.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 4221
  • بازدید دیروز : 41
  • کل بازدید : 1542715
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 103/9/28    ساعت : 3:18 ع
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
ارسال شده در پنج شنبه 91/3/4 ساعت 10:0 ع نویسنده : ایمان احمدی

از امام علی النقی علیه السلام چند یادگاری برای ما رسیده است که متاسفانه در بین شیعیان نیز غریب می باشند. در این مجال مختصرا آنها را یادآور می شویم.

ادامه مطلب...


      
      
ارسال شده در پنج شنبه 91/3/4 ساعت 7:0 ع نویسنده : ایمان احمدی

امام هادی




      
ارسال شده در پنج شنبه 91/3/4 ساعت 10:42 ص نویسنده : ایمان احمدی

کلمات قصار حضرت امام ره

 

غیر حق تعالی نور نیست ، همه ظلمتند .

ما از خدا هستیم همه . همه عالم از خداست ، جلوه خداست ، و همه عالم به سوی او برخواهد گشت .

تمام مقاصد انبیا برگشتش به یک کلمه است و آن ، معرفت الله .

آرمان اصلی وحی این بوده است که برای بشر معرفت ایجاد کند .

بیشتر ناله اولیا ، از درد فراق و جدایی از محبوب است و کرامت او .

تمام کمالاتی که برای اولیای خدا و انبیای خدا حاصل شده است از این دل کندن از غیر ، و بستن به اوست .

 

آن چیزی که انسان را به ضیافتگاه خدا راه می دهد این است که غیر خدا را کنار بگذارد ، و این برای هر کس میسور نیست .

خودتان را متصل کنید به این دریا ، دریای الوهیت ، دریای نبوت ، دریای قرآن کریم .

بدان که شکر نعمتهای ظاهره و باطنه حق تعالی ، یکی از وظایف لازمه عبودیت و بندگی است که هر کسی به قدر مقدور باید قیام به آن نماید ، گرچه از عهده شکر حق تعالی ، احدی از مخلوقات برنمی آید .

 

پر واضح است که تسبیح و تقدیس و ثنای حق تعالی ، مستلزم علم و معرفت به مقام مقدس حق ، و صفات جلال و جمال است ، و بدون هیچ گونه معرفتی و علمی متحقق نشود .

از آداب عبودیت این است که جز قدرت حق ، قدرتی را نپذیرند ، و جز ثنای حق ، و آن که از اولیای حق است ، ثنای کسی را نگویند .

 

اصل تمجید ، برای غیر خدا واقع نمی شود ، حتی شما که از یک گل تعریف می کنید ، از یک سیب تمجید می کنید ، این تمجید خداست .

مطمئن باشید که اگر کارهایتان از الوهیت سرچشمه نگیرد ، و از وحدت اسلامی بیرون بروید ، مخذول می شوید .

اگر اغراض الهی داشتید ، مادی هم دنبالش هست ، اما این مادی ، دیگر الهی شده است .

تشخیص معیار الهی از شیطانی آن است که پس از مراجعه به خود ، بیابد که آنچه که او می خواهد ، نفس عمل است ، گرچه این کار را دیگری انجام دهد .

 

توجه به خدا و هجرت از خود به خدا - که بزرگترین هجرتهاست - ، هجرت از نفس به حق ، و از دنیا به عالم غیب شما را تقویت کرد .

پس از اتکال به خداوند ، به قدرت خود که از اوست اعتماد و اتکال داشته باشید .

به شما می گویم که از هیچ کس نترسید الاّ خدا ؛ و به هیچکس امید نبندید الا خدای تبارک و تعالی .

توجه به غیر خدا ، انسان را به حجابهای ظلمانی و نورانی محجوب می نماید .

 

غفلت از حق کدورت قلب را زیاد کند ، و نفس و شیطان را بر انسان چیره کند ، و مفاسد را روز افزون کند . و تذکر و یادآوری از حق دل را صفا دهد ، و قلب را صیقلی نماید و جلوه گاه محبوب کند ، و روح را تصفیه نماید و خالص کند ، و از قید اسارت نفس ، انسان را براند .

و بدان که هیچ آتشی از آتش غضب الهی دردناکتر نیست .

همان طور که مکلفیم که خودمان را حفظ کنیم و خارج کنیم از ظلمات به نور ، مکلف هستیم دیگران را همین طور دعوت کنیم .

ما باید دعوت بکنیم و دعوت ما به خود نباشد ، دعوت به دنیا نباشد ، دعوت به خدا باشد .

درس را برای خدا بخوانید .

اگر انسان برای شهوات نفسانیه قیام بکند ، و برای خدا نباشد ، این کارش ، ، به جایی نمی رسد این کارش ، بالاخره فشل می شود . چیزی که برای خدا نیست ، دوام نمی تواند داشته باشد .

 

خدا هست ؛ غفلت نکنید از او ! خدا حاضر است ، همه ما تحت مراقبت هستیم .

مقصد را مقصد الهی کنید ، برای خدا قدم بردارید .

همه عالم محضر خداست ؛ هر چه واقع می شود در حضور خداست .

 

همیشه توجه داشته باشید که کارهایتان در محضر خداست ، همه کارها ! چشمهایی که بهم می خورد ، در محضر خداست ؛ زبانهایی که گفتگو می کند ، در محضر خداست ؛ و دستهایی که عمل می کند ، در محضر خداست ؛ و فردا ماجواب باید بدهیم .

 

همه ما در محضر خدا هستیم ، و همه ما خواهیم مرد .

باید به قلبتان برسانید که هر کاری انجام می دهید در محضر خدا هستید .

 

به قلوب محجوت و منکوس خود برسانید که عالم ، از اعلی علیین تااسفل السافلین ، جلوه حق - جل و علا - و در قبضه قدرت اوست .

 

نعمتهای خدا امتحان است برای بندگان خدا .

آنی که انسان را از تزلزل بیرون می آورد ، آن ، ذکر خداست .

به خدا متوجه شو ، تا دلها به تو متوجه شود .

 

صورت عمل میزان نیست ، آن چیزی که میزان است انگیزه عمل است .

مکلفی نیست در عالم ، که تحت آزمایش خدا و امتحان او نباشد .

هر کس در هر مقامی که هست و هر مسئولیتی که دارد ، همان مقام و مسئولیت ، امتحان اوست .

در اسلام معیار ، رضایت خداست ، و نه شخصیتها . ما شخصیتها را با حق می سنجیم ، و نه حق را با شخصیتها . معیار ، حق و حقیقت است .

ما معیارها را باید معیارهای الهی قرار بدهیم .

 




      
ارسال شده در پنج شنبه 91/3/4 ساعت 10:41 ص نویسنده : ایمان احمدی

از پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده است که فرمودند: از اولین شب جمعه در ماه رجب غافل نشوید. زیرا شبى است که فرشتگان آن را «لیلة الرغائب » مى‏نامند. این نامگذارى به این جهت است که هنگامى که یک سوم از شب گذشت هیچ فرشته‏اى در آسمان‏ها و زمین نمى‏ماند مگر این که در کعبه و اطراف آن جمع مى‏شوند. آنگاه خداوند بطور غیر منتظره‏اى بر آنان وارد شده و مى‏فرماید: اى فرشتگانم هر چه مى‏خواهید از من درخواست کنید.

فرشتگان عرض مى‏کنند: حاجت ما این است که از روزه‏داران رجب درگذرى. خداوند مى‏فرماید: این کار را انجام دادم.

ادامه مطلب...


      
ارسال شده در پنج شنبه 91/3/4 ساعت 8:14 ص نویسنده : ایمان احمدی

انگشترآقا




      
ارسال شده در پنج شنبه 91/3/4 ساعت 8:8 ص نویسنده : ایمان احمدی

دنیا، بازار سود و زیان بشر
از نظر آموزه های وحیانی اسلام، انسان یک فرصت استثنایی به عنوان عمر و زندگی در دنیا را در اختیار دارد که هرگز تکرار شدنی نیست. فرصت دنیا به انسان کمک می کند تا خودش را هرگونه که خواهد بسازد. از این رو، همه شرایط و لوازم و اسباب خودسازی در دنیا فراهم است. این بدان معناست که انسان برخلاف اصطلاحات منطقی و فلسفی، دارای یک ماهیت ثابت همانند دیگر موجودات و آفریده های هستی نیست. اگر در منطق و فلسفه از جنس و فصل به عنوان ماهیت موجودات سخن به میان می آید، این تحلیل و تبیین ها و در نتیجه توصیه های ارایه شده نیز مربوط به غیر انسان است؛ زیرا انسان هر چند که به ظاهر از یک درجه ای از ماهیت که قاعده ماهیات است برخوردار می باشد و می توان برای انسان جنس و فصلی چون حیوان ناطق یا جانور گویا را به عنوان ماهیت انسانی بیان کرد؛ ولی براساس آموزه های قرآنی، انسان خود جنس الاجناسی است که فرصت زندگی مادی دنیوی به او این امکان را بخشیده تا به هر نوعی که بخواهد درآید و از ویژگی ها و فصول چند نوع از انواع یک جنس را دارا شود. بنابراین، انسان می تواند با فرصت اراده، علم، قدرت، اختیار و انتخاب، فرشته شود یا فراتر از آن برود و در مقامی قرار گیرد که دست فرشته های مقرب الهی نیز بدان نمی رسد و چون فرشتگان بخواهند بدان مقام برسند و تعدی و تجاوز کنند پر پروازشان بسوزد و نیست و نابود شوند؛ چرا که مقام قاب قوسین او ادنی تنها از مختصات انسان است (نجم، آیات 7 و 8)، یا آنکه می تواند در جهت مخالف این برود و به شکل و ماهیت جانورانی چون گاو، اسب، گوسفند، خوک و بوزینه در آیه و این گونه ماهیت خویش را شکل بخشد و یا حتی پست تر از این، به شکل دیگر موجودات پست جهان تبدیل ماهیت دهد، (اعراف، آیه 179؛ فرقان، آیه 44) و بلکه حتی می تواند از گیاه نیز پایین تر و پست تر شود و به شکل جمادات بلکه جامدات بی خاصیتی درآید که حتی آبی از آنها بیرون نمی جوشد (بقره، آیه 74) یا پست تر از این هم شده، تبدیل به سوخت دوزخ شود. (بقره، آیه 24؛ تحریم، آیه 6)

