شخصی به نام زینالدین علی بن فضل مازندرانی، در سال 690 ق. از سرزمین «بربر»، طی سفری به اقیانوس اطلس، سه روز با کشتی در دل آب، در حرکت بوده، تا به جزایر روافض (شیعیان) رسیده است. در آنجا اطلاع مییابد که جزیرهای به نام جزیرة خضراء وجود دارد که اولاد حضرت ولی عصر(ع) در آنجا زندگی میکنند. وی مدت چهل روز در همان محل اسکانش میماند، و پس از چهل روز، هفت کشتی حامل مواد غذایی، از جزیرة خضراء، به این جزیره میآید. ناخدای کشتی، او را با نام و نام پدرش، صدا میزند و میگوید، که مشخصات تو را به من گفتهاند و اجازه دادند که تو را به جزیرة خضراء ببرم.
جزیرة خضرا واقامتگاه امام عصر(عج)
دوست عزیز موعودی ما آقای مصطفوی، پرسیدهاند که آیا جزیرة خضراء واقعاً وجود دارد و دیگر اینکه آیا حضرت امام زمان(ع) در آنجا زندگی میکنند، همچنین ایشان از علت انتخاب آن محل و صدق یا کذب نقل اتفاقاتی که دربارة آن مکان ذکر شده است، سؤال کردهاند.
در جواب پرسش این دوست گرامی، باید بگوییم موضوع «جزیرة خضراء» به عنوان محل اقامت و زندگانی حضرت ولیعصر(ع) در عصر غیبت کبری، برگرفته از حکایتی است که عالمان صاحبنظر شیعه، دربارة استناد آن، متفقالقول نمیباشند؛ گروهی آنرا پذیرفته و در نتیجه معتقد به وجود چنین جزیرهای هستند و جمعی، آنرا از درجة اعتبار ساقط دانسته و به همین دلیل منکر وجود جزیرة خضرا میباشند، در اینجا برای روشنتر شدن موضوع به بررسی این دیدگاهها و اهم مستندات طرفین میپردازیم.
نخست: دیدگاه موافقان
این گروه از عالمان شیعه، نقل میکنند که شخصی به نام زینالدین علی بن فضل مازندرانی، در سال 690 ق. از سرزمین «بربر»، طی سفری به اقیانوس اطلس، سه روز با کشتی در دل آب، در حرکت بوده، تا به جزایر روافض (شیعیان) رسیده است. در آنجا اطلاع مییابد که جزیرهای به نام جزیرة خضراء وجود دارد که اولاد حضرت ولی عصر(ع) در آنجا زندگی میکنند. وی مدت چهل روز در همان محل اسکانش میماند، و پس از چهل روز، هفت کشتی حامل مواد غذایی، از جزیرة خضراء، به این جزیره میآید. ناخدای کشتی، او را با نام و نام پدرش، صدا میزند و میگوید، که مشخصات تو را به من گفتهاند و اجازه دادند که تو را به جزیرة خضراء ببرم. آنگاه او را به آنجا میبرد. پس از 16 روز دریانوردی، سرانجام به «آبهای سفید»ی میرسند و ناخدا توضیح میدهد که این آبها، مانند «سور بلد» (دیوار شهر) جزیره را احاطه کرده است و کشتیهای دشمنان، هرگز نمیتوانند از آنها بگذرند و به برکت وجود حضرت ولیعصر(ع) در آن غرق میشوند. بنا به نقل، سپس به جزیرة خضراء میرسد و جمعیت انبوهی را با بهترین لباسها و نیکوترین وضع مشاهده میکند. شهری بسیار آباد، با درختانی سرسبز و انواع میوهها و بازارهای بسیار و ساختمانهایی مجلل از سنگهای رخام دیده، میگوید، شخص بزرگواری به نام «سید شمس الدین» که او را نوة پنجم امام زمان(ع) معرفی میکند، مسئول تعلیم، تربیت و ادارة آنجا بود، و نایب خاص حضرت(ع) در آن جزیره، نیز بوده، از امام(ع) فرمان میگرفته، ولی حضرت را نمیدیده و تنها، هر صبح جمعه نامهای به خط مبارکشان در نقطة معینی گذاشته میشده، و در آن، آنچه تا یک هفته مورد نیاز بوده است، مرقوم بوده است. علی بن فاضل، طبق نقل، مدت 18 روز، در آن جزیره اقامت داشته، و از محضر سید شمسالدین، خوشه چیده، و پس از آن، به او دستور رسیده که به وطنش بازگردد.
علی بن فاضل، همچنین، آنچه را بنا به قول او، از سخنان سید شمسالدین، شنیده، در کتابی به نام الفوائد الشّمسیّه بیان داشته و ماجرای خود را به تنی چند از عالمان معاصر خویش بازگفته است.1
ناقلان حکایت
این حکایت را فضل بن یحیی طیبی، نویسندة قرن هفتم هجری قمری، به تاریخ 11 شوال، سال 669 ، از زبان علی بن فاضل در شهر حلّه شنیده، و آنرا در کتابی با نام جزیرة الخضراء گرد آورده است. این کتاب، از سوی عالمان زیر مورد توجه واقع شده است:
ـ شهید اول، آنرا به خط خود نوشته، و خط او در خزانة امیرالمؤمنین(ع) پیدا شده است.
ـ محقق کرکی، آنرا به فارسی برگردانده است.
ـ علامه محمدباقر مجلسی، آنرا در بحارالأنوار نقل کرده است.
ـ شیخ حر عاملی، آنرا در کتاب إثبات الهداة درج نموده است.
ـ وحید بهبهانی، به مضمون آن فتوی داده است.
ـ بحرالعلوم، در کتاب رجال خویش، آنرا مورد استناد قرار داده است.
ـ قاضی نورالله شوشتری، محافظت بر آنرا بر هر مؤمنی لازم داشته است.
ـ میرزا عبدالله اصفهانی (افندی) آنرا در کتاب ریاض العلماء نقل کرده است.
ـ میرزای نوری، آنرا در کتاب جنة المأوی و النجم الثاقب آورده است.
البته، حکایتی نیز دربارة محل اقامت حضرت امام(ع) از سوی شخصی به نام «انباری» نقل شده است. اما به دلیل آنکه وی، آنرا از شخصی مجهول نقل کرده است، به همان حکایت پیشین اکتفا میکنیم.1
براساس حکایت علی بن فاضل، حضرت امام عصر(ع) و فرزندان ایشان، در آن جزیره، در اقیانوس اطلس سکونت دارند، و همه ساله، در موسم حج، حج میگزارند و پس از زیارت آباء و اجداد طاهرینشان(ع) در حجاز، عراق و طوس، مجدداً به جزیره باز میگردند و اقامت غالب آن حضرت(ع) در همان جزیره است.
دوم: دیدگاه مخالفان
همانطور که قبلاً گفتیم، جمعی از عالمان شیعه حکایتی را که دلالت بر وجود جزیرة خضراء دارد، و مطابق آنچه بیان شد، محل اقامت غالب حضرت امام زمان(ع) میباشد، دارای اشکال میدانند، و از آنجا که دلیل دیگری در دست نمیباشد، به وجود چنان جزیرهای قائل نیستند.
اشکالات استناد این حکایت، از سوی این دسته از عالمان عبارتند از:
1. علامة مجلسی(ره)، که این حکایت، از طریق نقل او در کتاب بحارالأنوار به گویندة آن (علی بن فاضل) میرسد، در مقدمة بیان حکایت میگوید: «رسالهای مشهور به جزیرة خضراء ...، سبب اینکه برایش باب مستقلی باز کردم، این است که آنرا در کتابهای روایی ندیدم.»
آنگاه حکایت را از بسمالله الرحمن الرحیم آغاز میکند، اما آنرا بدون معرفی راوی قبل از خود، و ذکر نام کسی که میگوید: آنرا در خزانه امیرمؤمنان(ع) یافته است» نقل کرده است.
آنگاه حکایت، آغاز میشود که شخصی میگوید: «در خزانة امیرمؤمنان... متنی به خط شیخ فاضل فضل بن یحیی بن علی طیبی کوفی دیدم که در آن چنین آمده بود...» اما اسمی از کسی که آنرا باز میگوید، وجود ندارد.
به علاوه، سید هاشم بحرانی، نیز، که معاصر علامه مجلسی است، گفته است: «یکی از مشایخ میگوید: به خط شیخ یافتم...»
با توجه به این، اسم و نسب و وضعیت فردی که حکایت را تعریف میکند، معلوم نیست. قطعاً، آن فرد علامة مجلسی نبوده است، زیرا ایشان تصریح میکند که تنها به نقل از رسالة متداول بسنده کرده است و به دنبال صاحب رساله نگشته است تا وضعیت او را مشخص کند.
به علاوه، عبارت علامة بحرانی نیز نمیرساند که از خود آن شخص شنیده است. لذا میگویند، چگونه امکان دارد که بحرانی آنرا ببیند، اما مجلسی که معاصر اوست، آنرا نبیند؟
2. تشخیص این فرد نامعلوم، که میگوید: «این خط، عین خط طیبی است» محل تردید و غیرقابل اعتماد است. زیرا طیبی، صد سال پیش از او فوت کرده بوده است.
