.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 2991
  • بازدید دیروز : 1246
  • کل بازدید : 1530822
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 103/9/11    ساعت : 11:7 ص
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها

با وجود سپری شدن یک هفته از شکست پروژه تحریم و شرکت خاتمی در انتخابات، این شوک بزرگ همچنان محل بحث و مجادله محافل ضدانقلاب است.

با وجود سپری شدن یک هفته از شکست پروژه تحریم و شرکت خاتمی در انتخابات، این شوک بزرگ همچنان محل بحث و مجادله محافل ضدانقلاب است.

گویانیوز در این زمینه نوشت: اپوزیسیون و مخالفان جمهوری اسلامی در شرایط فعلی هیچ راهی ندارند جز پذیرش واقعیت ها. واقعیت این است که رژیم بعد از انتخابات یکدست تر شده و ما برای چندمین بار از خودمان می پرسیم که چه باید کرد؟ شاید رای دادن خاتمی پاسخی به این سوال بود؛ آب باریکه ای برای روز مبادا که بلافاصله با علائم مثبت رژیم و استقبال کیهان و حداد عادل مواجه شد. حداد گفت خاتمی کار درستی کرد که در انتخابات شرکت کرد و این موضوع در جایگاه اصلاح طلبان تاثیرگذار است. اما موضع کیهان جالب بود. کیهان نوشت که خاتمی برای خروج از کانون فتنه و بن بست خودساخته، با شجاعت آماده برداشتن گام های بعدی باشد و بداندکه دشمنان نظام بدهکار او هستند و نه او بدهکار آنها.

گویانیوز می افزاید: با توجه به شروطی که رژیم برای بازگشت خاتمی در نظر گرفته، می بینیم که دغدغه آنها کندن خاتمی از اپوزیسیون است. کیهان از خاتمی می خواهد مثل طعمه و قربانی دشمنان نظام عمل نکند. خاتمی با شرکت در انتخابات به جمهوری اسلامی رای داد و کیهان هم با تمام تندی ها، این بار عکس العمل نرم از خود نشان داد و از این کار استقبال کرد. در این فضا مخالفان باید بدانند از هرکس اندازه خود وی و نه بیش از اندازه ظرفیت وی، توقع داشته باشند و به همان اندازه از او پشتیبانی کنند. البته مخالفان عاقل نظام نباید با خاتمی قهر و او و اصلاح طلبان را به آغوش رژیم برانند همچنان که با هر فرد یا گروه منتقد و مزاحم درون رژیم نباید قهر کرد.

گویانیوز می افزاید: با مسائل پیش آمده، حتما باید رابطه مرید و مرادی، و عشق و عاشقی را از فضای سیاسی حذف کنیم تا از ناامیدی و دلخوری و باختن روحیه و از همه بدتر تحلیل اشتباه اوضاع سیاسی که سمی مهلک است، در امان بمانیم. ما باید از تحلیل های دل بخواهی، خیالی و آرزومندانه جداً پرهیز کنیم و به واقعیت با همه تلخی اش بنگریم لذا در جهت هدف سرنگونی نظام می بایست از هر پلی بگذریم حتی پل اصلاح طلبان.

این سایت اینترنتی در مطلب دیگری تصریح کرد: خاتمی می گوید نباید دنبال قهرمان بود. با این وصف باید به حال نیروهای سیاسی که همواره به خاتمی به چشم قهرمان می نگرند تاسف خورد، نیروهایی که هیچ برنامه ای از خود ندارند. آیا خاتمی از سال 76 بر سر قول های خود پایدار مانده است؟ تناقض گویی های او مانند 14 سال گذشته همچنان ادامه دارد. یک روز شعار حفظ نظام به هر قیمت را می دهد و یک روز تغییر آن را مجاز می داند! خاتمی در 14 سال گذشته به یک معزل [معضل!] بزرگ برای اتحاد مخالفان تبدیل شده است. او هیچ گاه به نفع مخالفان حرکت نکرده بلکه در خدمت نظام بوده است.

یک نویسنده دیگر گویانیوز هم در مطلبی شبه طنز نوشت: من اگر 40 پرس دیگر چلوکباب برگ و چنجه به این باجناق شکموی خودم بدهم باز هم می گویم نوش جانش، می خواستم باهاش شرط نبندم. خب فکر نمی کردم آقای هاشمی در انتخابات شرکت کند. باجناق می گفت رفسنجانی حتما شرکت می کند. آقا بحثمان شد. هزار تا دلیل آوردم، زیر بار نرفت. این بگو، آن بگو، شرط بستیم رفت. نیم ساعت بعدش آمد گفت خاتمی هم شرکت می کند! گفتم غیرممکنه. گفت شرط. گفتم پنج هزار دلار! راستش من که شکمم را برای چلوکباب چنجه حسابی صابون زده بودم گفتم حالا که این باجناق ما دیوانه شده و از ماجرا هم پرت است و پولدار هم هست، شب عیدی ما هم به یک نوائی برسیم. اما ناکس گدا گفت نه، یک سیخ کوبیده اضافه! بعد از ظهر روز انتخابات آقای باجناق ذوق زده زنگ زد که من امروز یک سیخ کوبیده اضافه هم افتاده ام! (چی؟ دوباره بگو؟) گفت خاتمی هم رفت رای داد...
باجناق صاحب مرده چه خنده ای می کرد و کوبیده اضافه را می خورد، با پیاز! کاش پنج هزار دلار را باخته بودم.

مجتبی واحدی مشاور فراری کروبی اما در گویانیوز تأکید کرد رأی دادن خاتمی هدیه غیرمترقبه او به حاکمیت و اقدامی مشکوک بوده است. وی تصریح می کند که این سوژه باید به بایگانی سپرده شود، هرچند که حامیان خاتمی نمی گذارند.

واحدی اضافه می کند: اقدام خاتمی نیاز به بررسی بیشتر ندارد. شاید او در حال تشکیل جبهه ای جدید از کسانی است که ادعای جنبش سبز درباره غیرقابل اعتماد بودن حکومت برای برگزاری انتخابات آزاد را باور ندارند. پس بهتر است او را آزاد بگذاریم که آنچه را به صلاح خود، یارانش و جمهوری اسلامی است انجام دهد.

روزبه میرابراهیمی روزنامه نگار زنجیره ای فراری نیز با تخطئه خاتمی نوشت: خاتمی می گوید من رای دادم تا بگویم برانداز نیستم و این یعنی اینکه کسانی که رای نداده اند برانداز هستند از جمله بازداشت شدگان و... این اقدام خاتمی بازی در زمین حاکمیت بود. او عملاً به ضرر تغییر خواهان عمل کرد و فرصت سرکوب تحریم کنندگان را فراهم نمود.

پایگاه اینترنتی ایران امروز نیز در مطلبی به قلم محسن حیدریان- از اعضای مرکزیت حزب توده که با کا گ ب و سپس سرویس های جاسوسی آمریکا و انگلیس همکاری داشته- نوشت: انتخابات نشان داد دورنمای تغییر نظام از طریق محاصره مدنی [ تحریم] فقط یک خواب و خیال است و تصویر روشنی از تحریم وجود ندارد. اشتباهی را که اصلاح طلبان در آغاز درباره هاشمی کردند، این بار فعالان جنبش سبز نباید درباره خاتمی بکنند. میانجی گری میان جنبش سبز و حکومت از طریق کسانی چون خاتمی، بستر ضروری برای هر اقدام علنی و موثر سیاسی است. ما فعلاً در این مرحله نیستیم.
اما کاربران شبکه بالاترین تلقی های دیگری دارند. یکی از همکاران بالاترین می نویسد: از نظر من خاتمی باطل شد. باور نمی کردم که خاتمی رای بدهد. او تحریم کرده بود. بازهم دروغ! دلم گرفت! او عاقلانه رفتار کرد یا قمار کرد؟ فهمیدیم هر کس فکر خود هست به قول معروف؛ هر که به فکر خویشه، کوسه به فکر ریشه. آقای خاتمی یادت باشد تو باطل شدی! چه بلایی سر ما آوردی!
بخشی از همکاران این شبکه ضدانقلابی نگرانند که موسوی هم به سرنوشت خاتمی دچار شده و به سوی نظام برگردد. یکی از این نویسندگان با اشاره به شایعه اینترنتی مبنی بر اینکه موسوی گفته من رأی ندادم، می نویسد: وقتی موسوی می گوید: «من رای ندادم» ارزش خودش را تا حد یکی از افراد متزلزل پائین می آورد زیرا اگر هم این حرف را نمی زد همه فکر می کردند و انتظار داشتند که رای نداده باشد. او ناخودآگاه عملی از خود را به مقایسه و قضاوت عموم می گذارد که پیش از هر چیز خبر از بار فکری او می دهد. اعلام اینکه «من رای ندادم» می تواند عمل یا تصمیمی مهم باشد، اما برای یک بچه که در شک و تردید بسر می برد اما آقای موسوی خود را از این هم پائین تر می نمایاند و این نشان از نداشتن اراده و بنیان فکری قوی است. و این است دلیل بر باد رفتن پتانسیل عظیمی که از بدحادثه به دنبال چنین فردی به راه افتادند و خاموش شدند.

بالاترین می افزاید: مثال آوردن و مقایسه کردن، دو روش برای نشان دادن اهمیت یا برتری چیزی بر چیز دیگر است. وقتی دو چیز به لحاظ کم و کیف (اندازه و چگونگی) نزدیک به همدیگر باشند به طوری که تشخیص برتری یکی بر دیگری مشکل باشد به روش مقایسه یا مثال روی می آوریم اما، هرگز دو چیز بسیار متفاوت را با همدیگر مقایسه نمی کنیم. مثلاً آقای موسوی را نباید با ننه بنده مقایسه کرد. اما متأسفانه آقای موسوی خود چنین مقایسه ای انجام داده است. مقایسه دو نمونه بسیار متفاوت نه آنکه خنده دار و تمسخرآمیز خواهد بود بلکه نوعی اهانت و کج فکری را نیز در خود حمل می کند. مثلاً کسی بگوید «اتومبیل فراری سریع تر از الاغ حرکت می کند» یا «قله اورست بلندتر از بام خانه ما است» و یا اینکه وقتی علی کریمی بنا به مناسبتی چند دقیقه ای با بچه های فلان دبستان بازی می کند بگوئیم «علی کریمی خیلی بهتر از بچه های دبستان فلان بازی می کرد». از این مقایسه ها چه برداشتی می شود؟ ما باید بدانیم آنچه به آن دل بستیم، نه شمشیری بلکه چوبدستی پوسیده ای بیش نبود.

«بالاترین در تحلیل دیگری پرسیده است: آیا موسوی می خواهد از جنبش سبز خداحافظی کند و به خاتمی بپیوندد. سایت کلمه می نویسد «موسوی در دیدار با فرزندانش همکاران را به صبر و بازگشت به خدا توصیه کرد و گفت در راه حق صبر و گذشت هر دو باهمند». بعد از رای دادن آقای خاتمی در 12 اسفند و توجیهات ایشان درباره مصلحت اندیشی و غیره، این بار آقای موسوی صحبت از گذشت در راه خدا کرده است! من به خوبی شرایط حصر را درک می کنم اما گذشت از چی آقای موسوی؟ آیا می خواهید پشت ما را خالی و با رژیم کنار بیایید و مصالحه کنید؟! این خیانت است. این آخرین فرصت شماست که با ما برای براندازی بمانید. دوستان بوی توطئه می آید. اتفاقاتی در حال وقوع است که نشان از کنار آمدن موسوی و کروبی و اصلاح طلبان با حاکمیت دارد. به نظرم موسوی با این صحبت هایش می خواهد مخالفان را بسنجد.

خاطرنشان می شود چهارشنبه گذشته نیز سایت روز آن لاین به قلم هوشنگ اسدی نوشته بود «اتحاد بی سابقه ما از حساس ترین جا شکسته است. جبهه ما با حرکت دادن یک مهره [خاتمی] ضربه کاری خورده و ما مانده ایم و دریغی دیگر. امروز محمد خاتمی و فردا؟ همین فردا اگر موسوی و کروبی زیر فشار بشکنند و یا اندیشه دگر کنند چه کنیم؟».

بالاترین در همین زمینه تحلیلی آمیخته به ناراحتی و طعنه منتشر کرده و می نویسد: پس از افتضاح شرکت خاتمی در انتخابات بهترین راه برای جمع و جور کردن این خرابکاری این بود که خبری از میرحسین و همسرش داشته باشیم و در آن هر دو تاکید کنند که رای نداده اند و تأکید بر صبر و گذشت! ما را دعوت به پایداری کرده اند مگر ما داریم مانند مردم سوریه در خیابان کشته می دهیم که دعوت به پایداری شده ایم! در خانه هایمان نشسته ایم و با پایداری و صبر به دروغ های اصلاح طلبان حکومتی گوش می دهیم! واقعاً خدا صبرمان دهد! گذشت مان هم لابد باید شامل سیدخندان تدارکات چی شود که رفت رای داد! مبارزه سختی هم که کردیم این بود که رای ندادیم! دستکم وجدانمان راحت است که مبارزه کرده ایم و به هم تبریک گفتیم!

گفتنی است تمامی این اظهارنظرها و ابراز عصبانیت ها از سوی ضد انقلابیونی است که از کشور گریخته و به آمریکا و اروپا پناهنده شده اند. از این روی عصبانیت آنها را باید به حساب عصبانیت مثلث آمریکا، انگلیس و اسرائیل- یعنی مدیران اصلی فتنه 88- از شرکت خاتمی در انتخابات دانست که آن را تحریم کرده و قرار بود در آن شرکت نکند. این واکنش های خصمانه می تواند- و شاید توانسته است- که معیار دیگری برای تصمیم خاتمی به شرکت در انتخابات و برداشتن گام های بعدی برای خروج کامل از حلقه فتنه آمریکایی اسرائیلی 88 باشد.




مطلب بعدی : « عبادت خالصانه »       


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا