.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 2740
  • بازدید دیروز : 45
  • کل بازدید : 1536090
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 103/9/22    ساعت : 11:47 ع
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
ارسال شده در سه شنبه 91/8/23 ساعت 1:19 ع نویسنده : ایمان احمدی

هنگامی که لشکر یزید در سال 63 هجری وارد مدینه می‌شوند، نه تنها حرمت شهر پیامبر(ص) را حفظ نمی‌کنند، بلکه جان و ناموس این شهر، سه روز بر لشکریان حلال می‌شود.در 28 ذی‌الحجه سال 63 هجری قمری در شهر مدینه انقلابی علیه دستگاه ظالم یزید به وقوع پیوست، زیرا این انقلاب در راستای عکس العمل به شهادت امام حسین(ع) بود، این واقعه را به دلیل آن که در ریگزارى در اطراف مدینه به نام «حّره» واقع شد و پایگاه لشکر یزید نیز در آن جا بود، آن را در تاریخ به نام «واقعه حرّه» ثبت کرده‌اند.

 
علت اصلی آغاز انقلاب مدینه، سفر هیئت نمایندگی اهل مدینه به شام بود، هیئتی مرکب از عبدالله بن حنظله انصاری معروف به «غسیل الملائکة»، عبدالله بن ابی عمرو بن حفص بن مغیره مخزومی، منذر بن زبیر و عده‏ای دیگر از رجال و اشراف مدینه به نمایندگی از طرف اهل مدینه نزد یزید رفتند.

 
یزید به آن‌ها بسیار احترام کرد و به هر کدام هدایا و خلعت‌های گرانبها بخشید، تا از این طریق آنها را تطمیع کند تا اینکه رضایت مردم را پس از قتل امام حسین(ع) جلب کند، وقتی این عده به مدینه رسیدند، در اجتماعی از اهل مدینه به پا خاسته شروع به انتقاد از یزید کردند و چنین گفتند: «ما از نزد شخصی می‌آییم که دین ندارد، شرابخوار است و همیشه سرگرم ساز و آواز است، خنیاگران و زنان خوش آواز در مجلس او دلربایی می ‏کنند، یزید سگ بازی می‌‏کند و با مشتی دزد و خرابکار به شب‏ نشینی می‌پردازد، ما شما را گواه می‌‏گیریم که از این تاریخ او را از خلافت برکنار کردیم».

 
به این ترتیب اهل مدینه بر ضد حکومت اموی قیام کردند و فرماندار یزید به نام عثمان بن محمد بن ابی‌سفیان و همچنین عناصر کاخ نشین اموی را که در منزل بزرگشان «مروان حکم» جمع شده بودند را از شهر اخراج کردند و با آن‌که مجموع انقلابیون فقط هزار نفر بود، هیچ گونه تطمیع و تهدیدی نتوانست آنها را منصرف سازد.

 
در ادامه به شرح ماجرای واقعه حره از کتاب «پیامدهای عاشورا» می‌پردازیم:

 
به محض رسیدن خبر شورش مردم مدینه به مرکز، یزید یکى از خطرناک‌ترین و پست‌ترین ‌فرماندهانش به نام «مسلم بن عقبه» را که بعداً به دلیل خون‌ریزى و جنایات‌زیادش به «مجرم بن عقبه» شهرت یافت، با لشکرى جرّار به استعداد 5 ‌هزار نفر براى سرکوبى مردم مدینه گسیل داشت، نیروهاى یزید به نزدیکى ‌مدینه رسیدند و در بیابانى به نام «حَرَّه» اردو زدند.

 
مردم مدینه به رهبرى عبدالله بن حنظله و عبدالله بن مطیع، به دفاع پرداختند، امّا در مقابل یورش ددمنشانه لشکر یزید شکست خوردند و دشمن وارد شهر شد، واقعه حرّه در کثرت خون‌ریزى عظیم بود؛ حمّام خون راه انداختند و مردم زیادى به شکل فجیعى قتل عام شدند و تعداد کثیرى از بنى‌هاشم، مهاجر و انصار و سایر مردم مظلومانه به دست عمّال‌یزید به شهادت رسیدند.

 
آمادگى مردم مدینه براى رویارویى با سپاه جرّار و سازمان یافته دشمن کافى نبود، از این رو آرزوى پیروزى و آزادى از حکومت امویان با شکست در جنگ حرّه و هتک حرمت آنان با تلفات و خسارات سنگین و جبران‌ناپذیر خاتمه یافت.

 
ابن اثیر مى‌نویسد: نخستین واقعه که در حرّه(مدینه) رخ داد، خلع یزید بود که چون سال‌ مزبور (سال 63) رسید، اهالى مدینه عثمان بن محمد بن ابى‌سفیان‌ را که فرماندار یزید بود، از مدینه بیرون کردند و بنى‌امیّه را که در مدینه ‌ساکن بودند، محاصره کردند و با عبداللّ?ه بن حنظله بیعت کردند.

