عشق و محبت از داشته های فطری انسان است که اگر بی جا مصرف و یا به شکل نادرست از آن استفاده شود آثار مخربی خواهد داشت که دوستی های خیابانی و پیامدهای ناگوار آن، نمونه هایی از مصرف بی جای این داده الهی است
همین سرنوشت برای بغض و نفرت نیز رقم خورده است. بر خلاف تصور بدی که از بغض و نفرت وجود دارد این نیز مانند محبت ، یک داده الهی است که اگر بجا مصرف شود ؛ نه تنها زشت و پلید نیست ؛ بلکه بسیار خوب و پسندیده خواهد بود.
اینکه نسبت به چه کسی یا چه چیزی مهر بورزیم و از چه کسی و چه چیزی نفرت داشته باشیم سؤال مهمی است که پاسخ های متعددی هم به آن داده شده است.
برخی راه اباحه گری را پیش گرفته و معیار را «خواست دل» قرار داده اند و می گویند هر چه را دلت خواست دوست بدار و از هرچه دلت خواست نفرت داشته باش. برخی هم ، اصول و قواعد حزبی یا مکتبی خود را معیار این حب و بغض معرفی می کنند.
ما خداباوران و معتقدان به اسلام ناب بر این باوریم که تنها ، کسی می تواند برای این قوای درون ، برنامه دهد و نقشه راهبردی ترسیم کند که خود آن را خلق کرده است و آن کسی نیست جز خداوند بی همتا. برنامه ای که او در اختیار بشر قرار داده همان دین است که امروز به نام اسلام در دسترس همگان وجود دارد.
اسلام برای اینکه این نیروی درون را به درستی هدایت کند و نگذارد به بیراهه رفته و چون سیلابی موجب تخریب ارزش های انسانی شود ، قانونی را بیان کرده است که بر اساس آن ، محور اصلی حب و بغض ترسیم می شود.
بر اساس این قانون، کسی که پیرو اسلام است و خواهان رسیدن به کمالات انسانیست نمى تواند هر کسی را دوست بدارد و یا از او نفرت داشته باشد.
روزى رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله ) به یاران خود فرمود : « أَیُّ عُرَى الْإِیمَانِ أَوْثَق؟» ؛ کدام یک از دستگیره هاى ایمان محکمتر است؟ عرض کردند : خدا و رسولش بهتر مى دانند .
بعضى از آنها گفتند نماز و بعضى زکات و بعضى روزه و بعضى حج و عمره و بعضى جهاد . حضرت فرمود : آنچه را که گفتید همه آنها مهم و داراى فضیلت است ؛ ولى آنها محکمترین دستگیره ایمان نیستند ؛ بلکه محکمترین دستگیره ایمان ؛
الْحُبُّ فِی اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِی اللَّهِ وَ تَوَالِی أَوْلِیَاءِ اللَّهِ وَ التَّبَرِّی مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ.
دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى اوست و نیز دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان خدا.(1)
بر اساس این قانون الهی، حب و بغضی پسندیده است که در جهت خدا باشد و این نمی شود مگر آنکه انسان حب و بغضش را بر اساس آموزه های دینی تنظیم کند؛ یعنی دوست بدارد کسی را که دین به دوست داشتن او توصیه می کند و در مقابل دشمن بدارد کسی را که دین به دشمنی با او سفارش می کند.
قرآن مجید این افراد را « حزب الله » خوانده و در مورد آنها می فرماید:
هرگز مردمى که ایمان به خدا و روز قیامت آوردهاند با دشمنان خدا و رسول او دوستى نمی کنند هر چند آن دشمنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشان آنها باشند. خدا بر دلهای این مردم، نور ایمان را حک کرده و به روح قدسى خود آنها را مؤید ساخته و آنها را به بهشتى داخل می کند که نهرها زیر درختانش جارى است و در آن جاودانه متنعّم خواهند بود.
خدا از آنها خشنود و آنها هم از خدا خشنودند، اینان به حقیقت حزب خدایند. اى اهل ایمان! بدانید که حزب خدا رستگاران عالمند.(2)
حب و بغض الهی مقدس ، نشانه کمال ایمان
امام صادق علیه السلام اظهار حب و بغض بر اساس این اصل را نشانه کمال ایمان دانسته و می فرماید:
« مَنْ أَحَبَّ لِلَّهِ وَ أَبْغَضَ لِلَّهِ وَ أَعْطى لِلَّهِ، فَهُوَ مِمَّنْ کَمَلَ إِیمَانُه » ؛ کسی که دوستی و دشمنی اش و نیز انفاقش برای خدا باشد از کسانی است که ایمانش کامل است.(3)
حب و بغض الهی مقدس نشانه در مسیر خیر بودن
علقه های قلبی همچون دستگاه خودکارى ، خود به خود اوصاف محبوب را به محب انتقال مى دهد ؛ بنابراین انسان مى تواند خُلق و خوی خود را با حب و بغضى که به دیگران دارد ، بیازماید ؛ اگر افراد پاک و صالح را دوست دارد ؛ خود فرد پاک و شایسته اى است و اگر افراد آلوده و ناپاک را دوست داشت ، پیداست که او نیز از سنخ همان است.
امام باقر علیه السلام می فرماید:
«إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ فِیکَ خَیْراً فَانْظُرْ إِلى قَلْبِکَ فَإِنْ کَانَ یُحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ یُبْغِضُ أَهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَفِیکَ خَیْرٌ وَ اللَّهُ یُحِبُّک ...»
هر گاه خواستى بدانى که در تو خیرى هست یا نه ؛ به دلت نگاه کن، اگر اهل طاعت خدا را دوست و اهل معصیت خدا را دشمن داشت، در تو خیر هست و خدا هم تو را دوست دارد ولی اگر اهل طاعت خدا را دشمن و اهل معصیت خدا را دوست داشت در تو خیر نیست و خدا با تو دشمن است ؛ زیرا هر کسی همراه دوست خود است.(4)
پی نوشت ها :
1.اصول کافى ج2 ص 125
2. آیه 22 سوره مجادله
3. اصول کافى ج2 ص 124
4. همان ص 126