3. نسب علی بن فاضل، که در روایت، مازندرانی خوانده شده، با گفتة خود او، درون نقل قول، تطابق ندارد و وی، خود را عراقی خوانده است. علاوه بر این، او خود را درون روایت، فردی بسیار فاضل و دارای فضایل برجسته وبینظیری خوانده، در حالی که هیچ یک از معاصران وی، تأییدش نکردهاند و این نکته که تنها بعضی از افرادی که صدها سال، پس از وی آمدهاند، مؤیّد او هستند، و ظاهراً تنها سند آنان برای این تأیید، با توجه به سیاق کلماتشان، نوشتة دست خود اوست، صحت روایتی را که نقل کرده، غیرقابل اطمینان ساخته است.
4. عدم ذکر نام راوی مذکور، در کتابهای رجال عالمان برجستهای که معاصر وی بودهاند، مانند: علامة حلی و ابن داوود و اینکه هیچ نامی از او در این کتابها به چشم نمیخورد، اشکال دیگری بر اعتماد به صحت روایت است. در حالی که اگر این حکایت، صحیح باشد، بیان آن به گونهای است که طبعاً میبایست معاصرینش را تحریک نماید تا آنرا در زمرة دلایل امامت و حضور امام(ع)، در مجامع و تألیفاتشان بیاورند؛ زیرا مطالبی کم اهمیتتر از این را نقل کردهاند. بنابراین، یا عالمان رجالی مذکور، این روایت را دروغ و نادرست شمردهاند، و یا آنکه روایت را نشنیدهاند، و یا آنکه اصولاً در زمان آنها چنین روایتی هنوز ساخته نشده بوده است!
این وضعیت، به اعتقاد این دسته از علمای باعث تردید جدی دربارة علی بن فاضل و روایت مذکور گردیده است. همچنین به عقیدة این عالمان، این گفتة علی بن فاضل، در روایت مذکور، که تصریح میکند، از اول تا آخر روایت خویش را در حضور طیبی و گروهی از علمای حله و اطراف آن که برای دیدار این شیخ (تشرف یافته) آمده بودند، نقل کرده است، با این که هیچ فرد دیگری جز طیبی (با کیفیتی که بیان شد)، آنرا نقل نکرده تطابق ندارد؛ زیرا انتظار میرفته که مردم از نقاط مختلف برای دیدار با فردی که بر چنین مطلب مهمی یعنی محل زندگانی امام عصر شیعیان، آگاهی یافته، و به منظور تبرک جستن به او و شنیدن و نوشتن روایت، عازم محل اقامت او گردند و به علاوه، علماء نیز به ذکر نام او و داستانش در معاجم رجالی و سایر کتب، تبرک جویند.
اشکالاتی، نیز بر محتوای این حکایت وارد شده است، که این مجال اقتضای بیان آنرا را ندارد.3 با توجه به مطالب یاد شده اظهارنظر صریح و قطعی در مورد وجود یا عدم وجود جزیرة خضرا ممکن نیست و نمیتوان به نظر نهایی در این زمینه رسید.
در پایان بررسی دیدگاههای موجود در زمینه جزیرة خضرا یادآوری نکتهای را لازم میدانیم و آن اینکه به طور کلی در مورد مطالب مرتبط با موضوع مهدویت و امام عصر(ع) و پرسشها و مسائل گوناگونی که در این زمینه مطرح میشود، همواره باید به این نکته توجه داشت که اولاً آیا دانستن و فهمیدن این مطلب یا موضوع خاص بر ما لازم است یا خیر و ثانیاً دانستن آن تأثیری در میزان معرفت ما نسبت به امام عصر(ع) و نزدیکی بیشتر با آن حضرت میگذارد یا خیر؟ در صورتی که مطمئن شدیم دانستن مطلبی بر ما لازم است یا دانستن مطلبی بر میزان معرفت ما اثر میگذارد باید به دنبال آن برویم تا به خوبی از آن آگاه شویم، اما اگر اینگونه نبود نباید چندان در مورد دانستن آن مطلب یا موضوع خودمان را به دردسر بیندازیم و با مشغول شدن به آن از وظیفة اصلیمان در برابر امام زمان(ع) غافل شویم. علاقهمندان میتوانند برای آشنایی بیشتر با دیدگاه قائلان به وجود جزیرة خضراء به کتاب جزیرة خضراء و تحقیقی پیرامون مثلث برمودا، نوشتة ناجی النجار، ترجمة علی اکبر مهدیپور و برای آگاهی از دیدگاه دوم، به کتاب جزیرة خضراء؛ افسانه یا واقعیت؟، نوشتة علامه سیدجعفر مرتضی عاملی، ترجمة محمد سپهری و دیگر آثاری که به صورت تحقیقی به این موضوع پرداختهاند مراجعه کنند.
اقامتگاههای امام زمان(ع)
در مورد اقامتگاه حجت خدا، آنچه مسلم است، این است که آن حضرت(ع) همه ساله در موسم حج به زیارت خانة خدا تشریف میبرند و در مراسم حج شرکت میکنند، ولی انبوه حجاح ایشان را نمیبینند و یا میبینند و نمیشناسند. اما در غیر حج، دلیل قاطعی بر اقامت آن بزرگوار، در مکان معینی نداریم، و تنها اشاراتی در برخی از احادیث وارد شده است، که قسمتی از آنها عبارتند از:
1. سرزمینهای دور دست
در توقیع شریفی که در سال 410 ق. از ناحیة مقدسه، به افتخار شیخ مفید، صادر گردید، با خط مبارک حضرت صاحبالامر(ع) آمده است:
ما در سرزمین دوردستی سکنا گزیدهایم که از جایگاه ستمگران به دوریم؛ زیرا خداوند مصلحت ما و شیعیان مؤمن ما را در این دیده که تا حکومت دنیا در دست تبهکاران است، در این نقطة دور دست مسکن نماییم.4
2. مدینة طیبه
هنگامی که از امام حسن عسکری(ع) میپرسند، اگر حادثهای برای شما روی دهد، کجا از فرزند بزرگوارتان سراغ بگیرم؟ میفرمایند: «در مدینه.»5 و حضرت امام صادق(ع) نیز، هنگام سخن از غیبت کبری، فرمودند: «چه جایگاه خوبی است، مدینه.»6
3. دشت حجاز
ابراهیم بین مهزیار، توسط فرستادة امام زمان(ع)، از طائف میگذرد و به دشت حجاز که «عوالی» نام داشته، هدایت شده و در آنجا به محضر آن حضرت(ع) مشرف میگردد. امام زمان(ع) در این تشرف مبارک میفرمایند:
پدرم با من پیمان بسته است که در مخفیترین و دورترین سرزمینها مسکن گزینم تا از تیررس اهل ضلالت در امان باشم. این پیمان مرا به این ریگزارهای عواملی (دشت حجاز از نجد تا تهامه) انداخته است.7
4. کوه رَضوی?
امام صادق(ع) دربارة کوه رضوی? میفرمایند:
از هر درختی، میوهای در آن هست. و چه پناگاه خوبی است برای شخص خائف، وه چه پناهگاه خوبی. صاحب این امر را در آن دو غیبت است، یکی کوتاه و دیگری طولانی.8
5. کرعه
مرحوم مجلسی در تذکرة الائمه، از کتب اهل سنت نقل میکند که حضرت مهدی(ع) در غیبت کبری در قریهای به نام «کرعه» اقامت مینمایند.9
6. جابلقا و جابلسا
میرزای نوری میگوید: اخبار بسیاری هست که از نظر معنی متواترند و دلالت دارند بر اینکه در مشرق و مغرب زمین، دو شهر، به ترتیب، به نامهای «جابلقا» و «جابلسا» وجود دارد که اهل آنها از انصار حضرت صاحبالامر(ع) هستند و در محضر آن حضرت(ع) قیام میکنند.10 امام حسن مجتبی(ع)، نیز در خطبهشان در برابر معاویه، به نام این دو شهر، اشاره نمودهاند.11
7. بلد مهدی(ع)
علامه ملسی، از یکی از عالمان اهل سنت نقل میکند که، «بلد مهدی(ع) شهری است نیکو و محکم، که بنا کرده آنرا مهدی فاطمی و برای آن قلعهای قرار داده است.»12
8. بیت الحمد
امام صادق(ع) فرمودند:
برای صاحب این امر، خانهای است که به آن «بیت الحمد» گفته میشود. در آن خانه چراغی است که از روز ولادت آن حضرت(ع) روشن است. این چراغ خاموش نمیشود تا روزی که با شمشیر، قیام نماید.13
پینوشتها:
1. روایت، به نقل از تحقیقی پیرامون جزیرة خضراء و مثلث برمودا، ناجی النجار، ترجمة علیاکبر مهدیپور.
2. در منبع پیشین، که از قائلان به وجود جزیرة خضراء میباشد، حکایت انباری را با استناد به همین دلیل، نقل نکرده است. ر.ک: همان، ص 54.
3. عاملی، سیدجعفر مرتضی، جزیرة خضراء، افسانه یا واقعیت، ترجمة محمد سپهری.
4. طبرسی، الإحتجاج، ص 497.
5. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 139.
6. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج 52، ص 157.
7. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمة، ص 447.
8. علامه مجلسی، همان، ج 52، ص 153.
9. نهاوندی، علیاکبر، العبقری الحسان، ج 2، ص 134.
10. میرزای نوری، النجم الثاقب، ص 300.
11. ر.ک. سفینة البحار، ج 1، ص 145.
12. نهاوندی، علیاکبر، همان، ج 1، ص 58.
13. نعمانی، غیبت، ص 126.