من شاید از صریحترین منتقدان آقای مشایی هستم و بارها به او گفتهام که اگر ولایتپذیر هستی به توصیه آقا عمل کن که به شما گفت «اتقوا مواضع التهم» ولی ایشان همواره سعی میکند در موضع تهمت خودش را قرار دهد و همین هم به ما هزینه وارد میکند. به اضافه این که برخی سئوالاتم درباره او و رفتارهای جریان فتنه نسبت به او برایم حل نشده است.مثلا در دوره انتخابات دهم یک سیدی بین مردم توزیع شد با نام 90 سیاسی
برخی از نمایندگان مجلس پس از دیدار با رهبر انقلاب، از فتنه جدیدی که ایشان هشدار داده اند خبر دادند.مرتضی نبوی مدتی بعد، از فتنه ای خبر داد که با محور شاخه انحرافی از اصولگرایان شکل می گیرد.اخیرا آیت الله مصباح یزدی نیز به فتنه جدید اشاره کرده است.عسگراولادی نیز دیروز گفت که آمریکا حاضر است بر روی این فتنه جدید سرمایه گذاری کند.
در همین رابطه حمید رسائی نماینده اصولگرا و حامی دولت نیز معتقد است که فتنه جدیدی در حال شکل گیری است.وی همچنین اظهار داشت که آیت الله مصباح یزدی در ابتدای دولت نهم از این فتنه خبر داده است.فتنه ای که بدست نزدیکان احمدی نژاد شکل می گیرد.
حمید رسائی که با هفته نامه یالثارات گفت وگو می کرد به ماجرای فتنه و مشائی پرداخت.رسائی در این مصاحبه تلویحاً به ارتباط راس فتنه انتخابات با مشائی نیز اشاره می کند.بخش های مهم مصاحبه وی، بصورت خلاصه از پیش رویتان می گذرد.
* آقا اصلا نسبت به سران فتنه هیچ دغدغهای ندارند. جالب بود،در دیداری که با ایشان داشتیم، تعبیر ایشان این بود که سران فتنه همیشه دم دست هستند و محاکمه آنها برای نظام کاری ندارد و این اتفاق هم میافتد اما مهم تر از محاکمه این افراد، خشکاندن ریشه این فتنه است؛ کما اینکه به تعبیر ایشان اگر ریشه فتنه 18 تیر سال 78 در ده سال پیش خشکانده شده بود امروز شاهد فتنه جدید سال 88 نبودیم.
*ما الان در مجلس فراکسیون اکثریت را از اصولگرایان میدانیم در حالی که جامعه چنین حسی را ندارد، یعنی تنشها و صداهایی که از این مجلس با اکثریت اصولگرا بیرون میآید، مورد انتقاد و اعتراض بدنه جریان اصولگرایی در جامعه است. خب یک جای کار میلنگد، در حقیقت این اکثریت اصولگرا توسط اقلیت اصلاح صلب در حال مدیریت است تا جایی که ما نمیدانیم در مصوبات مهم چه اتفاق میافتد...
* در کنار برخی ویژگیهای مثبت بالاخره دولت و رییس آن هم از اشکالاتی برخوردارند. مواضع ما مانند گلایه از رییس مجلس در دیدار اخیر ما در محضر رهبری، نوعی درد دل بود. ما از نوع تعامل دولت با مراجع و علما انتقاد داشتیم. از رابطه رمزآلود دکتر با مشایی و حمایت ویژه از یک نفر که هزینههای زیادی را به خدمات دولت وارد کرده و هزینه ساز شده گلایه داشتیم. از نحوه برخورد آقای احمدی نژاد با برخی از وزرای انقلابی و کاری مانند صفار هرندی و برخی دیگر انتقاد کردیم، جنس انتقادات عمدتاً در این راستا بود.
* ما انتقادات صریحی از دولت داریم ولی میدانیم که طرح عمومی آن باعث میشود تا آن را بهانه کنند برای تخریب خدمات انقلابی دولت...
*جریان اصلاحات در آن سالها به این نتیجه رسید که مردم اگر بین دین داری و بی دینی قرار بگیرند، دین داری را انتخاب میکنند ولی همین مردم در انتخاب بین دین سخت و دین آسان، دین آسان را همراهی میکنند. برای همین در آن سالها جریان رسانهای و جنگ روانی اینها تلاش کرد تا رهبری و نهادهای وابسته به رهبری را متولی دین سخت معرفی کند و جریان خودشان را متولی دین آسان. حتی برای تکمیل این پروژه مرجع تراشی کردند و شخصی مثل صانعی را با فتاوای شاذ مطرح کردند.
البته در نهایت مردم با خط دهی رهبری انقلاب و بصیرتی که توسط عمارهای رهبری ایجاد شده به این نتیجه رسیدند که این تخییر انتخاب بین دین آسان و دین سخت نیست، بلکه موضوع دین داری و بی دینی است.
*در فتنه اخیر ما شاهد همگرایی اصولگرایانی با اصلاح طلبان شدیم که ده سال قبل در صف مبارزه با دوم خرداد بودند. اصلا بعضی از آنها جزو سرداران مبارزه با انحراف دوم خرداد بودند ولی در انتخابات دهم با همانها در یک جبهه ایستادند!
* من نقطه اشتراک تمام فتنهها را تردید در ولایت فقیه میبینم. یعنی همواره شما شاهد حضور خواصی در راس و حاشیههای جریان فتنه هستید که با واکاوی رفتار سیاسی آنها میبینید نتوانسته اند موضوع ولایت فقیه و جایگاه آن و نسبت خودشان با این جایگاه را تبیین کنند.
*در آینده هم فتنهای جدید ظهور میکند با رنگ و لعابی دینی تر که تشخیص در آن فتنه مشکل تر از موارد قبل میشود و البته صیقل یافتگی جامعه نیز بیشتر میشود.
*به نظرم احمدی نژاد به دلیل سلامت و اخلاصی که دارد نباید در صف مقابله با ولایت دنبال او بگردیم. به نظرم در آینده برخی از این وصلههای ناموزون جدا میشوند و ورق برمی گردد. اتهام مقابله با ولایت فقیه وصله ناچسبی به دکتر احمدی نژاد است هر چند انتقادات دیگری به ایشان وارد است.
*من احمدی نژاد را یک ملاک و شاخص نمی دانم. احمدی نژاد فرمانده خوبی در لشکر سربازان ولایت است اما نقطه نهایی اتکای ما در دوره غیبت که نیست تا او را شاخص بدانیم.
*بنده به مشایی انتقاد دارم و مواضع او را در یادداشتهایی که در سایتم موجود است نقد و تحلیل کردهام اما به نظرم بزرگ کردن مشایی تا این اندازه هم درست نیست. مشایی یک آدم معمولی است با مطالعات دینی و البته فردی استاد ندیده به همین دلیل شما اعوجاجهایی را در تفکراتش میبینید که در برخی موارد به دلیل بیان نارس و همراه با شیک گویی غلط آقای مشایی، برداشت نوعی التقاط هم از بیاناتش میشود نمونهاش همین نظر ترویج مکتب ایران به جای مکتب اسلام!
* آقای مشایی میخواهد حرف نو بزند برای همین دائما اصطلاح خلق میکند، اما بعد مجبور است بدود دنبال همین اصطلاحاتی که خلق کرده تا از آنها برداشت دیگری نشود! خب کدام عاقلی این کار را میکند؟ از طرفی به عقیده من چون اطلاعات دینی دارد، نظرات خودش را مبتنی بر دین میداند و هر نظری میدهد میگوید این عین قرآن است!
* من شاید از صریحترین منتقدان آقای مشایی هستم و بارها به او گفتهام که اگر ولایتپذیر هستی به توصیه آقا عمل کن که به شما گفت «اتقوا مواضع التهم» ولی ایشان همواره سعی میکند در موضع تهمت خودش را قرار دهد و همین هم به ما هزینه وارد میکند. به اضافه این که برخی سئوالاتم درباره او و رفتارهای جریان فتنه نسبت به او برایم حل نشده است.مثلا در دوره انتخابات دهم یک سیدی بین مردم توزیع شد با نام 90 سیاسی. این سیدی ملغمهای بود از راست و دروغ که سعی کرده بود به اشکالات و نقطه ضعفهای آقای احمدینژاد بپردازد. شما در 90 سیاسی هر موضوعی را الا یک موضوع و آن هم موضوع مشایی! در 90 سیاسی به همه چیز پرداخته شده بود الا موضوع مشایی در حالی که نسبت به این موضوع حساسیت بالایی در جامعه وجود داشت و طرح و یادآوری آن میتوانست برای جریان فتنه ثمر داشته باشد.
*نمیتوانم باور کنم که جریان مخالف دولت همه همت خود را برای تخریب احمدینژاد در 90 سیاسی به کار گرفت اما شخص مورد نظرمان را ندید و یادش رفت!؟ این در حالی است که این آقا اکنون نقش مؤثری را در عزل و نصبها بازی میکند و عمدتا کسانی که با توصیه او نصب میشوند از حاشیههایی برخوردارند! همین که ما میبینیم برخی از معاونین وی در دوره میراث فرهنگی رابطه محکمی با دانشگاه آزاد دارند در حالی که مدیریت آن سایه احمدی نژاد را با تیر میزند!
* ما مشایی را در دوره دوم خرداد ندیدیم، هیچ تحرکی، تلاشی و هیچ اثری، حداقل من که با بسیاری از فعالان جبهه ولایی آن دوره ارتباط داشتم، اسم مشایی را هم نشنیدم، آن وقت امروز که میبینم آقای مشایی نسبت به حاج حسین شریعتمداری تعرض میکند و او را کسی میداند که در آینده معلوم میشود که از ابتدا با جریان اصولگرایی نبوده، برایم شنیدن این حرف سخت خواهد بود! حاج حسین شریعتمداری با این سابقه دیروز و عمار بودن امروز کجا، مشایی با این سابقه پر ابهام دیروز و علامت سوالهای امروز کجا!؟
* از همان ابتدا که حرفهای چندپهلوی دینی میزد نسبت به مواضع ایشان علامت سئوال داشتیم اما بد نیست بدانید یک سال بعد از تشکیل دولت نهم، آیتالله مصباح از بحران آفرینی مشایی برای جریان عدالت طلبی و احمدینژاد خبر داد و ما را هوشیار کرد و برای ما به تجربه ثابت شده حساسیتهای آیتالله مصباح نسبت به یک نفر مانند حساسیت یک پزشک نسبت به یک بیماری است که جامعه علائم آن را نمیفهمد اما آن پزشک تشخیص میدهد. شما دقت کنید مشایی هر وقت آبی ریخته در جوب دشمنان احمدی نژاد ریخته...
*پاسخ رسائی به این سوال که "چرا مشائی همیشه مورد حمایت احمدی نژاد است؟": چون حبّ الشیء یعمی و یصم! مگر شهید رجایی به کشمیری تا حد اقامه نماز جماعت اعتقاد نداشت؟ به همین دلیل هم ما بین احمدی نژاد و مشایی تفکیک میکنیم، شاید در مواقعی باعث رنجش احمدی نژاد هم شود اما چه کنیم نگاه ما به ایشان مطلق نیست.
* به نظرم آقای احمدی نژاد در مواردی در خصوص مثالهایی که میزند دقت نمیکند، در مصاحبه مربوط به حجاب هم این بی دقتی صورت گرفت. اخیرا در ملاقاتی که با رییس جمهور داشتیم در خصوص این موارد هم بحث کردیم. ایشان هم پذیرفت که در ادبیات و مثالهایی که میزند تجدید نظر کند.