آنچه میخوانید ماجرای مرضیه عظیمی، 15 ساله، ساکن مشهد است که پیش از این دارای بیماری اعصاب و تشنج، فلج پاها و نابینایی بوده و پشت پنجره فولاد شفا پیدا کرده است
آنچنان که محمدحسین کروبی، پسر شیخ در صفحه فیس بوک خود نوشته است: شب گذشته در منزل من همزمان با شب تولد پدرم به مناسبت ورود دخترم به دانشگاه با حضور مادر و برادرانم مهمانی گرفته بودیم. اتفاق جالب اینکه هنگام صرف شام زنگ منزل به صدا در آمد و ماموری از آن سوی آیفون گفت "آقای کروبی رو آوردیم". عملا باورکردنی نبود و خوشحال شدیم که پدر را سر زده آورده بودند.
وی سلامت پدرش را "خیلی خوب" توصیف کرده و نوشته است: از حال ایشان پرسیدیم و گفتند چند شب قبل مرا به یک مرکز درمانی برای چکاب بردند و تقریبا یک چکاب کامل صورت گرفته است.
مهدی کروبی ماه گذشته هم با اعضای خانواده اش دیدار کرده بود.
دیدارها و ملاقات های شیخ و شب نشینی های او با خانواده و نزدیکانش در حالی است که رسانه های اپوزیسیون و حتی تریبون های متعلق به کروبی و میرحسین موسوی همواره مدعی اند که سران فتنه نه در حبس خانگی که زندانی اند و محافظان او اجازه هیچ ملاقات و دیداری را به او نمی دهند.
البته پسر کروبی در نوشته خود این را هم عنوان کرده است که "مسئولین جدید امنیتی که به تازگی منصوب و پدرم به اینها تحویل داده شده است، قول دادند که وضعیت پدرم بهتر شود و طی 10 روز آینده ایشان را به منزلی در منطقه شمیران منتقل کنند. همچنین قول دادند که هفته ای یک بار اعضای خانواده به صورت چرخشی با پدر ملاقات نمایند."
احمدی نژاد در دیدار با جمعی از ایثارگران، مدیران و منتخبان استان همدان به حضور مسلمانان در آندلس اشاره کرد و افزود: من از علما عذر می خواهم چون من اعتقاد ندارم که در آندلس تمدن اسلامی برپا شده است، زیرا اگر تمدن اسلامی برپا شده بود دیگر این تمدن از بین نمی رفت. مگر می شود کسی طعم واقعی تمدن اسلامی را با روح خود بچشد سپس سراغ چیزهای دیگر برود.
دکتر احمدی نژاد در اجلاس استانداران سراسر کشور با انتقاد شدید از منتقدان جریان انحرافی گفته است؛ 25 سال است که مشایی را می شناسم و در این مدت نماز شبش ترک نشده، او همچون شهید بهشتی مظلوم است و شک ندارم خداوند مزد مظلومیت او را طوری خواهد داد که همه متحیر خواهند شد
حجتالاسلام و المسلمین حسین ابراهیمی صبح امروز در جمع مردم بیرجند با تاکید بر هوشیاری مردم نسبت به وقایع و ترفندهای دشمن اظهار داشت: طی روزهای اخیر کامیونی حامل تفنگ ساچمهای وارد کشور شد که با هوشیاری عوامل امنیتی کشف و نقشه دشمن خنثی شد.
وی ادامه داد: بررسیها حکایت از این دارد که این محموله قرار بوده در شهرهای بزرگ به ویژه تهران توزیع شود تا دوربینهای نصب شده در شهرها را هدف قرار دهد و از کار بیندازند.
رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در فتنه 88 و حوادث انتخابات بسیاری از نقشهها با همین دوربینها شناسایی و خنثی شدند، گفت: دشمن برای اینکه در انتخابات پیشرو نیز دست به ناامنی بزند و از چشم ماموران پنهان بمانند اقدام به ورود تفنگ ساچمهای کرده تا دوربینهای کلانشهرها به ویژه تهران را از کار بیندازند.
گفته اند «پهلوانان نمی میرند» که باید گفت؛ پهلوانان هم می میرند. می گویند؛ منظور آن است که یاد و خاطره پهلوانان همیشه زنده می ماند. این گزاره نیز مخدوش است و چه بسیار پهلوانانی که آمده اند و رفته اند و امروزه یادی از آنها در خاطر هیچکس باقی نیست. هم اکنون نیز پهلوانانی هستند که ده ها سال دیگر انگار هرگز نبوده اند. تاریخ با هیچکس تعارف و رودربایستی ندارد و هنگامی که به پهلوانان می رسد، فقط یاد و خاطره پهلوانانی را در حافظه خود ضبط کرده و نسل به نسل منتقل می کند که پهلوانی را با جوانمردی آمیخته اند. «پوریای ولی» از جمله آنهاست. او که پهلوانی پرقدرت و بلندآوازه بود وقتی در تاریک- روشن شبستان یک مسجد، دعای مادری را شنید که با تضرع از خدا می خواست فرزند پهلوانش در مسابقه کشتی فردا بر پوریای ولی غلبه کند، با طوفانی در دل خویش روبرو شد. غلبه بر حریف و حفظ آوازه بلند پهلوانی خویش که خواست و آرزوی هر پهلوانی است و یا تن دادن به شکست ارادی برای به دست آوردن دل مادر پیری که از بیم شکست فرزند پهلوانش، شکسته بود و در سایه روشن سحرگاه آن روز، پیروزی فرزندش بر پوریای ولی را به تضرع از خدای مهربان آرزو می کرد؟ پوریای ولی اما، به دست آوردن دل آن مادر پیر را بر آوازه پهلوانی ترجیح داد و خدایش برای همیشه بلندآوازه کرد
شاید چندین مرتبه از زبان ریش سفیدان اطرافتان، قصه شتری را شنیده باشید که از دست سلاخان گریخت و به حرم امام هشتم علیه السلام پناه آورد و پای پنجره فولاد گریست.
حاج نصر الله حسین زاده صاحب همان شتر است که اینک دربان کشیک پنجم آستان قدس رضوی میباشد. از آنجا که ماجرای آن شتر پناهنده و چند و چون پس از آن به نظر ما جالب آمد، خاطرات ایشان را بیان میکنیم. حاج نصرالله اینطور آغاز میکند:
اخیرا مسئولان انجمن حجتیه که اخیرا با حمایتهای برخی افراد جریان انحرافی دور جدیدی از فعالیت خود را آغاز کرده اند در یکی از محافل خود گفته اند:"بسیج طرحی تحت عنوان صالحین دارد که افراد، تحت آموزش قرار می گیرند. حضور جوانان ما به دو جهت مناسب خواهد بود، یکی از خدمت سربازی آنها کسر خواهد شد و دوم اینکه در طرح صالحین بسیج قرار است مهدویت بحث شود و بسیج، سخنران و مدرس مهدویت ندارد و راهی خواهد بود تا مدرسین ما ورود پیدا نموده و تدریس را بر عهده گیرند و حداقل اینکه چون افراد ما اطلاعات خوبی پیرامون مهدویت دارند، از نظرات آنها استفاده نموده و تاثیر گذاری خواهیم نمود".
در همین راستا از افراد خواسته شده است که خود را در ظاهر، همراه نظام جلوه دهند و تاکنون تعدادی از عوامل مذکور فعالیت خود را در بسیج آغاز کرده اند.
مشابهت اقدام انجمن حجتیه با حرکت منافقین در داخل کشور قابل تامل است.
همچنین یک عنصر انجمن حجتیه در نشست (گروه امر) استان گلستان با طرح این سوال که «به طور کلی تکلیف و وظیفه ما انجمنی ها چیست؟» ضمن ادعای نجات بیست هزار نفر از کسانی که در جلسات قبل از انقلاب بهائیان شرکت می کردند توسط انجمن حجتیه، گفته است: سیاست های انجمن بر این است که دیگر قرار نیست انجمن جشن غدیر یا نیمه شعبان بگیرد. این مصوبه انجمن است که به هیئت های مذهبی و مساجد خط فکری بدهید. به نام خودشان هم باشد. اصل کار مهم است. نه این که چه کسی این کار را می کند. لحظه ای از درس دادن غافل نشوید.