سیدجواد سید پور:«ما چرا با آمریکا مخالفیم؟» این پرسشی است که شاید بسیاری مخصوصا نسل جوان از خود بپرسند و خواهان پاسخی قانعکننده باشند. پاسخی که به آنها بگوید دلیل مخالفت ایران با ایالات متحده تنها خواست ایران نیست بلکه مطالبه همه آزادیخواهان جهان است زیرا ایالات متحده به تنهایی عامل بزرگترین جنایتها و انحرافات در تاریخ معاصر دنیا مخصوصا پس از پایان جنگ جهانی دوم است.
براساس مطالعات و تحقیقات صورتگرفته توسط محققان خارجی از زمان جنگ جهانی دوم «ایالات متحده: 1- تلاش کرده است بیش از 50 دولت را که اکثرا در انتخاباتی آزاد به قدرت رسیده بودند، سرنگون کند. 2- تلاش کرده است جنبشهای مردمگرا یا ملیگرا را در 20 کشور دنیا سرکوب کند. 3- در انتخابات آزاد بیش از 30 کشور دنیا شدیدا دخالت کرده است. 4- مردم دستکم 30 کشور را بمباران کرده است. 5- تلاش کرده است رهبران بیش از 50 کشور را ترور کند.»
اکنون سوال این است اگر یکی از این جنایتها در کارنامه کشورهای دیگر میبود سازمانهای بینالمللی و خود ایالات متحده چگونه با آن برخورد می کردند؟
چگونه کشوری که در نیمه دوم قرن بیستم رهبران 50 کشور دنیا را در معرض ترور قرار داده، ادعا میکند که داعیهدار مبارزه با تروریسم است؟ و دیگر کشورها را به تروریستبودن متهم میکند؟ این همان خصلت ویژه آمریکاییهاست، خصیصهای که آنها را به ریاکاری و دروغگویی آن هم در زیر لوا و پوششی از اخلاقگرایی و انساندوستی ظاهری وامیدارد.
همان دستان چدنی که روکش مخملی دارد. اکنون اما عصر پایان ریاکاری آمریکایی و رونمایی از طبقه حاکمهای است که «سرمایهداری بنیادگرا» را میخواهد به تمام دنیا حقنه کند ولی در عین حال شکست میخورد. شکستهای پیاپی آمریکا در خاورمیانه با بیداری اسلامی ملتها و پایین کشیدن حاکمان مستبدی که عمری تحتالحمایه آمریکا بودند، آغاز این رونمایی است نه تمام آن. دگرگونیهای ژرفی که بدون شک چهره تازهای از خاورمیانه اسلامی را به نمایش خواهد گذاشت، خاورمیانهای که طرفداران آمریکا و غرب در اقلیت فکری و حکومتی قرار خواهند داشت.
عصر تحولات بنیادین اسلامی نوید بخش جهان تازهای است، جهانی که دیگر نمیشود آن را با خیمهشببازیهای دوگانه فریب دارد. این بیداری اکنون تا قلب ایالات متحده و نبض سرمایهداری آن، نیویورک، نفوذ کرده و نسلهای نوخاسته امریکا را علیه اقلیت سرمایهسالار شورانده است. در چنین دوره و دورانی بعید نیست که صاحبان قدرت و ثروت غرب همانند بسیاری دیگر از حاکمان خودکامه خاورمیانه مجبور به تن دادن به تحولات و تغییرات ضروری دنیای جدید باشند، دنیایی آزادتر و آبادتر بدون استبداد بنیادگرایی سرمایهسالار.