.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 373
  • بازدید دیروز : 578
  • کل بازدید : 1451696
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 103/2/19    ساعت : 9:12 ع
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها

فرشته

رئیس دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق(ع) با تأیید اینکه شیطان در چهره اولیای الهی نیز می‌تواند ظاهر شود؛ نفوذ شیطان در خانواده مؤمن «حاج حبیب» را مبالغه‌آمیز دانست

در ایام ماه مبارک رمضان سریا‌ل‌های مختلفی از رسانه ملی پخش شد که با توجه به موضوعات دینی و قرآنی آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بودند. یکی از این مجموعه‌ها «سقوط یک فرشته» است به بازگویی نقش شیطان در زندگی انسان می‌پردازد. با «محمدرضا محمد‌زاده»، رئیس دانشکده الهیات دانشگاه امام صادق(ع) گفت‌و‌گویی را درباره این سریال و جایگاه شیطان در زندگی انسان ترتیب داده‌ایم که مشروح در پی می‌آید.

تجسم شیطان در ظاهر انسان امکان‌پذیر است

* آیا شیطان می‌تواند در ظاهر انسانی مجسم شود؟

- در مورد اینکه شیطان بتواند، تغییر ماهیت دهد و یک ماهیت دیگری پیدا کند، کاملاً تردید دارم، بر اساس مباحث علمی که در جاهای مختلف صورت گرفته، تغییر ماهیت دادن شیطان امکان‌پذیر نیست، ولی این امکان وجود دارد که ظاهرش شبیه انسان یا بعضی از موجودات پیدا شود و آن چیزی که اتفاق می‌افتد، ظاهر است. یعنی؛ در واقع نوعی تجسم انسانی و یا حیوانی است، برای اینکه شیطان بتواند کار خودش را که وسوسه انسان است، تا یک حدی به انجام برساند.
این مسئله را، آیات و روایات تا حدی می‌تواند، تأیید کند، ما در روایات داریم که شیطان به صورت حیوان ظاهر شده و یا شیطان به صورت انسان تجسم پیدا کرده تا بتواند وسوسه‌ای را انجام دهد یا کسی را از مسیر راست منحرف کند، از روایات بر می‌آید که شیطان تنها یک مقدار ظاهرش را می‌تواند، تغییر بدهد و این فقط در مورد شیطان هم نیست، بلکه بعضی از موجوداتی که در این عالم هستند که این توانایی را دارند ظهور انسانی یا چهره موجودات مادی را پیدا کنند، مانند داستان حضرت مریم علیها‌السلام که یکی از فرشتگان الهی به صورت یک انسان برای حضرت مریم علیها‌السلام پدیدار شد.
این موجودات، مادی تام نیستند و مرتبه‌ای از لطافت وجودی دارند؛ مثل اجنه و یا بعضی از فرشتگان، اینها بر اساس آنچه که به ادبیات دینی ما وارد شده است، قابلیت این را دارند که ظاهرشان به شکل انسان و بعضی از موجودات مادی و حسی در آورند.

شیطان در ظاهر اولیای الهی هم در می‌آید!

* پس با این اوصاف، شیطان می‌تواند خودش را در ظاهر اولیای الهی و یا انسان مؤمن نشان دهد؟

- قاعدتاً به نظر می‌آید تغییر دادن ظاهر، مشکلی برای این دسته از موجودات ندارد.
امروز گاهی برای اینکه افرادی را فریب دهند، قیافه‌شان را به شکل کسانی درمی‌آورند که مورد اعتماد مردم هستند، این جنبه ظاهری است، ولی آنچه که در باطن و حقیقت شیطان هست، این است که شیطان موجودی است که شر به حساب می‌آید و آنچه که در وجود شیطان مترتب می‌شود، امر خیر نیست، اما این امکان وجود دارد که ظاهرش را به شکل انسانی که ولی و قابل اعتماد است، در بیاورد. در این خصوص ما خیلی مشکل نداریم، منتها این ظاهر قضیه است، مثل اینکه شما آنچه را که خیلی زشت است، ظاهرش را به شکل زیبا دربیاورید، اما این زیبایی ظاهری هیچ ربطی به زشتی باطنی آن شی ندارد.

حدود اختیارات شیطان درباره اولیای الهی گسترده‌تر از انسان‌های معمولی است

* با توجه آنچه که در سریال «سقوط یک فرشته» به تصویر کشیده می‌شود، به راستی شیطان آنقدر اختیار دارد که وارد زندگی انسان شود؟

-  این مسلم است و هیچ تردیدی نکنید که گاهی شیطان به دلیل قدرتی که خدا به او می‌دهد، می‌تواند در امتحان کردن بعضی انسان‌ها در امورشان دخل و تصرف کند. در این خصوص مستند قرآنی وجود دارد، در داستان ایوب پیامبر (ع) ملاحظه می‌کنید که شیطان با دخل و تصرف، بلاهایی را بر سر حضرت ایوب علیه‌السلام درآورد، برای اینکه بتواند، او را از مسیر اصلی‌اش منحرف کند، لذا حوزه اختیار شیطان نسبت به سایر انبیاء در مورد ایوب پیامبر(ع)، خیلی فراتر از حالت معمولی رفت.
من فکر می‌کنم اینکه دچار توهم شویم و گمان کنیم که شیطان همه آنچه را که در توان دارد، برای فریب دادن انسان‌ها در یک سطح بکار می‌برد، همان طوری که ایوب پیامبر مورد ابتلاء قرار دارد، در مورد انسان‌های معمولی در این سریال که به تصویر کشیده شده است، تا این حد بخواهد دخالت بکند، فکر می‌کنم، این خیلی صحیح به نظر نمی‌رسد، در آیات قرآن و در روایات‌ ذکر شده است که هر زمان انسان‌ها احساس ‌کنند که شیطان آنها را می‌خواهد، وسوسه کند یا تأثیری در آنها داشته باشد، از شر او به خداوند پناه ببرند.
بنابراین از اینجا معلوم شد که انسان‌های معمولی ـ نه ایوب پیامبر(ع)، پیامبران(ع) و اولیای خدا ـ حوزه تصرف شیطان در آنها به اندازه‌ای است که با استعاذه و پناه بردن به خدا، آن میزان تأثیر به حداقل خودش می‌رسد و میزان تأثیر به صفر می‌رسد.
اعتقادم این نیست که در مورد انسان‌های معمولی، شیطان کاری را که با برخی از پیامبران انجام می‌داد تا این حد بتواند در زندگی انسان‌های معمولی تأثیر داشته باشد و بخواهد این تأثیر را به نحوی که در سریال به تصویر کشیده می‌شود، اعمال کند، من این را خیلی نمی‌پسندم.

سطح محتوایی سریال «سقوط یک فرشته» پایین است

البته این سریال در مقایسه با سریال‌هایی که در سال‌های گذشته پخش می‌شود، به نظر می‌رسد که سطح محتوایی پایین‌تری دارد و هر بیننده‌ای ـ ولو اطلاعات مذهبی کاملی هم نداشته باشد ـ تأثیری که سریال‌های قبل داشته، این تأثیر را در این سریال ملاحظه نمی‌کند.
باید توجه کرد که مه‌مترین کاری که شیطان انجام می‌دهد، فقط فریب دادن است و در آیات قرآن از شیطان به عنوان دشمن آشکار، کسی که عصیان‌پیشه و رانده شده از درگاه خداوند یاد شده است.
 در رابطه با میزان تأثیری که برای شیطان قابل تصور است، آن چیزی که در آیات قرآن آمده، شیطان با وسوسه‌‌هایی که انجام می‌دهد، موجی از فساد، دشمنی و زمینه‌های نامناسب روحی در انسان‌هایی فراهم می‌کند که زمینه‌های این دشمنی و فساد به خاطر گناهانی که کردند، بنابراین در انسان‌هایی که گناه نمی‌کنند، شیطان در آنها نمی‌تواند، تأثیر داشته باشد، مگر یک انسان الهی باشد که خداوند برای مراحلی اراده کرده است.

نفوذ بی‌اندازه شیطان در شخص مؤمنی چون «حاج حبیب» مفهومی ندارد

در انسان‌های معمولی، آنهایی که جزو انبیا و اولیای به حساب نمی‌آیند، میزان تأثیر شیطان فقط در حد وسوسه و ایجاد دشمنی کردن بر پایه گناهانی است که فرد انجام داده است، پس کسانی که ایمان دارند و جنبه‌های اعتقادی در آنها قوی است، شیطان از عهده آنها بر نمی‌آید.
در سریال «سقوط یک فرشته»، شیطان و فریب او در انسانی مثل «حاج حبیب» که نقش یک انسان مؤمن را بازی می‌کند، کاملاً غالب شده است. در این خصوص سوره «نساء، آیه 76» را ملاحظه کنید: «إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطَانِ کَانَ ضَعِیفًا»؛ خداوند صریحاً می‌فرماید که فریب شیطان همیشه ضعیف است و تأثیر آنچنانی نمی‌تواند در زندگی ما داشته باشد، مگر اینکه خودمان به واسطه گناهانی که انجام می‌دهیم، زمینه‌هایی را فراهم می‌کنیم که شیطان به زندگی ما وارد شود.
معتقدم شخصیت «حاج حبیب» به گونه‌ای است که می‌تواند عملیات شیطان را کاملاً خنثی کند، هر چند که از محتوای فیلم‌نامه چنین احساس می‌شود که این گونه نیست، بنابراین افرادی که ایمان داشته باشند، به خدا پناه ببرند، بر او توکل کنند و به آموزه‌هایی که در مباحث دینی آمده توجه کنند، اهل قرآن باشند و به اهل بیت علیهم‌السلام رجوع داشته باشند، هیچ وقت شیطان در آنها تأثیری که در فیلم‌ نشان داده شده است، تحقق پیدا نخواهد کرد.

خطر انسان‌هایی با نهاد شیطانی از خود شیطان بیشتر است

* این موضوع که شیطان به ظاهر افراد در می‌آید، پس هر کسی که در خیابان دیدیم، بگوییم او شیطان است؟! 

- توجه داشته باشید که بدتر از شیطان، کسانی هستند که نهاد شیطانی دارند، در روایات‌ داریم، موقعی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور پیدا کنند، شیطان از بین می‌رود، ولی شیطنت‌‌ و نهادهای شیطانی از بین نمی‌رود، در آن موقع انسان‌هایی هستند که نفش شیطانی دارند، لذا ما در مواجهه با دیگران باید این احتمال را بدهیم که اگر آدم درستی نباشد، یا نفس شیطانی است و یا شیطان مجسم شده به شکل آدم!
ضرر انسان‌هایی که نهاد شیطانی دارند، از شیطان بیشتر است، چون شیطان کارش فقط وسوسه کردن است، عملاً نمی‌تواند کار زیادی انجام دهد، مگر در موارد خیلی استثنایی، ولی انسان‌هایی که نهاد شیطانی دارد، کاملاً تأثیر می‌گذارند.
در ادبیات سیاسی حضرت امام امت(ره) از آمریکا به شیطان بزرگ تعبیر کردند، دلیلش این است که این نظام حکومتی که در آمریکا وجود دارد، از انسان‌هایی تشکیل شده که نهادشان، یک نهاد شیطانی است و شیطان در مقابل اینها به یک معنا، باید سر تعظیم فرود بیاورد، چرا که اینها شیطان را دست انداخته‌اند. یعنی؛ از شیطان هم فراتر رفته‌اند.
لذا در دستور‌العمل‌هایی که در دین و آیات و روایات آمده است و در فقه ذکر می‌شود، مجاز نیستیم، هر جایی برویم و با هر کسی ارتباط برقرار کنیم، باید با کسانی ارتباط برقرار کنیم که می‌دانیم انسان‌هایی هستند، کارنامه‌شان برای ما معلوم و سخن‌شان بر ما مشخص است، انسان باید عقل را به کار بگیرد و حواسش را جمع کند، پس اگر با افرادی که مراوده و ارتباط دارد، احساس کند که مشکلاتی دارند و ارتباط با آنها موجب آفت و آسیبی می شود، باید احتراز کند.

در آخرالزمان، سوء ظن به آدم‌ها اصل است مگر دلیلی بر خوبی آن‌ها پیدا شود

در روایات داریم که در آخرالزمان اصل بر خوبی انسان‌ها نیست، در زمانی که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم در قید حیات بودند، اصل بر خوبی آدم‌ها بود و بد بودن آدم‌ها دلیل می‌خواست، ولی در آخرالزمان اصل بر بدی آدم هست، اگر دلیلی بر خوبی آدم‌ها پیدا نکردید، باید با احتیاط با آنها رفتار کنید، از این طرف یادمان باشد، شیطان واقعی کیدش ضعیف است، اگر چه عدو مبین ماست: «وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ» (آیه 142 سوره انعام)، رسماً خداوند این مسیر را برای ما مشخص کرده است، که شیطان کارش برنامه‌ریزی شده است، اول راه سبز نشان می‌دهد و آرام آرام انسان را به سراشیبی نهایی می‌برد، خداوند صریحاً می‌فرماید که شیطان، دشمن مبین شماست.
اما برای فرار کردن از دست شیطان در سوره «اعراف» آیه 200 خدا می‌فرماید: «وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»، وقتی احساس کردید که یک گرفتاری از ناحیه شیطان برای شما حاصل می‌شود، به خدا پناه ببرید، این پناه بردن به خدا تنها با گفتن «اعوذ بالله» نیست، آن چیزی که ما باید انجام دهیم، حقیقت استعاذه است که بدانیم خداوند تنها منبع و جایگاهی است که می‌تواند به ما کمک کند و اغواهای شیطانی را خنثی کند.
ما باید ایمان به خدا، توکل داشته باشیم و ذکر خدا را در زندگی به آن توجه داشته باشیم، ذکر فقط گفتن الله اکبر و الحمدلله نیست، روایت داریم که پیامبر(ص) به حضرت امیر(ع) فرمود: «ذکر این نیست که فقط الحمدلله، الله اکبر و سبحان الله بگویید، ذکر این است که اگر موقعیت گناه پیش آمد، اجتناب کنید و اگر موقعیت خوبی برای کار ثواب پیش آمد، انجام دهید، اگر همیشه این حالت را داشته باشید، همیشه در حال ذکر هستید»، پس کسی که در حال ذکر است و پناهش را خدا قرار داده باشد، شیطان نمی‌تواند در او رسوخ پیدا کند.

 نفوذ شیطان در خانواده «حاج حبیب» مبالغه آمیز است

* با توجه به اینکه در سریال «سقوط یک فرشته»، خانواده «حاج حبیب» اهل نماز شب و قرائت قرآن نشان داده می‌شود و این عوامل نیز باعث دوری شیطان از انسان است، تاثیر بیش از اندازه شیطان بر این خانواده مقید، قابل هضم نیست. نظر شما چیست؟

- در این خصوص مبالغه زیادی در سریال صورت گرفته است، اما هسته اصلی محتوا درست است، شیطان به اندازه‌ای که گناه و خطا ‌کنیم، راه برای او باز می‌شود تا در ما تأثیر بگذارد و به اندازه‌ای که به یاد خدا هستیم و وظیفه خودمان را در قبال خداوند و دستورات اسلام انجام می‌دهیم، راه تأثیر شیطان را می‌بندیم، شاید نویسنده فیلمنامه هدفش همین بوده است، هرچند که میزان جذابیت سریال به یک منوال واحد نیست.
در روایتی از امام صادق (ع) داریم که شیطان دهانش را بر روی مؤمن باز می‌کند، اگر مؤمن به یاد خدا بیفتد، در آن حالی که شیطان دهانش را باز کرده، شیطان خودش را کنار می‌کشد، ولی اگر به یاد خداوند نباشد، قلب مؤمن را می‌بلعد! این تعبیری است که به کار رفته و نشان می‌دهد که انسان‌ها به هر  میزانی که از خدا دور شوند راه را برای شیطان باز کرده‌اند.
سریال می‌خواهد، این را به تصویر بکشد، اما با جنبه‌ مبالغه‌ای مطرح می‌کند که میزان تأثیرگذاری را در بیننده بالا ببرد، این در صورتی است که در ترویج آموزه‌های دینی، دو روش وجود دارد؛ یکی ایجاد ترس است و دیگری ایجاد عشق است، گاهی با ایجاد احساسات و عواطف کاری می‌کنند که شما را به طرف آن حقیقی که باید کشیده شوید، بکشند، گاهی هم با ایجاد ترس و وحشت کاری می‌کند که طرف از نقطه مقابل آن حقیقت که باید به سمتش کشیده شود، رانده شود و خودش را به سمت حقیقت نزدیک کند.
در آموزه‌های اسلامی و ادبیات قرآن هم تبذیر و هم تبشیر داریم، فکر می‌کنم جنبه‌های انذاری فیلم بر جنبه‌های تبشیری حاکم شده است، ظاهراً به خاطر این است که مردم بیشتر توجه کنند، فکر کنم ایمان «فاطمه» در نهایت منجر به این شود که تمام مشکلات حل شود و در آخر سریال شیطان در برابر لشکر الهی عقب خواهد کشید.




مطلب بعدی : « عبادت خالصانه »       


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا