.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 3412
  • بازدید دیروز : 797
  • کل بازدید : 1520718
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 103/9/8    ساعت : 7:35 ص
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
ارسال شده در پنج شنبه 90/11/6 ساعت 8:0 ع نویسنده : ایمان احمدی

علت انتخاب نام «Bilderberg  » برای این تشکیلات، برگزاری اولین گردهمایی و نشست در 20 و 30 ماه می در سال 1954 در هتلی به این نام در کشور هلند بود.

هتل بیلدربرگ «Bilderberg  » در کشور هلند، استان «Gelderland  »، در حاشیه‌ی منطقه‌ی «Oosterbeek  » و در روستایی به نام «Zuid   - Veluwe  » که آن را زیباترین روستای اروپا می‌خوانند واقع شده است. ویژگی طبیعی این حومه، به غیر از سرسبزی و زیبایی طبیعت، پوشیده شدن از درختان تنومند بلوط می‌باشد. زیبایی طبیعت محیط و امکانات این هتل به حدی است که به آن «سوئیس کوچک» نیز گفته می‌شود.

نزدیک‌ترین ایستگاه قطار به این روستا در «Oosterbeek  » واقع در 4 کیلومتری هتل قرار دارد و نزدیک‌ترین شهر به آن «Arnhem  » نام دارد که فقط ده کیلومتر با این هتل فاصله دارد.

به غیر از امکانات داخل هتل، شرایط و امکانات محیطی این هتل برای جذب گردشگران نیز بسیار متنوع و زیباست. به عنوان مثال: برگزاری جشن به مناسب روز ملی «   Hoge   Veluwe  » در «Oosterbeek  » یکی از مراسمی است که گردشگران زیادی از داخل و خارج را به خود جذب می‌نماید و هم چنین چشم‌انداز جنگلی «verstile  » و یا موزه هنرهای معاصر (مدرن) به نام «Kröller Müller Museum  »، باغ وحش در فضای باز «Openlucht  » و نیز استادیومی به نام «Gelredome  » که برای برگزاری مسابقات فوتبال و نیز اجرای کنسرت‌های بزرگ موسیقی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اگر چه این هتل در سال تأسیس «1944» و حتی سال برگزاری اولین همایش «1954» هتل بزرگی نبود، اما همان موقع نیز هتلی زیبا، کامل و در محیطی لذت بخش بود. اما امروزه این هتل از ساختمان و امکانات بسیار بزرگ‌تر و کامل‌تر و نیز «لوکس‌»تری برخوردار گردیده است و دارای تراس بزرگ برای برنزه کردن، زمین‌های ورزشی تنیس، استخر‌ها و سوناهای متفاوت، سالن‌های کنفرانس بزرگ و کوچک و در نهایت با ظرفیت 300 نفر و ... می‌باشد و زنجیره‌ی آن در سایر کشورهای اروپایی نیز دایر می‌باشد.

اولین کنفرانس «Bilderberg  »، اهداف و هیئت مؤسس:

اولین کنفرانس بیلدربرگ از تاریخ 29تا31 ماه می سال 1954 برگزار گردید. علت اصلی و اولیه این کنفرانس، نگرانی از رشد گرایشات ضد آمریکایی در اروپا بود و بالتبع «هدف» آن نیز دستیابی به استراژی کلان و راه‌کارهای اجرایی به منظور گسترش منافع آمریکا در اروپا و سپس کل جهان بود و هست.

پیشنهاد برپایی این کنفرانس بین المللی توسط «Jozef Retinger  » - (جوزف رتینگر - 17 آپریل 1888 – 12 ژوئن 1960) ارائه شد.

او لهستانی (کراکوف) و یک مشاور سیاسی قدرتمندی برای اروپا بود. معروفیت اصلی وی به خاطر بنیانگذاری جنبشی در اروپاست که به تشکل اروپای متحد «اتحادیه اروپا» منجر گردید. وی هدف اصلی از برپایی این کنفرانس را «جهت ارتقای سطح تفاهم بین فرهنگ آمریکا و اروپای غربی» بیان داشت.

او اولین ارتباط خود در راستای تحقق این کنفرانس را با شاهزاده‌ی هلندی به نام برنهارد لیپ بیشترفلد «Lippe-Biesterfeld   Prince Bernhard of  » (29 ژوئن 1911 – 1 دسامبر 2004)، که بسیار موافق نظریه‌ی او در حفظ و گسترش منافع و قلمروی آمریکا بود برقرار کرد. (شاهزاده برنهارد، همسر شاهزاده جولیانا ملکه‌ی هلند و پدر شش فرزند و از جمله پادشاه فعلی هلند «ملکه بئاتریکس» بود.

«Jozef Retinger  » همزمان ارتباط تنگاتنگی با وکیل، سیاستمدار و اقتصاد‌دان  کاتولیک بلژیکی به نام پائول فان زیلند «Paul Guillaume van Zeeland  » (11 نوامبر 1893 – 22 سپتامبر 1973)  برقرار می‌نماید. کسی که پس از استادی حقوق، رئیس پارلمان حقوق دانشگاه «Leuven  » در بلژیک و سپس معاون بانک ملی بلژیک گردید. وی نه تنها شخصیتی بسیار بارز و مشهور، بلکه از تأثیرگذاران اصلی استراتژی‌های سیاسی و به ویژه اقتصادی در کل اروپا و به ویژه بلژیک بود.

پس از پائول زیلند، ارتباط بعدی با «Paul Rijkens  » هلندی (14 سپتامبر 1888 در رتردام – 15 آپریل 1965 در آمستردام) که در آن زمان به ریاست «Unilever  » نیز رسیده بود برقرار گردید. وی نیز یکی از سرمایه‌داران کلان بود که به ویژه پس از جنگ جهانی نقش به سزایی در کارخانجات تولیدی پدر و سپس ادغام چند شرکت بزرگ و تشکیل یک کارتل قدرتمند داشت. نام او در فهرست  مؤسسین «Bilderberg  » از مشهورترین‌ها می‌باشد.

تا اینجا سرشاخه‌های اصلی در سه محور «سیاسی، اقتصادی و تجاری» معین شده بودند، اما در ایجاد یک جریان کلان در سطح آمریکا و اروپا و بالتبع همه جهان، نباید محور اساسی و تعیین کننده «نظامی» را از نظر دور داشت و در این زمینه غفلت کرد. چرا که اگر ارتش‌ها سازماندهی نشده و یک جریان جداگانه‌ای باشند، با توجه به تشکیلاتی بودن از یک سو و در دست داشتن ابزار قدرت از سوی دیگر، می‌توانند مشکلات بسیار اساسی و حتی تعیین کننده‌ای را ایجاد کنند، چرا که «ارتش»ها همیشه در خدمت نظامات سیاسی و دولت‌ها نیستند و ممکن است به محض احساس جدایی، با یک کودتا، به عرصه‌ی سیاست نیز وارد شده و حتی معادلات اقتصادی را نیز متغیر نمایند. لذا «Jozef Retinger  » طراح اصلی و بنیانگذار سازمان مخوف «Bilderberg »، این ضلع  بسیار حساس و مهم را با انتخاب ژنرال والتر بدل اسمیت «Walter Bedell Smith» (5 اکتبر 1895 – 9 آگوست 1961) تکمیل نمود.

اگر چه هدف اصلی و موضوع کنفرانس بیلدربرگ، ارتقاء سطح تفاهم‌های فرهنگی اروپایی‌ها با آمریکایی‌ها بود و به همین دلیل جوزف رتینگر، همه‌ی اضلاع را از شخصیت‌ها بارز اروپایی انتخاب کرده بود، اما عرصه‌ی نظامی، متفاوت است. چرا که نه تنها ارتش اروپا پس از پایان جنگ جهانی دوم سازمان و قدرت خاصی نداشت، بلکه آمریکا به هیچ وجه اجازه نمی‌داد [و نمی‌دهد] که ارتش‌های اروپایی از قدرت سازمانی خاص و تعیین کننده‌ای برخوردار باشند. لذا این ضلع مهم، با انتخاب یک ژنرال آمریکایی تکمیل شد.

ژنرال «Walter Bedell Smith» در طول جنگ‌های تونس و نیز اشغال ایتالیا توسط نیروهای متفقین که به فرماندهی ژنرال آیزنهاور «General Dwight D. Eisenhower» انجام شده بود، یک ژنرال بسیار برجسته بود و پس از بازگشت و در بین سال‌های 45- 1044 نیز از سوی آیزنهاور به ریاست ستاد ارتش آمریکا منصوب ش د.

اینک اضلاع لازم کامل شده بود و حرکت باید آغاز می‌شد. بدیهی است که انتخاب این اشخاص کار دشواری نبود، چرا که هر چهار نفر از شخصیت‌ها و به اصطلاح لژیونرهای بالا و شناخته‌ شده‌ی فراماسون بودند، اما انتخاب سایر مدعوین کنفرانس و نیز محافظت از امینت فیزیکی این 5 نفر و مهم‌تر از آن تأمین و اطمینان از امنیت اطلاعاتی نه تنها کار ساده‌ای نبود، بلکه اساساً در حوزه‌ی تخصصی و امکانات اجرایی این «سران» نبود. لذا «Jozef Retinger» برای حفظ مسائل امنیتی و اطلاعاتی نیز به ژنرال «Charles Douglas Jackson» (16 مارس 1902 – 18 سپتامبر 1964) رجوع کرد.

این ژنرال آمریکایی بین سال 1940 به ریاست انجمن دمکراسی انتخاب شده بود. و طول جنگ جهانی دوم از سوی رئیس جمهور وقت به عنوان فرستاده‌ی ویژه آمریکا در ترکیه فعالیت می‌نمود و پس از آن در سال 1943 به یک متخصص تبیین استراتژی‌های جنگ روانی، عضویت اداره خدمات استراتژیک «Strategic Services (OSS)» در آمد و در سال 1948 نیز به سمت مدیر دفتر «Frank Wisner» که نماینده‌ی رئیس جمهور در (OSS) بود منصوب گردید. و البته مدت زمانی نگذشت که نام این دفتر به «دفتر هماهنگی‌های سیاسی (OPC) تغییر یافت.

قابل توجه است که «Charles Douglas Jackson» به خاطر تخصص در «تبیین استراتژی‌های جنگ روانی» در فعالیت‌های رسانه‌ای نیز قدرتمند بود و حتی پس از فعالیت و همکاری با چند نشریه، خود اقدام به تأسیس نشریه‌ای به نام «Fortune Magazine» نمود [این نشریه هنوز از مجلات معروف آمریکاست].

او بین سال‌های 3 - 1952 نیز به ریاست کمیته‌ی «اروپای آزاد» انتخاب شد. و در همان سال 1953 نیز به عنوان رابط آیزنهاور با سازمان‌های پنتاگون «Pentagon» و سیا «CIA» فعالیت خود را آغاز نمود.  بزرگ‌ترین و با اهمیت‌ترین مسئولیت وی در آن زمان، همان تبیین استراتژی جنگ روانی در جهت منافع جهانی آمریکا و رصد حوادث منفی در اتحادیه‌ی جماهیر شوروی و چین کمونیست و سایر کشورهای مخالف یا دشمن با آمریکا بود. و بدین ترتیب چارلز جکسون به عنوان یکی از مشهورتری استراتژیست‌های جنگ روانی و بنیانگذاران «جنگ سرد» نوین برای آمریکا شناخته می‌شد. و بر اساس اسنادی که بیوه جکسون در تاریخ 15 دسامبر 1971 در اختیار کتابخانه‌ی ریاست جمهوری آیزنهاور قرار داد، معلوم شد که او پس از سال 1948 نیز به عنوان یک مذمور زبده‌ در سازمان «CIA» فعالیت داشته است.

در هر حال آیزنهاور مسئولیت رسیدگی به پیشنهاد برپایی اولین کنفرانس «Bilderberg» را به او سپرده بود و بدین ترتیب مسئولیت کلیه‌ی امور اطلاعاتی، امنیتی و حفاظتی این کنفرانس و اعضای آن به چارلز داگلاس جکسون «Charles Douglas Jackson» سپرده شد.

برگزاری اولین کنفرانس در هتل بیلدربرگ «Bilderberg» و ترکیب آن:

با پایان یافتن تشکل هسته‌ی مرکزی، اولین کنفرانس با اهداف مورد نظر، که مهم‌ترین آن ممانعت از رشد فرهنگ ضد آمریکایی در اروپا و دستیابی به راه‌کارهای ارتقای تفاهم فرهنگی بین آمریکا و اروپا بود، در کشور پادشاهی هلند (یکی از سه مرکز قدرتمند فراماسون) و در هتل بیلدربرگ «Bilderberg» برگزار گردید.

با توجه به تقسیم قدرت آمریکا و نیز کشورهای آمریکایی به دو حزب «دمکرات و جمهوریخواه»، در فهرست مهمان‌ها (مدعوین) از هر ملیت دو نفر دعوت شده بودند که یکی از آنها نماینده حزب دمکرات و دیگری نماینده‌ی حزب جمهوریخواه بود. بدین ترتیب این کنفرانس با 50 نماینده از کشورهای اروپایی و 11 نماینده از آمریکا، کار خود را آغاز نمود.

موفقیت این کنفرانس قبل از تشکیل نیز پیش‌بینی می‌شد، اما استقبال نمایندگان و حضور قدرتمندان آمریکایی و اروپایی در یک نشست برای تبیین سیاست‌های بین‌المللی سبب گردید که تا هیئت مؤسس مصمم شود این کنفرانس سالانه یک بار تکرار گردد. لذا در همان ساعات اولیه، بینایگذار این کنفرانس، یعنی رتینگر «Jozef Retinger» به عنوان منشی دائمی منصوب گردید و هم چنین یک کمیته‌ی رهبری دائمی (هیئت مدیره) نیز تشکیل گردید.

جالب آن که در همین نشست، «تشکیل شبکه‌ای غیر رسمی» جهت تبیین استراتژی‌های کلان و اداره امور جهان در جهت تحقق سیاست‌های آمریکا از افرادی که در مواقع لزوم بتوان با آنها ارتباط گرفته شود و دستورالعمل‌های لازم منتقل و به اجرا درآید مصوب شد و شناسایی و ثبت نام این افراد در دستور کار جلسه قرار گرفت.

کنفرانس‌های بعدی «Bilderberg» در سه سال بعدی در کشورهای فرانسه، آلمان و دانمارک برگزار شد و این کنفرانس برای اولین بار در سال 1957در آمریکا «St. Simons, Georgia» برگزار گردید.

هزینه برگزاری این کنفرانس در آمریکا در آن زمان 30.000 دلار برآورد گردید که همه‌ی آن را مؤسسه خیریه «فورد» تقبل نمود. [قیمت پیش‌فروش یک خودروی فورد بر اساس ثبت نام در آن زمان 250 دلار تعیین شده بود].

هنری فورد «Henry Ford» مؤسس و مالک شرکت خودروسازی فورد بود که در آن زمان با مدیریت هزینه توانسته بود تکنولوژی و نوآوری در مدل‌ها را ارتقا بخشیده و به یکی از معروف‌ترین و لوکس‌ترین خودروهای شخصی مبدل گردد.

دقت در آرم مؤسس خیریه که تمامی نمادهای فراماسون در آن به کار رفته است، خود گویای جایگاه و وابستگی شدید این شرکت به تشکیلات مخوف فراماسون می‌باشد.

البته لازم به ذکر است که مؤسسه خیریه فورد، برای کنفرانس‌های سال های 1959 و نیز 1963 مبالغ بسیار هنگفت‌تری را به برگزاری این کنفرانس اختصاص داد.

 ساختار سازمانی «Bilderberg»:

اجلاس‌های «Bilderberg» توسط کمیته‌ی رهبری برگزار می‌گردد. در ساختمان سازمانی این تشکیلات، رده یا مقامی به عنوان «رئیس» وجود ندارد. بلکه فقط همان «کمیته‌ی رهبری» است که متشکل از دو عضو از هر 18 ملیت است. یعنی به عنوان مثال اگر عدد ملیت‌های شرکت کننده به 54 برسد، تعداد اعضای کمیته‌ی رهبری 6 نفر خواهد بود.

پس از مرگ «Jozef Retinger» در ژوئن 1960، اقتصاددان، دیپلمات و سیاستمدار معروف هلندی به نام ارنست فان در بویگل «Ernst van der Beugel» (2 فوریه 1918 – 29 سپتامبر 2004) به عنوان منشی دائمی، جایگزین وی گردید.

 او در سال 1941،‌دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه «Leiden»  اخذ کرد و در سال 1965 رساله‌ی معروف خود به نام «مارشال» را که در خصوص همکاری در اقیانوس اطلس بود، با مقدمه‌ نویسی هنری کیسینجر منتشر کرد.

وی در سال 1945 به استخدام وزارت حمل و نقل هلند درآمد و یک سال بعد به وزارت امور اقتصاد منتقل شد و در سال 1947 نیز به عنوان رئیس هیئت هلندی، برای شرکت در کنفرانس طرح «مارشال» عازم پاریس گردید.

وی در بین سال‌های  58- 1957 به عنوان دبیر امور بین‌الملل حزب کارگر که برای چهارمین بار کابینه‌اش را تشکیل می‌داد انتخاب شد و سمت بعدی او جانشینی رتینگر در کنفرانس بیلدربرگ بود.

هنوز یک سال از این سمت نگذشته بود که به عنوان رئیس شرکت هواپیمایی ملی هلند «KLM» انتخاب شد و تا 1963 در این سمت باقی بود. و از سال 1966 تا 1984 نیز عضو هیئت علمی و استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه لیدن «Leiden» هلند بود.

شاهزاده برن هارد «Bernhard of Lippe-Biesterfeld» نیز که همسر دوم ملکه هلند «Queen Juliana» و مادر ملکه‌ی فعلی هلند است، تا سال 1976در ریاست مجمع باقی ماند.

معروفیت ملکه «Queen Juliana» فقط به خاطر جانشینی پادشاه و سلطنت بر کشور هلند نبود، بلکه او فردی بسیار ثروتمند و با نفوذ – به ویژه در لژ سلطنتی – بود، لذا پادشاهان وابسته به فراماسون، ارادت خاصی به بزرگ خود داشتند و قطعاً بدون حمایت او نمی‌توانستند لژ و سلطنت خود را حفظ کنند.

آخرین پادشاه ایران، محمدرضا پهلوی نیز از این سلسله و قاعده مستثنی نبود. لذا در هر سفری که به هلند داشت، ارادت تشکیلاتی خود را از صمیم دل و در اوج احترام تقدیم می‌نمود.

شاهزاده برنهارد، پس از گذراندن یک دوره‌ی آموزشی در شیمی، در چهارمین شرکت بزرگ جهان که متشکل از شرکت‌های «AGFA» و «BAYER» و امروزه به نام «BASF» در جهان فعالیت دارد،  فعالیت کاری خود را آغاز کرد و در سال 1935به عنوان رئیس هیئت مدیره‌ی شعبه پاریس منصوب شد.

سال 1976 برای این شاهزاده‌ سال بسیار پر دردسری بود، چرا که در این سال عضویت هیئت مدیره شرکت هواپیمایی لاکهید افیر «Lockheed affair» بود. شرکتی که به خاطر رسوایی‌های بزرگ در پرداخت رشوه برای فروش در آمریکا، آلمان و ایتالیا با مشکلات بسیار عدیده‌ای که آن را تا مرز ورشکستگی نیز می‌کشاند روبرو بود. وی در مصاحبه‌ی منتشر نشده‌ای در سال در 14 دسامبر 2004، به اخذ رشوه از آمریکا به مبلغ یک میلیون دلار اقرار کرد، اما بیان داشت که این پول را صرف باغ وحش کرده است!

وی از نظر اخلاقی نیز معروف به برقراری روابط نامشروع با زنان بود و از همین ارتباطات نیز دو دختر برای وی باقی مانده است.

دبیر کل‌های افتخاری:

در این دوران، افراد ذیل به ترتیب به عنوان دبیر کل افتخاری کنفرانس بیلدربرگ انتخاب شدند:

الف – جوزف ای. جانسون «Joseph E. Johnson» از مؤسسه خیریه کارنگی «Carnegie»:

(30 آپریل 1906 – 1990) او یک آمریکایی متولد ویرجینیا بود که در تحصیلات خود را در هاروارد به اتمام رسانده بود. در زمان ریاست جمهوری روزولت به وزارت امور خارجه آمریکا منتقل شد در سال 1945 به ریاست اداره امور امنیت بین‌المللی منصوب گردید. وی همزمان نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد بود.

اما او از سال 1950 تا 1971، رئیس بنیاد خیریه (موقوفه‌های) کارنگی «Carnegie» بود و در همین سمت به عنوان مدیر کل افتخاری کنفرانس بیلدربرگ انتخاب شد.

کارنگی «Carnegie» یک صنعت‌گر اسکاتلندی با سرمایه‌های بسیار کلان بود که امروزه موقوفه‌های وی، از جمله «موزه‌ی طبیعت و جانوران»، «دبیرستان کارنگی»، «دانشگاه کارنگی» و «سالن تأتر و کنسرت» و ...، از گران‌ترین و زیباترین جاذبه‌های گردشگری می‌باشد.

ب – ویلیام باندی «William Bundy» از گروه پرینستون «Princeton»:

(24 سپتامبر 1917 – 6 اکتبر 2000). او از اعضای برجسته سازمان سیا «CIA» و مشاور امور خارجه رؤسای جمهور جان اف کندی و جانسون بود. وی یکی از عناصر کلیدی برنامه‌ریزی جنگ ویتنام بود که پس از پایان خدمات دولتی به تاریخ‌نویسی روی آورد.

عضو سازمان سیا و مشاور امور خارجی به ریاست جمهوری جان اف کندی و جانسون بود. او نقش کلیدی در برنامه ریزی جنگ ویتنام بود. پس از ترک خدمت دولت او مورخ بود.

«Princeton» مجموعه‌ای از مدارس، دانشگاه ورزشی، مدرسه و باشگاه فوتبال، کلوپ، تکنولوژی، خبرگزاری ورزشی و ... را در زیر مجموعه‌ی خود اداره می‌کند.

ج – تئودورال ل. الیوت «Theodore L. Eliot» سفیر سابق آمریکا در افغانستان:

کمیسر «Theodore L. Eliot» متولد سال 1928 در نیوجرسی بود و در سال‌های 1973 تا 1978 در دوره‌ی ریاست جمهوری نیکسون و حتی سال اول ریاست جمهوری کارتر نیز سفیر آمریکا در افغانستان شد. او یکی از اعضای آکادمی دیپلماسی آمریکا بود. وی از مؤسسه مطالعات سیاسی جرج تاون «Georgetown» برای مدیر کلی افتخاری انتخاب شده بود.




مطلب بعدی : « عبادت خالصانه »       


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا