امام سجاد سلام الله علیه
لو ماتَ مَن بَینَ المَشرِقِ والمَغرِبِ لَما استَوحَشتُ بعدَ أن یکونَ القرآنُ مَعی؛
اگر همه مردم از شرق تا غرب عالم بمیرند، با وجود قرآن در کنار من هرگز احساس وحشت و تنهایى نکنم
این رسم در زندانهای آمریکا شکل گرفت. زندانیهای که برای پول آماده بودند باسن خود را دراختیار دیگر زندانیها قرار دهند با آویزون نگاه داشتن شلوار بر روی باسنشون و قدم زدن در هواخوری زندان اقدام به جذب مشتری میکردند...
ما فقط خواستیم اطلاع رسانی کنیم. دیگه تصمیم با خودتون
این پشه مصنوعی با کنترل از راه دور علاوه بر دوربین مخفی و ضبط صدا ، خود یک آزمایشگاه کامل است که با گرفتن نمونه سلول فرد و با انالیز DNA آن و تطبیق آن با بانک اطلاعاتی خود ،اطلاعات شخص را مخابره میکند . در ضمن میتواند یک Micro RFID را به پوست شخص تزریق کند که ردیابی او را ساده کند . بدون اینکه شخص بفهمد
این رسم در زندانهای آمریکا شکل گرفت. زندانیهای که برای پول آماده بودند باسن خود را دراختیار دیگر زندانیها قرار دهند با آویزون نگاه داشتن شلوار بر روی باسنشون و قدم زدن در هواخوری زندان اقدام به جذب مشتری میکردند...
ما فقط خواستیم اطلاع رسانی کنیم. دیگه تصمیم با خودتون
این پشه مصنوعی با کنترل از راه دور علاوه بر دوربین مخفی و ضبط صدا ، خود یک آزمایشگاه کامل است که با گرفتن نمونه سلول فرد و با انالیز DNA آن و تطبیق آن با بانک اطلاعاتی خود ،اطلاعات شخص را مخابره میکند . در ضمن میتواند یک Micro RFID را به پوست شخص تزریق کند که ردیابی او را ساده کند . بدون اینکه شخص بفهمد
روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود،
نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد.
سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.
در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود.
مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد.
ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود.
آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت.
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.
مورچه گفت :
" ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند.
خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم.
خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد.
این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد
من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز
می گردم
و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شنا کرده مرا به بیرون آب دریا
می آورد و دهانش را باز می کند و من از دهان او خارج میشوم."
سلیمان به مورچه گفت :
"وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای ؟"
مورچه گفت آری او می گوید :
فراموش نکن
این اتفاق بامزه، با واکنش جالب شمشادی واقع شد و وی او در صفحه فیس بوک خود با انتشار متنی نوشت:
«الحمدلله .... خدا رو شکر که حداقل کسی یا کسانی پیدا شدند که بنده کمترین رو ، جزو بسیجی ها دانستند ، بسیجی که دلش با مردم و وطنش است و برای خوبی و خوشحالی و سلامتی و تندرستی همه ، هر کار که بتواند انجام میدهد و دلش دغدغه همه را دارد!
خدا رو شکر که شایسته " شکار شدن " شدم ! و دوستان پس از مدتها که پشت پرده گفتند ، آشکارا اعلام کردند که از چه کسانی و چه گروه هایی " برای شکار " همچون منی کمک گرفته اند !
گفته میشود عبارت گزینه حداقلی نخستین بار در لابهلای برخی تحلیلهایی دیده شد که گفته بودند آیتالله هاشمی رفسنجانی در یکی از صحبتهای خود پیرامون انتخابات آتی و اصلاحطلبان از این گفته است که انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم اگر نتیجهای غیر از دلخواه اصلاحطلبان داشته باشد آنها را برای همیشه به قعر خواهد فرستاد و در نتیجه بهتر است که اصلاحطلبان دست به اقدامی کمریسک بزنند و آن اقدام نیز حمایت از "گزینه حداقلی" است.
واضح بود که گزینه حداقلی به معنای گزینهایست که در انتخابات آتی ضمن آنکه احتمال رای آوری بالایی دارد؛ میتواند به یک مولفه اصلی در افواه و افکار عمومی تبدیل شود. و البته این فرآیند طرح شدن در افکار عمومی فرصتی است که در صورت چسبیده شدن اصلاحطلبان به آن کاندیدا؛ در اختیار طرح مواضع اصلاحطلبانه نیز قرار میگیرد.