ادامه مطلب...


      
ارسال شده در پنج شنبه 91/3/4 ساعت 8:5 ص نویسنده : ایمان احمدی

ای طالب عروج روحانی!) روایت شده که یکی از انصاری که با رسول خدا(ص) نماز می خواند، مرتکب اعمال زشت هم می شد، این را برای پیامبر(ص) بیان نمودند، حضرت فرمود: همین نماز، روزی او را از این کار باز خواهد داشت، طولی نکشید که آن مرد توبه نمود. (بحارالانوار، ج 79، ص 198) همچنین از امام صادق(ع) روایت شده که آن حضرت فرمود: «هر کس دوست دارد بداند که نمازش قبول شده است یا نه، پس ببیند که آیا آن نماز، او را از فحشاء و منکرات بازداشته است یا نه؟ به همان اندازه ای که آن نماز او را از ارتکاب کارهای زشت مانع شده است، به همان اندازه هم نمازش قبول شده است.» (همان)... زیرا قرآن به صراحت این خاصیت را برای نماز اثبات می کند. پس نمازی که این خاصیت در او نباشد و تنها صورت نماز در آن یافت شود لامحاله آن نماز عملی برخاسته از «نفاق خالص» خواهد بود، زیرا اگر ذره ای از روح نماز با خود می داشت، به همان اندازه انسان را از فحشاء و منکرات باز می داشت... نمازی که از حقیقت نماز، ذره ای در آن نباشد، آن نماز از نفاق خالص نشأت گرفته و نفاق هم که بدون شک سبب دوری انسان از خدا می شود

اسرار الصلوه ، ص 177




      
ارسال شده در پنج شنبه 91/3/4 ساعت 8:4 ص نویسنده : ایمان احمدی

ابوهاشم جعفری گفت: من در فشار اقتصادی و تنگدستی شدیدی قرار گرفتم. به محضر امام هادی(ع) شرفیاب شدم. به من اجازه داد که بنشینم. و بعد فرمود: ای اباهاشم کدام یک از نعمت هایی را که خدای عزوجل به تو داده می خواهی شکر و سپاس آن را به جا آوری؟ ابوهاشم گفت: از شدت اندوه، درمانده شدم و نتوانستم در پاسخ امام(ع) چیزی بگویم. حضرت خود آغاز به سخن کرد و فرمود: خداوند به تو ایمان روزی کرده و پیکرت را بر آتش حرام فرموده، و به تو عافیت بخشیده که بر طاعت و عبادت کمک تو باشد، و به تو قناعت ارزانی داشت تا به ابتذال کشیده نشوی و از اسراف و تبذیر خودداری کنی. ای ابوهاشم! من به این خاطر ابتدا شروع به صحبت کردم زیرا گمان دارم که می خواهی نزد من شکایت کنی که چه کسی این کار را کرده- و تو را به تنگدستی و فقر کشانده است- لذا دستور داده ام که صد دینار به تو بدهند، آن را بپذیر.
امالی شیخ صدوق، مجلس64، ح11




      
ارسال شده در پنج شنبه 91/3/4 ساعت 8:3 ص نویسنده : ایمان احمدی

قال الهادی(ع): العقوق یعقب القله، و یودی الی الذله.
امام هادی(ع) فرمود: نافرمانی نسبت به پدر و مادر تهیدستی درپی دارد و موجب خواری و ذلت می گردد


1- بحارالانوار، ج71، ص84

 



      
<   <<   21   22   23   24      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا