.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 163
  • بازدید دیروز : 356
  • کل بازدید : 1459917
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 103/2/29    ساعت : 10:39 ع
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
ارسال شده در جمعه 92/8/3 ساعت 9:44 ص نویسنده : ایمان احمدی

من و آقاى هاشمى و یک نفر دیگر که نمى‌خواهم اسم بیاورم، از تهران به قم خدمت امام رفتیم تا بپرسیم بالاخره این جاسوسان را چه‌کار کنیم؛ بمانند، یا نگه‌شان نداریم؛ به‌خصوص که در دولت موقت هم جنجال عجیبى بود که ما اینها را چه‌کار کنیم!
 
وقتى که خدمت امام رسیدیم و دوستان وضعیت را شرح دادند و گفتند مثلاً رادیوها این‌طور مى‌گویند؛ آمریکا این‌طور مى‌گوید؛ مسئولان دولتى این‌طور مى‌گویند؛ ایشان تأملى کردند و سپس با طرح یک سؤال واقعى پرسیدند: «از آمریکا مى‌ترسید؟»؛ گفتیم: نه؛ گفتند: پس، نگه‌شان دارید!
 
بله، آدم احساس می‌کرد که این مرد خودش از این شُکوه ظاهرى و مادى و این اقتدار و امپراتورى مجهز به همه‌چیز، حقیقتاً ترسى ندارد. نترسیدن او و به چیزى نگرفتن اقتدار مادى دشمن، ناشى از اقتدار شخصى و هوشمندان? او بود. نترسیدن هوشمندانه، غیر از نترسیدن ابلهانه و خواب‌آلوده است؛ مثلاً یک بچه هم از یک آدم قوى یا یک حیوان خطرناک نمى‌ترسد؛ اما آدم قوى هم نمى‌ترسد؛ منتها انسان‌ها و مجموعه‌ها در قوّت خودشان دچار اشتباه مى‌شوند و قوّتهایى را نمى‌بینند.
 
بیانات در دیدار اعضاى دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت 1378/1/28



مطلب بعدی : « عبادت خالصانه »       


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا