در روایات ذکر شده است که هنگام ظهور امام زمان،جنگ و خونریزی و فساد فراوان روی میدهد، و از طرفی گفته میشود که باید زمینه را برای ظهور ایشان فراهم کرد با اعمال نیک، و من از زبان یکی از کارشناسان شنیدم که میگفتند فساد کنید تا آقا بیاید، حال نمیدانم کدام یک درست است؟
پاسخ :
از جمله نشانههای غیر حتمی ظهور، گسترش فساد و تباهی است و نباید این فساد و تباهیها را جزو زمینهها و عوامل ظهور دانست. ما در مقابل این سؤال پاسخهایی ارایه میدهیم و قضاوت را به عهدة خود شما میگذاریم.
الف. برای شکل گرفتن و تحقق هر پدیده، چه طبیعی و چه اجتماعی، عوامل وشرایط چندی لازم است و معمولاً این پدیدهها با یک سری نشانهها و علایم همراه است. از این رو، عوامل و نشانههای پدیده را باید شناخت و تفاوت میان آن دو را باید دانست تا در هنگام بیان عوامل و نشانهها، دچار سردرگمی و اشتباه نشویم.
عوامل و شرایط ایجاد هر پدیده، یک سری چیزهاست که با پدیده، ارتباط استلزامی و انفکاک ناپذیر دارند و باید آنها تحقق پیدا کنند تا پدیده محقق شود. اینها در شکل گرفتن پدیده نقش دارند و بدون اینها، پدیده تحقق نخواهد یافت.
امّا نشانههای یک پدیده، علامتهایی است که از وقوع پدیده یا نزدیکی وقوع آن، مردم را آگاه میکند و فایده آن، علم پیدا کردن به وقوع پدیده یا نزدیکی وقوع آن است؛ نه این که نقشی در ایجاد پدیده داشته باشند. یعنی با آشکار نشدن نشانه و اتفاق نیفتادن آن نیز پدیده میتواند شکل بگیرد.
بنابراین، نسبت میان شرایط یک پدیدة مشروط با پدیده، نسبت استلزامی و انفکاک ناپذیر است، در حالی که نسبت میان نشانه با پدیده نشاندار، نسبت غیر استلزامی و انفکاک پذیر است.
پدیده ظهور و تشکیل حکومت جهانی حضرت حجت ـ علیه السّلام ـ نیز از این قاعده مستثنی نیست. و شرایط و عوامل و نشانههایی دارد. شرایط و عواملی مانند وجود قانون جامع و کامل (قرآن وسنت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ)، مجری قانون (حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ)، آماده بودن عدهای از اهل ایمان برای یاری آن حضرت و جانبازی در راه اهداف او، و.... و نشانههایی مانند خروج سفیانی، ندای آسمانی، فرو رفتن زمین در منطقة بیداء، خروج یمانی، قتل نفس زکیّه، و زیاد شدن فساد و تباهی در این عصر و....
البته نشانهها نیز دو گونهاند: 1. نشانههای حتمی و قطعی؛ 2. نشانههای غیر حتمی.
علایم غیر حتمی با ظهور، ارتباط استلزامی ندارند. زیرا ممکن است برخی از آنها اصلا واقع نشود ولی ظهور تحقق یابد. و احتمال دارد برخی از نشانهها حادث شود ولی ظهور توأم و همزمان با آنها شکل نگیرد و بدین بیان که: این نشانهها، بیانگر ظرف تحقق ظهور باشند، مانند این که گفته شود: نامه رسان هنگامی میآید که هوا صاف باشد. منظور این است که نامه رسان در زمان نامساعد بودن هوا نخواهد آمد، نه این که هر وقت هوا صاف بود او میآید. در باب علایم ظهور نیز مراد این است که حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ در غیر این اوضاع ظهور نخواهد فرمود، نه این که هر وقت این اوضاع پدیدار شد، حضرتش باید ظهور کند.
از مباحث یاد شده بر میآید که فساد و ... شرط ظهور نبوده بلکه نشانههای ظهور هستند.
نتیجه: فساد و ... شرط ظهور مصلح کل نیستند تا با دامن زدن به آن، تحقق ظهور را شتاب بخشیم. فساد و اصلاح، دو نقطة مقابل و ضد یکدیگرند و ایجاد فساد، تناسبی با تحقق اصلاح و ظهور مصلح کل ندارد. به صراحت قرآن، یکی از اهداف آمدن انبیا و فرستادن کتابهای آسمانی، رساندن مردم به این سطح از رشد و فرهنگ و تعالی است که خود با اختیار، قسط و عدل را بر پادارند. (حدید / 25)
بنابراین، مهمترین وظیفه ما در دوران غیبت، رسیدن خود و رساندن دیگران بدین فرهنگ است تا با آمادگی کامل، به پا دارنده عدل و دادگستر گیتی را پذیرا شویم. شناخت صحیح دین و امام زمان و اهداف او و هماهنگی با آن اهداف از وظایف این دوران پرخطر است.
ب: از سوی دیگر آن چه که در روایات دربارة تکلیف شیعیان در عصر غیبت و اقدامات برای نزدیکی ظهور آمده است بیانگر پرهیزگاری و تهذیب نفس در این عصر است.
در روایت است که: هر کس دوست دارد از اصحاب حضرت باشد، باید منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید، در حالی که منتظر است.(1)
با توجه به چنین روایاتی روشن است که از جمله چیزهایی که موجب فراهم آمدن زمینههای ظهور است پرهیزکاری و تقوا است نه فساد و تباهی.
ج. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه میفرماید:
توجه کنید که هر مأمومی را امامی است که به او اقتدا میکند، و از نور علمش برخوردار است (بخش نامهها) اقتدا کردن به امام به معنای الگو قراردادن حضرت بیان شده است بنابراین همان گونه که در این زمان امام عصر (عج) عمل به واجبات و ترک محرمات و سایر تکالیف واجب و مستحب را در سرلوحه زندگی خود قرار دادهاند وظیفه شیعیان نیز این چنین است نه فساد و تباهی.
د. از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل است که فرمود: «کونوا لنا زیناً و لا تکونوا علینا شیناً؛ ای شیعیان زینت ما باشید».(2)
این روایت بیانگر آن است که شیعیان در تمام زمانها بایستی برای اهل بیت زینت باشد و زینت شدن برای اهل بیت جز با پرهیزکاری و تقوای الهی و پرهیز از فساد و تباهی سازگاری ندارد.
با توجه به نکات فوق روشن میشود که فساد و تباهی از نشانههای ظهور است، امّا وظیفه ما پرهیز از آن است، و انجام دادن فسادها و منکرات، مخالفت با قرآن و سنت است.
و آن چه را که موجب فراهم شدن زمینههای ظهور شده و ظهور را نزدیک میکند آن است که ما وظایف خود را به نحو احسن انجام دهیم، وظایفی هم چون اندوهگین بودن برای آن حضرت، دعا برای تعجیل فرج آن حضرت، توسل به حضرت و غیره.
شما میتوانید برای اطلاع بیشتر به کتابهای مکیال المکارم و خلاصه آن به نام تکالیف مردم در عصر غیبت و النجم الثاقب، مرحوم نوری، وظیفه الامام فی زین غیبة الامام رجوع نمایید.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مکیال المکارم.
2. النجم الثاقب.
پی نوشتها :
[1] . غیبت نعمانی، ص 106.
[2] . الکافی، ج 2، ص 77، ح 9.