از منظر قرآن و آموزه های اسلامی فساد و تباهی در جوامع انسانی چه رابطه ای با گناه و فسق و فجور دارد؟
در بخش قبلی پاسخ به این سؤال به دو موضوع عمل و عکس العمل در نظام هستی و گناه موجب فساد و تباهی جامعه اشاره کردیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی می گیریم.
همچنین مفسر تفسیر نمونه نیز درباره رابطه گناه با فساد و تباهی نوشته است: بدون شک، هر کار خلافی در وضع «جامعه»، و از طریق آن در وضع «افراد» اثر می گذارد، و موجب نوعی فساد در سازمان اجتماعی می شود، گناه و کار خلاف و قانون شکنی، همانند یک غذای ناسالم و مسموم است که در سازمان بدن انسان، چه بخواهیم، و چه نخواهیم، تأثیر نامطلوب خواهد گذارد، و انسان گرفتار واکنش طبیعی آن می شود. به عنوان مثال:
- «دروغ» سلب اعتماد می کند.
- «خیانت در امانت» روابط اجتماعی را برهم می زند.
- «ظلم» همیشه منشأ ظلم دیگری است.
- «سوء استفاده از آزادی»به دیکتاتوری می انجامد، و دیکتاتوری به انفجار.
- «ترک حقوق محرومان» کینه و عداوت می آفریند، و تراکم کینه ها و عداوتها اساس جامعه را متزلزل می سازد.
خلاصه این که: هر کار نادرست، چه در مقیاس محدود و چه گسترده، عکس العمل نامطلوبی دارد، و یکی از تفسیرهای آیه «ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس» همین است (این رابطه طبیعی «گناه» و «فساد» است.)
ولی از روایات اسلامی استفاده می شود: بسیاری از گناهان علاوه بر اینها، یک سلسله آثار شوم با خود همراه می آورند، که ارتباط و پیوندشان با آن آثار، لااقل از نظر طبیعی ناشناخته است.
مثلا در روایات آمده است «قطع رحم» عمر را کوتاه، و «خوردن مال حرام» قلب را تاریک، «و «شیوع زنا» سبب فنای انسان ها می شود و روزی را کم می کند و... (سفینه البحار، ماده زنی)
حتی در روایتی از امام صادق(ع) می خوانیم: من یموت بالذنوب اکثر ممن یموت بالاجال: «آنها که به وسیله گناه از دنیا می روند بیش از کسانی هستند که به مرگ طبیعی می میرند.» (همان، ماده ذنب)
نظیر همین معنی به تعبیر دیگری در قرآن مجید آمده است، آنجا که می فرماید: ولو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض و لکن کذبوا فاخذناهم بما کانو یکسبون: «اگر آنها که در شهرها و آبادی ها زندگی می کنند، ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان ها و زمین را به روی آنها می گشاییم، ولی آیات ما را تکذیب کردند، ما نیز آنها را به مجازات اعمالشان گرفتیم!» (اعراف، 96)
به این ترتیب، «فساد» در آیه مورد بحث، اعم از مفاسد اجتماعی و بلاها و سلب برکات است.
نکته قابل توجه دیگر این که: از آیه فوق استفاده می شود که یکی از فلسفه های آفات و بلاها، تأثیر تربیتی آنها روی انسان ها است، آنها باید واکنش اعمال خود را ببینند، تا از خواب غفلت بیدار شوند، و به سوی پاکی و تقوا بازگردند.
نمی گوئیم، همه شرور و آفات از این قبیل است، ولی می گوییم حداقل، بخشی از آنها دارای چنین فلسفه ای است و البته فلسفه های دیگری نیز دارد که در جای خود باید به آن پرداخته شود .
از آنچه بیان شد به خوبی می توان فهمید که انسان در گرو اندیشه ها و گفتارها و اعمال خویش است و آنچه از او صادر شده، به او وارد خواهد شد:
از مکافات عمل غافل نشو
گندم از گندم بروید جو ز جو