 
هنگامی که لشکر یزید به سرکردگی «مسلم بن عقبه» عازم حجاز شد و یزید به مسلم توصیه کرد: اگر از بین رفتى، حصین بن نمیر جانشین تو خواهد بود و به او تأکید کرد که چون به مدینه ‌رسیدى، سه بار مردم را دعوت به تسلیم کن، اگر تسلیم نشدند، سه روز آنان را قتل عام کن و ناموس و اموال آنان بر تو و لشکریانت حلال است.

 
مورّخان نوشته‌اند: لشکر یزید، وارد حرم پیامبر(ص) شد و بیش از چهار هزار نفر از مردم را قتل عام کرد، یزید به مسلم بن عقبه، فرمانده نیروهایش، دستور داده بود پس از پیروزى، سه روز مدینه را بر سربازانش‌ حلال کند و آنان نیز چنین کردند.

 
در تاریخ ابن کثیر، چنین آمده است: هر که در هر چیزى از مسلم بن عقبه ‌شفاعت یا خواهش کرده بود، او همان مورد شفاعت یا خواسته را از میان بر مى‌داشت و به عکس عمل مى‌کرد. زنى از خویشان او درباره فرزند خود که اسیر شده بود، شفاعت کرد، گفت: سر فرزندش را به او بدهید و اضافه کرد: تو راضى نشدى که او اسیر باشد، خواستى او را کشته ببینى؟

 
*آماری عجیب از جنایت لشکریان یزید در مدینه

 
جنایت وحشیانه لشکریان یزید در واقعه حرّه که مؤرخان در کتب تاریخی نقل کرده‌اند، در ادامه می‌آید:

 
1- کشتار هزاران نفر از مردم مدینه

 
مورّخان از جمله «ابن قتیبه دینورى» آمار کشته‌شدگان را بیش از 10 هزار نفر اعلام کرده‌اند که از این تعداد 80 تن از اصحاب پیامبر و 700 نفر از مهاجرین و انصار و 10 هزار نفر از تابعان و موالى بوده‌اند. (الامامة والسیاسة، جلد 1، صفحه 216)

 
2- قتل اصحاب رسول خدا(ص)

 
مسعودى مى‌نویسد: از خاندان ابوطالب دو نفر و از بنى‌هاشم بیش از 90 و از قریش به همان تعداد و 4 هزار نفر از مردم دیگر کشته شدند. (مروج الذهب، جلد 3، صفحه 85).

 
3- مخفى شدن بزرگان اصحاب

 
ابن کثیر نوشته است: گروهى از بزرگان صحابه مانند جابر بن عبدالله و أبوسعید خدرى براى حفظ جانشان به کوه پناه برده و أبوسعید در غارى مخفى شد. (البدایة والنهایة، جلد 8، صفحه 241).

 
4-کشتار حاملان قرآن

 
از مالک بن انس نقل شده است که گفت: در واقعه حرّه هفتصد نفر از قاریان و حافظان قرآن که سه نفر آنان از اصحاب بودند، کشته شدند. (المعرفة والتاریخ، جلد 3، صفحه 325).

 
5- آزادى سربازان براى استفاده از زنان

 
به نقل از ابن کثیر و مورّخان دیگر آمده است که؛ سپس مسلم بن عقبه همان‌گونه که یزید فرمان داده بود، سربازانش را سه روز در شهر مدینه آزاد گذاشت تا به کشتار و غارت و اعمال زشت و شهوترانى بپردازند. (البدایة والنهایة، جلد 8، صفحه241).

 
6- هزار زن باردار از راه غیر مشروع

 
نتیجه این آزادى تجاوز به حریم دختران و زنان مسلمان و هتک عفّت آنان بود که بنا بر نقل مدائنى، هزار زن پس از واقعه حرّه فرزندان نامشروع به دنیا آوردند، هزار زن از أهالی شهر مدینه بعد از واقعة حرّه بدون این که شوهر داشته باشند وضع حمل کردند. (البدایة والنهایة، جلد 8، صفحه 241).

 
یاقوت حموى مى‌گوید: سربازان یزید وارد مدینه شدند و اموال را غارت کردند و فرزندانشان را اسیر کردند و زنان براى آنان آزاد شد که در این جسارت هشتصد زن باردار شده و فرزندان نامشروع به دنیا آوردند که به آنان فرزندان حَرّه مى‌گفتند. (معجم البلدان، جلد 2، صفحه 249).

 
7- پیمان بردگى مردم مدینه

 
مسعودى مى‌نویسد: مسلم بن عقبه سه روز شهر مدینه را غارت کرد و با بازماندگان از مردم بیعت کرد تا بنده و برده یزید باشند، یعنى نه تنها خود او برده مى‌شد، بلکه پدر و مادرش نیز برده مى‌شدند، فقط دو نفر از این بیعت استثنا شدند یکى امام سجّاد(ع) و دیگرى على بن عبد اللّه بن عباس. (التنبیه والإشراف، مسعودی، صفحه 262).



مطلب بعدی : « عبادت خالصانه »       


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا