.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 135
  • بازدید دیروز : 2748
  • کل بازدید : 1536233
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 103/9/23    ساعت : 12:15 ص
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
ارسال شده در چهارشنبه 91/8/17 ساعت 1:57 ع نویسنده : ایمان احمدی

و را مرد خاکستری اصلاحات می نامند؛‌ شاید تنها کسی که به او خیلی نزدیک است، سید محمد خاتمی باشد. نامش کمتر در رسانه ها شنیده می شود اما تئوری هایش همواره سر زبان هاست؛

حجت الاسلام سید محمد موسوی خوئینی ها در سال 1320 در قزوین متولد شد و از سال 1344 همزمان با تبعید امام راحل به نجف اشرف فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد.

از موسوی خوئینی ها به عنوان یکی از چهره های شاخص جریان چپ یاد می شود که فعالیت خود را پیش از پیرزی انقلاب اسلامی آغاز کرده است؛ وی از شاگردان آیت الله حسینعلی منتظری و آیت الله جعفر سبحانی است.

خوئینی‌ها رهبری دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در جریان تسخیر سفارت آمریکا در سال 58 را برعهده داشت. او پیش از اقدام دانشجویان برای حمله به سفارت آمریکا در تهران، طی سخنانی به آنها اطمینان داد که امام(ره) با این اقدام مخالف نیست، البته بعدها برخی چهره های اصلی تسخیرکننده سفارت اعلام کردند که خوئینی ها هیچگونه هماهنگی ای با امام برای حمله به سفارت انجام نداده بود.

موسوی خوئینی ها پس ازتسخیر سفارت آمریکا در یک مصاحبه در پاسخ به این سوال که چرا پیش از تسخیرسفارت آمریکا، امام را در جریان موضوع قرار نداده است، می گوید، «ما احتمال می دادیم که رهبری با این کارمخالفت بکنند.»سال 58، تسخیر سفارت آمریکا در تهران

وی پس از انقلاب اسلامی پست‌های مهمی همچون نایب رئیسی دوره اول مجلس، عضویت در شورای سرپرستی صدا و سیما (1359)، دادستانی کل کشور، ریاست سازمان حج ایران، نمایندگی دوره اول مجلس خبرگان رهبری، نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی وعضویت درشورای بازنگری قانون اساسی را برعهده داشت.

موسوی خوئینی ها درسال 1369 درحالی ‌که دو سال بیشتر از وقوع انقلاب اسلامی به رهبری امام راحل نگذشته بود و در حالی که وی نماینده دوره اول مجلس خبرگان رهبری بود به همراه تعداد زیادی از دیگر دوستانش برای نمایندگی در دوره دوم مجلس خبرگان رهبری ثبت نام می کند، اما ردصلاحیت می شود.

در جریان اصلاح طلب، موسوی خوئینی ها را به عنوان مرد خاکستری اصلاحات می شناسند. وی پس از رحلت امام با انتشار روزنامه توقیف ‌شده سلام (1370 تا 1378) که به شدت از سیاست‌های دولت هاشمی انتقاد می‌کرد، نقش مهمی در پیروزی سید محمدخاتمی در انتخابات سال 1376 ایفا کرد.


موسوی خوئینی‌‌ها از اصلی ترین لیدرهای تسخیر سفارت است

یکی از بخش های مهم زندگی خوئینی ها سال های 69 تا 72 است که در این سال ها وی ازسوی آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران، عهده دار ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری می شود؛ در آن سال ها که طیف چپ عموما ازکارهای سیاسی کنار مانده اند، توسط موسوی خوئینی ها دراین مرکز جمع می شوند.

یکی از اهداف این مرکز در دوران خوئینی ها تجمیع نیروهای سابق و تربیت نیروهای جدید عنوان می شود و در این راستا معاونت سیاسی مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری (در دولت هاشمی) توسط «سعیدحجاریان»، معاونت اجتماعی توسط «عباس عبدی» و معاونت اندیشه توسط «محسن کدیور» راه اندازی می شود و افرادی مانند «هاشم آقاجری، علیرضا علوی تبار، عمادافروغ، مجید محمدی، مصطفی تاج‌زاده، بهزاد نبوی، سازگارا، امین‌زاده و آرمین» فعالیت خود را در این معاونت ها آغاز می کنند.

یکی از مهمترین موضوعاتی که در این مرکز روی آن تاکید می شود، پروژه «توسعه سیاسی» است؛ مرکز و معاونت های آن پس از بررسی هایی نتیجه گرفتند که توسعه سیاسی در ایران در مرحله اول نیازمند ایجاد برخی تغییرات در ساختار سیاسی کشور است و درمرحله بعد باید فرهنگ سیاسی ایران متناسب با فرهنگ یک جامعه توسعه یافته تغییر کند.

مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری دولت هاشمی که موسوی خوئینی ها ریاست آن را برعهده داشت، درجهت کادر سازی بیش از 500 نفر از نیروهای همسوی خود را با «بورس دولتی» به خارج از کشور اعزام می کند که غالب این نیروها بعدها در رسانه ها و مطبوعات اصلاح طلب و پست های اجرایی دولت اصلاحات مشغول به کار می شوند.

عبدی معاون اجتماعی مرکز تحت مدیریت خوئینی‌ها بود

شاید یکی از مهمترین بخش های فعالیت سیاسی خوئینی ها فعالیت وی در روزنامه سلام باشد، روزنامه ای که انتقادات شدید همفکران خوئینی‌ها را نسبت به سیاست‌های دولت هاشمی منعکس می‌کرد و بعدها با نقش آفرینی گسترده توانست محمد خاتمی را بر کرسی ریاست جمهوری بنشاند.

روزنامه سلام درسال 1378 توقیف شد و خوئینی‌ها در دادگاه ویژه روحانیت به جرم انتشار اسناد محرمانه کشور به محاکمه کشیده شد. توقیف این روزنامه اعتراض برخی از افرادی که خود را دانشجو معرفی می کردند، در پی داشت و این اعتراض آغازگر پروژه حمله به کوی دانشگاه تهران و حوادث روزهای پس از آن شد.

در جریان حوادث کوی دانشگاه که برخی آن را یک کودتای آشکار علیه جمهوری اسلامی می دانند؛ احمد باطبی، علی افشاری و اکبر عطری و جمع دیگری از همقطاران آنها که بعدها به آمریکا رفته و حتی با «جورج بوش» هم دیدار کردند، میدان داری و صحنه گردانی آشوب خیابانی در تهران و آتش زدن اتوبوس ها و حمله به دختران چادری را عهده دار بودند.

احمد باطبی در دیدار با جرج بوش

حالا با گذشت نزدیک به 20 سال از وقوع انقلاب اسلامی، موسوی خوئینی ها به مردی تبدیل شده که افکار وی همچنان ناشناس و در پس پرده است؛ حتی برخی ها او را به داشتن دیدگاه‌های کمونیستی و ارتباط با سرویس جاسوسی شوروی سابق متهم می کنند.

برخی سیاسیون در رابطه با وی می گویند که خوئینی ها در دانشگاه «پاتریس لومومبای مسکو» تحصیل و از این دانشگاه لیسانس گرفته است اما خود وی در این باره می گوید، «در سال‌های اخیر کتابی به نام شنود اشباح منتشر شد که در ارتباط با من یادداشت‌هایی را ازمجلات خارجی جمع‌آوری کرده ‌بود و مرا این ‌طور معرفی کرد که یک عنصر وابسته به شوروی هستم، تحصیلاتم نیز در دانشگاه پاتریس لومومبا درمسکو بوده ‌است. این کتاب این‌طورمی‌خواهد القا کند که چون من از نزدیکان امام بودم، خواسته‌های شوروی را به امام القا می‌کردم، بنابراین آن حرکت‌های تند ضد آمریکایی امام القائات و زمینه‌سازی‌های شوروی بوده ‌است که مهمترین عنصرش من بودم. البته من در مقام تخطئه این نگاه واین کتاب نیستم. هرکسی آزاد است هرطورکه می‌خواهد فکرکند. این نگاه و این طرز تفکر آن زمان نمی‌توانست باور کند که یک حرکت ضد آمریکایی کاملا مستقل و خودجوش صورت گرفته که بی ‌ارتباط با شوروی است.»

موسوی خوئینی ها که حالا دیگر همه او را به نام مرد خاکستری اصلاحات می شناسند، در سال 1384 و پس از استعفای مهدی کروبی از دبیرکلی مجمع روحانیون مبارز، به عنوان دبیر مجمع برگزیده شد. مجمع روحانیون تشکلی است که در ایام انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم رسماً از میر حسین موسوی حمایت و از محتشمی پور به عنوان رئیس کمیته صیانت از آرا نیز حمایت جدی می کند، کمیته ای که شورای نگهبان آن را همان زمان غیرقانونی اعلام کرد.

حوادث سال 88 که از آن به عنوان فتنه یاد می شود، هنوز واقع نشده بود که محمد موسوی خوئینی ها، طی بیانیه ای رسمی طرح تظاهرات های خیابانی را کلید می زند. وی در این بیانیه ضمن ایجاد شبهه تقلب در انتخابات، از همگان خواسته بود تا برای صیانت از آرای مردم از تمام توان خود استفاده کنند.

خوئینی‌ها از چهره‌های نزدیک به موسوی و کروبی بود

پس از اعلام نتایج انتخابات هم وی موضع تندی در قبال جمهوری اسلامی اتخاذ کرده و رسماً خواستار «ابطال انتخابات» و «برگزاری رفراندوم» در مورد مشروعیت دولت شد؛ کارشناسان معتقدند که شاید وی اولین فردی بود که موضوع ابطال انتخابات را مطرح کرد، موضوعی که چند روز بعد به موضوع داغ رسانه های اپوزیسیون جمهوری اسلامی تبدیل شد.

موسوی خوئینی ها یکی از گردانندگان اصلی مجمع روحانیون مبارز است و در اداره آن نقش محوری دارد؛ مجمع روحانیون مبارز نیز رسماً انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم را “مهندسی شده” خوانده و خواستار ابطال آن شده بود.

در روزهای آغازین حوداث پس از انتخابات، مجمع روحانیون با محوریت خوئینی ها و خاتمی اطلاعیه می دهد که این مجمع برای روزشنبه 30 خرداد 88 درخواست برگزاری راهپیمایی کرده است، بیانیه ای که لحظاتی پیش از آغاز این تجمع بدون مجوز، با صدور یک بیانیه جدید لغو می شود.

اما این بیانیه در آن ساعات تاثیر قابل ملاحظه ای نداشت و باز هم عده ای به استناد دعوت مجمع روحانیون به خیابان ها می آیند و در فضای ملتهب آن روزهای تهران بود که اماکن خصوصی و عمومی تهران دچار خسارت‌های میلیاردی شد و «مسجدلولاگر» در نزدیکی خیابان آزادی نیز در آتش سوخت و عده ای از شهروندان تهرانی هم توسط عناصر ناشناس مسلحی که در میان معترضان مخفی شده بودند، به ضرب گلوله کشته و ده ها تن نیز زخمی می شوند.

یک روز پس از برگزاری این تجمع غیرقانونی که دعوت کننده آن مجمع روحانیون بود، ناگهان خبری در تمام رسانه های دنیا به خبر نخست تبدیل می شود؛ «دختری به نام ندا آقا سلطان در تهران کشته شد.»

سناریوی قتل مشکوک ندا آقاسلطان درست در روزی اتفاق می افتد که دعوت به تجمع از سوی مجمع روحانیون تحت مدیریت خاتمی و خوئینی ها صورت گرفته بود.

مدتی بعد و در شهریور ماه سال 88 یعنی زمانی که تحولات داخلی ایران به اوج خود رسیده بود، سردار عزیز جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران طی سخنانی می گوید، «موسوی خوئینی ها در بهمن 87 گفته است که ما باید بیاییم و توان خود را بگذاریم و به هر قیمتی رهبری را از تخت پایین بکشیم، او باید بفهمد این مملکت اینطورنیست که ایشان هرطورکه خواستند این نظام را به هر سمتی بکشند، خاتمی و یارانش هم بالاخره کلی تجربه دارند.»

سردار جعفری آن زمان خاطرنشان کرده بود که، ” محمد علی ابطحی در اعترافاتش گفته است که «خاتمی، فاتح و مهدی هاشمی» می گفتند برنده شدند رای ن انتخابات خیلی با انتخاب های دیگر فرق دارد، در این وسط جریان اصولگرا و رهبر دیگر نمیتوانند سرشان را بلند کنند و این به معنای یکسره کردن کار است. “

فرمانده کل سپاه صراحتاً اعلام کرد که «خاتمی در بهمن 87 گفته است که اگر در این انتخابات احمدی نژاد سقوط کند، عملا رهبری حذف می شود و اگر اصلاحات به هر شکل و قیمتی دوباره بر حوزه سیاست و اجرایی کشور بازگردد، دیگر رهبری اقتداری در جامعه نخواهد داشت و سقوط اصولگرایی به معنای پایان اقتدار رهبری تلقی می شود و با شکست اصولگرایان باید قدرت رهبری را مهار کنیم.»

حمید رضا ترقی عضوارشد حزب مؤتلفه اسلامی نیز عملکرد پر از حاشیه موسوی خوئینی‌ها را تحلیل می کند و در این باره می گوید که خوئینی ها طی سه دهه گذشته همیشه در قامت یک عنصر پشت پرده درصدد ایجاد «کودتا» و یا «آشوب» در ایران بوده است. ترقی ترور شهید مرتضی مطهری را نیزبه خوئینی ها نسبت داده است.


سید محمد خاتمی و سید محمد موسوی خوئینی ها

موسوی خوئینی ها هم اکنون به یک چهره مخفی در میان اصلاح طلبان تبدیل شده است، چهره ای که در روزهای اخیر فعالیت های دوباره خود را برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را آغاز کرده است.

پس ازاینکه گمانه زنی ها در مورد کاندیداتوری “عارف” معاون اول خاتمی در انتخابات شدت گرفت، برخی رسانه ها از موضع تند خوئینی ها در این باره خبر دادند و نوشتند که خوئینی ها فقط خاتمی را به عنوان گزینه اصلی انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، دارای صلاحیت لازم می داند.

اینک باید منتظر ماند و دید که خوئینی ها و نزدیکان وی برای انتخابات ریاست جمهوری سال 92 در ایران چه برنامه ای دارند، برنامه ای که این روزها زمزمه هایی از آغاز طراحی آن از سوی سید محمد موسوی خوئینی ها و تیمش به گوش می رسد.




مطلب بعدی : « عبادت خالصانه »       


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا