدار؛ و سردمداران را هرگز از اینها راضی مدار؛ چرا که اینها ما را دعوت کردند تا که یاریمان کنند، سپس بر ما دشمنی کردند و ما را کشتند"./« الارشاد،ج 2، ص110»
ارسال شده در سه شنبه 91/8/30 ساعت 8:40 ص نویسنده : ایمان احمدی