.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 149
  • بازدید دیروز : 171
  • کل بازدید : 1460074
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 103/2/30    ساعت : 7:40 ع
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها
ارسال شده در سه شنبه 90/8/24 ساعت 11:16 ص نویسنده : ایمان احمدی

پس از آن که رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم در غدیر خم آنچه را که مأمور به آن بود تبلیغ فرمود و این سخنان در سایر سرزمین های اسلامى هم منتشر شد، جابر بن نضر آمد و خطاب به پیامبر نمود و گفت: از طرف خدا امر کردى که گواهى به یگانگى خداوند و رسالت تو بدهیم و نماز و روزه و حج و زکاة را اجرا کنیم. همه را از تو پذیرفتم و قبول کردیم. تو به اینها اکتفا نکردى؛ تا این که بازوى پسر عمویت را گرفتى و بلند نمودى و او را بر ما برترى دادى و گفتى: «من کنت مولاه فعلىّ مولاه» آیا این امر از طرف تو است یا از جانب خداوند؟

رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم فرمود: قسم به خداوندى که معبودى جز او نیست، این امر از جانب خداوند است.

او پس از شنیدن این سخن به طرف شتر خود روانه شد در حالى که می گفت: بارخدایا! اگر آنچه محمد صلّى الله علیه وآله وسلّم می گوید، راست است و حق، سنگى از آسمان ببار و یا عذابى دردناک به ما برسان.

جابر بن نضر هنوز به شتر خود نرسیده بود که سنگى از بالا بر سر او آمد و از دُبُر او خارج شد و او را کشت.
انس بن مالک نیز مبتلا به برص شد و گفته شده است هنگامى که على علیه السلام طلب گواهى مبنی بر گفتار رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم فرمود، نامبرده بهانه آورد که مبتلا به برص فراموشى شده است. على علیه السلام فرمود: بارخدایا! اگر دروغ می گوید او را مبتلا به برص سفیدى کن که دستار او آنرا مخفى نسازد. پس چهره او دچار برص شد و پیوسته خرقه بر چهره خود می افکند

در همین رابطه حکایت دیگری را نقل می کنند که روزى حضرت على علیه السلام از دارالإماره خارج شد. در این هنگام سوارانى که روپوش بر صورت و شمشیر حمایل داشتند، از راه رسیدند و با آن حضرت روبرو شدند. خطاب به امام علی علیه السلام گفتند: «السلام علیک یا امیرالمؤمنین رحمة الله و برکاته، السلام علیک یا مولانا» . على علیه السلام پس از جواب سلام فرمودند: در اینجا از اصحاب رسول خدا چه کسانى هستند؟ در این هنگام دوازده تن برخاستند و شهادت دادند که از رسول خدا در روز غدیر خم شنیدند که می فرمود: «من کنت مولاه فعلىّ مولاه...» پس از آن حضرت به انس بن مالک و براء بن عازب که از اداى شهادت خوددارى کرده بودند، فرمود: چه چیز مانع شد از این که شما برخیزید و شهادت دهید؟ زیرا شما نیز آنچه را که این گروه شنیده اند، شنیده اید. سپس فرمود: بارخدایا! اگر این دو نفر به علت عناد و دشمنى، این حقیقت را کتمان کرده اند، آنها را به سزاى اعمالشان برسان و آنها را مبتلا کن.

پس از مدتى براء بن عازب نابینا شد و پس از نابینا شدن هنگامى که راه منزل خود را گم می کرد و از مردم سؤال می کرد با خود می گفت: کسى که گرفتار نفرین شده چگونه راه به مقصود را در می یابد؟

انس بن مالک نیز مبتلا به برص شد و گفته شده است هنگامى که على علیه السلام طلب گواهى مبنی بر گفتار رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم فرمود، نامبرده بهانه آورد که مبتلا به برص فراموشى شده است. على علیه السلام فرمود: بارخدایا! اگر دروغ می گوید او را مبتلا به برص سفیدى کن که دستار او آنرا مخفى نسازد. پس چهره او دچار برص شد و پیوسته خرقه بر چهره خود می افکند.




مطلب بعدی : « عبادت خالصانه »       


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا