ارسال شده در پنج شنبه 91/8/18 ساعت 4:19 ع نویسنده : ایمان احمدی
بچه بودیم ار آسمان باران می آمد
بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید
بچه بودیم همه رو 10 تا دوست داشتیم
بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی
بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید
بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن
بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه
بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه
بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم
بزرگ شدیم تو خلوت
بزرگ شدیم تو خلوت
بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست
بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه
بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه
بچه بودیم همه رو 10 تا دوست داشتیم
بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی
بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داریم
بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن
بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که
اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه
بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که
اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه
کاش هنوزم همه رو
به اندازه همون بچگی 10 تا دوست داشتیم
به اندازه همون بچگی 10 تا دوست داشتیم
بچه که بودیم اگه با کسی دعوا میکردیم
یک ساعت بعد از یادمون میرفت
بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون
مونده و آشتی نمی کنیم
مطلب بعدی :
« عبادت خالصانه »
پیامهای عمومی ارسال شده