نشریه آمریکایی "وترنز تودی" در گزارشی به ماهیت و اهداف دانشنامه آنلاین "ویکیپدیا" و موسس آن پرداخته است:
ویکیپدیا مدعی است آنچه در آن آمده حقیقت محض است
بسیاری از شما آگاهید که ویکیپدیا یکی دیگر از نیروگاههای اینترنت است که برای گسترش تبلیغات و نظرات مخدوش درباره رویدادهای تاریخی و سیاسی خاص درست شده است. مضاف بر این، این وبگاه موضوعات خاصی را برمیگزیند و به دیگران هم اجازه ویرایش و تصحیح آن را نمیدهد. این هم برای رساندن این پیام است که آنچه در ویکیپدیا آمده حقیقت محض است و جز این نیست. مثلا اگر به موضوع "هولوکاست" در ویکیپدیا نظری بیندازید متوجه میشوید که امکان هر نوع ویرایش از شما گرفته شده است. پس تصادفی نیست که در محتوای این مطلب به هیچکدام از شواهدی که هولوکاست را دروغی بزرگ میداند اشارهای نشده است.
ویکیپدیا: دقیق در مسائل انتزاعی و نادرست در مسائل شخصی و سلیقهای
ویکیپدیا ابزار شستشوی مغزی نسل هزاره جدید و عصر اطلاعات است؛ نسلی که با اتکا به این منبع اطلاعاتی دروغگو و به شدت نادرست، بار آمدهاند. در نتیجه میبینید که بسیاری از جوانان ویکیپدیا را به عنوان مدرک حقیقتگویی خود در منابع میآورند که اصلا درست نیست. ما حتی میبینیم که نسل پیشین نیز شستشوی مغزی داده شده و به این باور سوق داده شده که محتوای ویکیپدیا حقیقت است. البته تا وقتی که پای مطالب انتزاعی در میان باشد ویکیپدیا بسیار دقیق است، اما وقتی که کار به مسائل شخصیتر کشیده میشود، محتوایش تماما نادرست میشود. نویسندگان اغلب منابع رسانهای را برای تأیید گفتهها و تصویرسازیهایشان از بخشهای شخصیتر وقایع ذکر میکنند و لابد تصورشان هم این است که هیچکس نمیرود رسانهها را به دقت زیرورو کند.
"جیمی ویلز" یهودی است، در وال استریت بوده و پیشتر وبگاهی درباره پورنوگرافی داشته است
استدلال من این است که موسس ویکیپدیا، جیمی ویلز، همانقدر مورد اعتماد است که "مارک زوکربرگ". بیایید نگاهی دقیقتر به این آدم، یعنی ویلز، بیندازیم.
نخست، ویلز یهودی است، که خب تعجبی هم ندارد، زیرا تمامی رسانهها، مطبوعات، برنامههای تلویزیونی، و اینترنت تحت کنترل مافیای یهود است. همچنین ویلز ذهن اقتصادی خوبی هم دارد و مدرکش هم در زمینه اقتصاد است. به عبارت دیگر، افرادی که مدرک اقتصاد و بازرگانی دارند عموما به دنبال پول درآوردن از تمامی کارهای تجاری تا سر حد ممکن هستند. با این وجود، این اطلاعات به تنهایی کسی را رسوا نمیکند.
باید این نکته را نیز مد نظر داشته باشیم که ویلز در "وال استریت" هم فعالیت داشته که خود پشتیبان این پیشفرض است که این آدم ذهنیتی کرکسمآبانه دارد، و البته باز هم منظورم این نیست که هر متخصص امور بورس در والاستریت ذهنیتی کرکسمآبانه دارد. من فقط قصد دارم که به گرایشهای کلی اشاره کنم.
در آخر اینکه، اگر آنچه به آن اشاره کردیم کافی نبود، این را هم اضافه کنم که ویلز پیش از راهاندازی ویکیپدیا وبگاهی هرزهنگارانه (پورنوگرافی) را اداره میکرد.
سیلویا سینت، بازیگر پورن و لری سنگر (سمت چپ در تصاویر کوچک)، جیمی ویلز(سمت راست)
دلایل محکمی برای مشکوک شدن به ویکیپدیا و موسس آن در دست داریم
با تمام اینها، ممکن است که برخی ادعای من، مبنی بر اینکه انگیزههای منحرفی پشت راهاندازی ویکیپدیا است، را باور نداشته باشند. اما احساس من این است که پس از دانستن پیشینه ویلز، اینکه این وبگاه چطور اداره میشود، چه محتوایی مجوز ثبت شدن در آن را دارد، چه محتوایی حذف میشود، و چه کسی حرف آخر در مورد چگونگی ارائه محتوا را میزند، منطقی است که به ویلز مشکوک شویم. شاید مأیوس کنندهترین بعد ویکیپدیا این باشد که ویلز به بسیاری از مردم اینطور باورانده که ویکیپدیا اطلاعات دقیقی عرضه میکند و برای همگان امکان دسترسی آزادانه به مطالب و ویرایش آن فراهم است؛ که اصلا صحت ندارد. در واقع، بسیاری از متعهدترین نویسندگان ویکیپدیا پس از اینکه فهمیدند محتوای مطالب را معدودی ناظر کنترل میکنند، این وبگاه را ترک گفتند.
ویکیپدیا ابزار نفوذ مافیای قدرت بر گفتمان عمومی است
ویلز تنها یهودی کنترل کننده ویکیپدیا نیست. اگر کارکنان این وبگاه را چک کنید، به تعداد زیادی کارمند یهودی برمیخورید. اما اوضاع از این هم بدتر است. چندین گروه در "رژیم صهیونیستی" مشغول آموزش یهودیان برای دستکاری مطالب ویکیپدیا هستند. اگر چنین بساطی در آمریکا جریان نداشته باشد که دیگر باعث تعجب است. نهایت اینکه، اگر واقعیت داشته باشد که سازمان "سیا" از ویکیپدیا به عنوان راهی برای نفوذ بر گفتمان عمومی در مورد مسائل مهم و حیاتی سود میبرد که دیگر هیچ جای شک و تردیدی باقی نمیماند.
با این حال، یهودیان تنها گروه مسئول نادرستیهای ویکیپدیا نیستند. به نظر میرسد افرادی که بالاترین مقامات را در ویکیپدیا دارند مشغول مخدوش کردن یا حذف وقایعی درباره درگیری رژیم صهیونیستی-"فلسطین"، تسلط یهودیان بر آمریکا و دیگر مسائلی هستند که همگان انتظار چاپ شدنش در وبگاهی را دارند که ادعای ارج نهادن به آزادی را دارد.
ویکیپدیا؛ خطری در کمین جامعه
بگذارید با شما روراستتر باشم. ویکیپدیا خطر بزرگی برای جامعه ماست، زیرا همه این وبگاه را منبع دقیقی در مورد تمامی مطالب میدانند. حتی برنامههایی برای انتشار مطالب ویکیپدیا در کتابها طرحریزی شده است. آیا قرار است ویکیپدیا را منبع رسمی اطلاعات در مدارس کنند؟ حتی فکر آن نیز وحشتناک است، اما چندان هم نامحتمل نیست.
منابع ویکیپدیا رسانهها هستند که در زمینه صحت مطالب حرفی برای گفتن ندارند
شاید نامحسوسترین صدمه ویکیپدیا استفادهای باشد که از آن، برای اعتباربخشی به اشکال سنتی یا عموما پذیرفته شده اطلاعات، دادهها یا تعاریف صورت میگیرد. به بیان دیگر، در مداخل ویکیپدیا اغلب به منابع رسانهای مانند "نیویورک تایمز"، "واشنگتن پست"، "شبکه سیبیاس"، "شبکه انبیسی" و غیره به عنوان منابعی موثق ارجاع داده میشود و دیگر منابع خارج از این رسانههای رسمی را رد میکنند. هر کس میداند که رسانهها در زمینه اعتبار و صحت مطالب حرفی برای گفتن ندارند. استدلال من این است که وقتی ویکیپدیا از منابع رسانهای استفاده میکند، یا باید این استفاده را محدود سازد، یا مشوق این بحث باشد که آیا این وبگاه واقعا قصد انتشار اطلاعات درست را دارد یا نه.
تعریف توطئه "افزایش کاذب و سقوط ارزش" در ویکیپدیا ناقص است
مثلا تعریف توطئه افزایش کاذب و سقوط ارزش که در فیسبوک آمده (و از ویکیپدیا نقل شده) را به عنوان تعریفی رسمی ارائه میکنند و واقعیت این است که بسیاری از افراد نمیدانند که این تعریف ناقص است، زیرا اشکال معاصرتر توطئه افزایش کاذب و سقوط ارزش را در بر نمیگیرد. اما معدود افرادی هستند که اصلا از آن اشکال جامعتر و معاصرتر توطئه افزایش کاذب و سقوط ارزش خبر داشته باشند، زیرا کسانی که این تعاریف را مینویسند کارشناس صنایع نیستند.
در نهایت این ویراستاران ویکیپدیا هستند که اجازه ویرایش مطلب را میدهند
اما در ویکیپدیا حتی ویراستارهای ارشد نیز خود تصمیم گیرندهاند و آنها هم جزء کسانی هستند که مشخص میکنند کسی اجازه وارد کردن اطلاعات اضافی را دارد یا نه. ممکن است کسی هم که اجازه وارد کردن این اطلاعات را مییابد یکی از برجستهترین کارشناسان جهان در آن زمینه باشد، ولی در نهایت این ویراستاران ویکیپدیا هستند که تصمیم میگیرند اجازه ویرایش مطلب را بدهند یا نه. این درست مثل این میماند که به یک میمون اجازه دهیم تعیین کند که آیا باید اجازه ثبت توضیح یک پروفسور رشته فیزیک از نظریه ریسمان در وبگاه را صادر کرد یا نه و معیار این پذیرش را هم مطابقت این توضیح با تعریف رسمی رسانههای عمومی بگذاریم. در نتیجه، ویراستاران ویکیپدیا به تعاریف کتابهای درسی بسنده میکنند که اغلب چندان هم دقیق نیستند.