.

حدیث تصادفی

حدیث تصادفی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بادصبا
درباره ما
منوی اصلی
مطالب پیشین
لینک دوستان

ویرایش
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 110
  • بازدید دیروز : 200
  • کل بازدید : 1444457
  • تعداد کل یاد داشت ها : 6770
  • آخرین بازدید : 103/2/5    ساعت : 8:41 ص
جستجو

وصیت شهدا
وصیت شهدا
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
کاربردی
ابر برچسب ها

وجود این عنصر در رسمی بودن انتخابها و گزینشها به معنی نادیده گرفتن آراء عمومی، یا قاصر شمردن توده مردم نیست، بلکه لازمة «مکتبی بودن» حکومت است وهیچ حکومت مکتبی، حتی حکومتهای مادی مثل مارکسیسم بدون سرپرستی یک شخصیت مکتبی که از رموز و زوایای مکتب آگاه است، صورت نمیپذیرد، تا چهرسد به حکومت الهی و اسلامی، که صددرصد یک حکومت مکتبی است که باید در چهارچوبه مکتب بهوجود آید و شکل بگیرد و جریان پیدا کند وطی تمام این مراحل بدون سرپرستی فقیه جامع الشرائطی که از خصوصیات مکتبی بودن حکومت آگاه است انجام نمیپذیرد.

توضیح اینکه:
سیستم حکومت اسلامی نه «حکومت فردی» است که برمنبای زور استوار باشد، مانند حکومت شاهان و زورمندان پیشین، و نه «حکومت مردمی است بهصورت آزاد» به شکلی که در غرب معمول است، بلکه نوع دیگری از آن است که آمیزه ای از حکومت مردمی و الهی و یا حکومت خدا بر مردم از طریق مردم ویا بهعبارت روشنتر: «دموکراسی مکتبی» است، که اساس آن را آراء مردم تشکیل میدهد، اما نه بههرصورت و بدون قید و شرط، بلکه در چهار چوبه قوانین اسلامی، یعنی مردم حق رأی دارند و میتوانند انتخاب بشوند و انتخاب بکنند، اما با در نظر گرفتن مقررات مکتب، طبیعی است در این نوع دمکراسی هرکس را نمیتوان انتخاب کرد و حکومت را بهدست او سپرد، هر قانونی را نمیتوان از مجلس گذراند، بلکه باید یک مقام آگاه از کلیه ضوابط اسلامی، مکتبی بودن این دولت را در تمام شئون تشخیص دهد و آن را امضاء کند، تا مردم آن را به رسمیت بشناسند، لزوم تنفیذ مقام ولایت در قانونی بودن حکومت نه برای این است، که آراء مردم بی ارزش است، بلکه به خاطر احراز مکتبی بودن انتخاب و تشکیل دولت است و اینکه کلیه ضوابط در آن رعایت شده است، تا اگر دولت منتخب، فاقد ضوابط مکتبی باشد، رسمیت پیدا نکند.
از این جهت میتوان «ولایت فقیه» را باز دارنده حکومت از انحراف به چب و راست دانست.
ولایت فقیه نهتنها در کنار قوه مجریه دیده میشود، بلکه در کنار قوه مقننه که مردم آنها را انتخاب کردهاند، بهنام، شورای نگهبان، وجود دارد و وظیفه آن این است که جلوی انحرافات احتمالی نمایندگان را بگیرد و نگذارد قانونی برخلاف اسلام تصویب شود.
ولایت فقیه نهتنها در کنار قوه مجریه و قوه مقننه، نقش باز دارندگی دارد، بلکه در کنار تشکیلات وسیع قضائی دخالت و نظارت فقیه بهگونهای حکمفراست، زیرا قاضی یا مجتهد است که دارای ولایت میباشد و یا از جانب او منصوب است که تحت شرائطی کار او را انجام میدهد.
در حکومت «دمکراسی مکتبی» قوای سه گانه به طور مستقیم و یا غیر مستقیم متکی بر آراء مردم است و در عین حال مستقیما یا به واسطه، تحت نظارت مکتب قرار دارد و این میرساند که در حکومت دمکراسی مکتبی دو عنصر در آن واحد با هم همکاری میکنند، عنصری به نام آراء مردم و عنصری به نام تخصص مکتبی و این همان چیزی است ، که نامش را «ولایت فقیه» میگذاریم.
خلاصه: حکومت اسلامی از میان انواع حکومتها، دمو کراسی مکتبی است، یعنی در عین احترام به آرای ملت و مردم در گزینش ارکان حکومت، مکتبی بودن و ضابطه دار بودن آن لازم و ضروری است و برای احراز این عنصر تنفیذ فقیه و نظارت او در قوای سهگانه لازم است.
اتفاقاً کمونیست ها نیز مدعی چنین دمکراسی هستند، دمکراسی در چهار چوبه مارکسیسم ولی همگی میدانیم که این تعبیر برای آنان شعاری بیش نیست و حکومت آنان عملاً از نوع اول، یعنی حکومت فردی، حاکمیت زور است.
اگر برخی میاندیشند که با پذیرفتن ولایت فقیه، دمکراسی زیر پا نهاده میشود، باید دید کدام دمکراسی، آیا دمکراسی به همان شکل غربی که افراد هرکس را بخواهند انتخاب کنند، و یا هر چه بخواهند تصویب نمایند یا دمکراسی بهصورت مکتبی. آنچه زیر پا گذاشته میشود دمکراسی به شکل نخست است و ما مدعی آن نیستیم حکومت ما، حکومت دمکراسی مکتبی است که تحقق مکتب در تمام ارکان آن، عنصر بارز آن است.




برچسب ها : ولایت  , فقیه  ,

مطلب بعدی : « عبادت خالصانه »       


پیامهای عمومی ارسال شده

+ بسمه تعالی میلا باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه برتمام محبین اهلبیت مبارک باد التماس دعا