.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 133
  • بازدید دیروز : 356
  • کل بازدید : 1459887
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 103/2/29    ساعت : 6:54 ع
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
ارسال شده در جمعه 91/10/29 ساعت 4:9 ع نویسنده : ایمان احمدی

چند ساعت مانده بود به اذان صبح طبق معمول  بلند شده بود برای تجدید وضو هوا خیلی سرد بود از اتاق بیرون رفته بود آنجا خورده بود زمین و دیگر نتوانسته بود بلند شود. چند ساعت بعد که آقا را پیدا کرده بودند دیده بودند در حالی که بدنش از سرما خشک شده همان طور که روی زمین افتاده دارد ذکرهایش را می گوید.

گفته بودند خب چرا صدا نکردید؟

گفته بود خب؛نخواستم اذیت بشوید!




مطلب بعدی : « عبادت خالصانه »       


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا