شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

بادصبا

+ [تلگرام] غلام امام سجاد (عليه‌السلام) شخصي مي‌گويد: سالي در مدينه، قحطي شد و باران نيامد. هر چه مردم دعا کردند و نماز طلب باران خواندند، اثري نبخشيد. در خلوتي، در دامنه کوهي، غلامي را ديدم که عبادت مي‌کرد و حال عجيبي داشت و در مناجات خويش مي‌گفت: خدايا! ما بندگان! چنين هستيم! خدايا! رحمت خود را از ما قطع نکن. او مشغول عبادت بود که ديدم اوضاع عالم عوض شد. يقين کردم که آن تغيير در اثر دعاي اين شخص بود. دنبالش رفتم تا ببينم کيست. فهميدم غلام خانه امام سجاد (عليه‌السلام) است. پيش خودم گفتم: هر طور هست من او را از امام مي‌خرم، نه براي اين که خادم من باشد؛ بلکه من خادم او باشم و از فيض وجود او استفاده کنم. خدمت امام رسيدم و عرض کردم من يکي از غلام‌هاي شما را مي‌خواهم. فرمود: کدام يک؟ بالاخره او را پيدا کردم؛ اما غلام ناراحت شد. گفت: اي مرد! چرا مرا از اين خانه جدا مي‌کني. چرا مرا از محبوبم جدا مي‌سازي. گفتم: مي‌خواهم تو را ببرم و تا آخر عمر خدمتگزار تو باشم و از محضر تو استفاده کنم. من در فلان جا شاهد و حاضر بودم که چگونه دعا مي‌کردي. شک ندارم که اين باران در اثر اجابت دعاي تو بود. غلام تا اين جمله را از من شنيد، سر به سوي آسمان بلند کرد و گفت: خدايا! من نمي‌خواستم از اين رازي که بين من و تو است، شخص ديگري آگاه شود. حال که از اين راز آگاه شدند، خدايا! مرا از اين دنيا ببر! اين را گفت و جان به جان آفرين تسليم کرد
بادصبا
رتبه 0
0 برگزیده
622 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
بادصبا عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top