روزنامه اعتماد در مصاحبه ای با علیاکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور و مدیرمسول ایران نوشت:
*ماجرای جریان انحرافی به هفت ماه اخیر باز میگردد نه دو سال گذشته. من هم همین سوال را از آنها میپرسم؛ یکی بین آنها پیدا شود و بگوید جریان انحرافی یعنی چی؟ از چه چیزی منحرفیم؟ بله؛ ما از این دوستانمان منحرفیم، از باورها و رفتارها و برداشتهای آنها منحرفیم. ما آنها را قبول نداریم. رفتار و منش آنها را قبول نداریم و از آنها منحرفیم، اینها درست است و اگر منظورشان از جریان انحرافی انحراف از باورهای خودشان باشد، تایید میکنیم.
*مگر نگفتند ما رمال یا جنگیر هستیم، چرا اثبات نکردند؟ مگر نگفتند 150 میلیون دزدی کردیم پس چی شد سندش؟
*چرا ملکزاده را 60 روز انفرادی بردند؟ چرا آزادش کردند؟ مشکل جسمی در انفرادی پیدا کرد. زنش سقط جنین کرد. چه کسی جواب این ظلم را میدهد؟*انفرادی قانونی است؟ جرم ملکزاده و بقیه افرادی که از طیف ما گرفتند چه شد؟ دادستان باید جواب افتراهایی که به ما زد را بدهد.
*کی وزارت اطلاعات در حوادث بعد از انتخابات دست ما بود؟ اگر بود که با درخواست استعفای مصلحی موافقت نمیکردیم. اژهای هم وزیر اطلاعات ما نبود.
*مشایی بازجویی نشده اما دیگر نمیگذارند تحرک سیاسی داشته باشد. چقدر آدم بیگناه به خاطر مشایی دستگیر شده؛ برای چه؟ چون مشایی را مردم دوست دارند، تخریبش میکنند؟
*آقای متکی و اژهای بهتر است ساکت بمانند. عزتشان در سکوتشان است. اگر پردهها بیفتد مردم خیلی چیزها را میفهمند.
*رییسجمهور با اژهای مناظره کند که چه؟ درست است رییس دولت با وزیر اطلاعاتش مناظره کند؟ آقای احمدینژاد که نمیتواند حرفهایش را بزند....رییسجمهور سند رو نمیکند به خاطر منافع نظام، اما بپرسند آقای احمدینژاد و آنهاچقدر دارایی و مایملک دارند؟ واقعا رسیدگی شود نه اینکه برسند به آقای x یا y ودوباره بگویند ولش کن.
*از چه میترسند؟ در ستون طنز روزنامه ایران برای اینکه قافیههای شعر درست شود نوشته شد 140 هزار سند رو میکنیم؛ وحشت کردند گفتند بروید جلوی روزنامه ایران بگیرید و اجازه ندهید منتشر شود!
*با من تماس گرفتند که پذیرش استعفای مصلحی را از روی ایرنا بردار گفتم شما کی هستید؟ گفتند ما میگوییم بردارید و نظر آقا است. گفتم نظر آقا را باید روابط عمومی یا دفتر معظم له اعلام کنند و... گفتم نه همین که ما میگوییم! گفتم عمل نمیکنم. گفتند که خودت باید با دستگاه قضایی روبرو شوی و از فردای آن روز فشارها شروع شد.
*آنها به فکر ریاستجمهوری بعدند؛ کی احمدینژاد خواست مدودف و پوتین ایرانی بشود؟ آنها هنوز نفهمیدهاند که قافیه سیاست را باختهاند!
*آخر کجای اصولگرایی اجازه میدهد دولتی که مورد تایید رهبری و مردم است دایما برایش بحران درست کنند؟ برایش مساله درست کنند و نگذارند کار کند. این همه سوال از رییسجمهور و وزرا در صحن مجلس با چه هدفی مطرح شده است؟ آنها برای این رفتار بیسابقه چه جوابی دارند؟ آن ظلمی که به مرحوم کردان کردند برای چه بود؟
* موسوی هم قبل از انتخابات یک مقبولیت نسبی داشت که قابل انکار نیست اما ایشان در دوره تبلیغات انتخابات، رفتاری از خودش نشان داد که به ایشان ضربه سنگینی وارد کرد؛ او میخواست با ایجاد فضای پرالتهاب و وارد آوردن اتهامات بیاساس به دولت و رییسجمهور، افکار عمومی را به سوی خودش معطوف کند و این تنش و التهاباتی که ایجاد کرد، نه تنها برای او سودی نداشت بلکه او را به اشتباه انداخت و پس از انتخابات رفتاری را از او شاهد بودیم که نتیجه همان آدرس دادنهای غلط بود.
*آقای اژهای هم با ما نبود. یک اتفاقی در کشور افتاد که نباید میافتاد، آقای موسوی یک رفتاری کرد که نباید میکرد، مقام معظم رهبری توصیه کردند و ایشان را فرا خواندند به رعایت مصالح کشور. رفتارهای تحریکآمیز آقای موسوی باعث شد یک عده به خیابانها بیایند و درگیری ایجاد کردند، در این درگیریها بسیاری از بچههای بسیجی و پلیس کتک خوردند و زخمی شدند. مگر نشدند؟ خب این اتفاق افتاد، طبیعی است که عدهیی بازداشت میشوند و ممکن است در یک جایی تر و خشک با هم بسوزند. اصلاحطلبان مرتکب اشتباهات بزرگی شدند و این اشتباهات را باید در جای خودش بررسی کرد اما حاضر نیستیم به خاطر اشتباهاتشان سر اینها را ببرند و بگویند اینها شایسته هر برخوردی هستند! من چنین چیزی را نمیگویم! قبول دارم که در تصمیمگیری و رویکردهایشان اشتباه کردند که این در جای خودش قابل طرح و بررسی است، اما این بحثی را که شما فرمودید اینطور پاسخ میدهم که وقتی التهاب میشود، وقتی تشنج و آشوب میشود ممکن است بعضا افراد بیگناه هم هدف برخورد قرار گیرند و عدهیی آسیب ببینند.
*آقای مطهری به آقای احمدینژاد رای داد؟ اگر به آقای احمدینژاد رای داده بود در تظاهرات آقای موسوی چهکار میکرد؟ آقای مطهری به آقای احمدینژاد رای نداد. آقای مطهری چهره شناختهشدهای نبود اما اسم ایشان در فهرست نامزدهای حامی احمدینژاد در انتخاب مجلس قرار گرفت و ایشان به مجلس راه پیدا کرد اما بعدا نمکدان را شکست و علیه آقای احمدینژاد و دولت ایشان شروع به فضاسازی و تبلیغات مسموم کرد.
ارسال شده در شنبه 90/8/28 ساعت 11:20 ص نویسنده : ایمان احمدی